English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
knight of the post کسیکه معاشش ازگواهی دروغ دادن فراهم میشد
Other Matches
knight بمقام سلحشوری ودلاوری ترفیع دادن
knight سوارکار
knight like شایان شوالیه گری یاسلحشوری
knight like سلحشوروار
knight اسب درشطرنج
knight شوالیه
knight نجیب زاده
knight قهرمان شوالیه
knight دلاور
knight سلحشور
knight of the shears درزی
knight-errant جوانمرد
knight of the shears لباس دوختن برای
capped knight اسب مات کننده از پیش اعلام شده شطرنج
knight's tour سفر اسب شطرنج
knight bachelor پایین ترین مرتبه سلحشوری قدیم انگلیس
knight marshal کسیکه در خانواده سلطنتی دارای برخی مامریتهای قضایی باشد
knight errantry سلحشوری سیار
knight hospitaller کسیک که درسلکهای راهبهای نظامی که درسال .....گردیده درامده باشد
knight fork چنگال اسب شطرنج
knight errantry مقام سلحشوری
knight errantry جمعیت سلحشوران
knight errant دلاورحادثه جوی سیار
knight errant شوالیه سیار
knight of the road راهزن پیاده
four knight's game بازی چهار اسب
knight service تصرف مجانی ملک دربرابرخدمت نظامی
knight of the shears خیاطی کردن دوزندگی کردن
knight of the shears خیاط
post- بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
post- که در زمان چاپ و نه روی صفحه نمایش مرتب شود
out post نگهبان
post- ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
post- وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
post- ستون
post- محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
post- تیر یا میله در مسیر اسبدوانی
post- پست کردن
post- دیرک ستون
post- تیر
post- تیرعمودی
last post شیپور خاموشی
last post شیپورعزا
out post نگهبانی
out post پاسدار پست نگهبانی پاسداری دادن پاسدار صحرایی
ex post واقعی
ex post عملی
the post has come پست امد
the post has come پست رسید
to post up تکمیل کردن
Would you post this for me, please? ممکن است لطفا این را برای من پست کنید؟
to post up مطلع کردن کامل دادن به
ex post بوقوع پیوسته
ex post به اعتبار گذشته
first post شیپور خبر شبانه
post- جرز
the post has come پست وارد شد
post- وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها
post- چوب تقویت
post پست
post گماردن نگهبان قرار دادن
post مربوط به پست
post چوب تقویت
post جرز
post تیرعمودی
post تیر
post پست کردن
post تیر یا میله در مسیر اسبدوانی
post محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
post ستون
post بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
post که در زمان چاپ و نه روی صفحه نمایش مرتب شود
post تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
post محل ماموریت موضع
post پادگان قرارگاه
post چاپار
post نامه رسان پستچی
post مجموعه پستی
post بسته پستی
post سیستم پستی پستخانه
post صندوق پست تعجیل
post عجله
post ارسال سریع پست کردن
post پست نظامی
post پاسگاه
post مقام مسئولیت
post شغل
post اگهی کردن اعلان کردن
post بدیوار زدن
post پایگاه
post دیرک ستون
post ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
post- پاسگاه
post- پست نظامی
post- تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
post- ارسال سریع پست کردن
post- سیستم پستی پستخانه
post- عجله
post وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
post- صندوق پست تعجیل
post وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها
post- پست
post- چاپار
post- نامه رسان پستچی
post- بسته پستی
post- مجموعه پستی
post- مقام مسئولیت
post- شغل
post- محل ماموریت موضع
post- گماردن نگهبان قرار دادن
post- پادگان قرارگاه
post- مربوط به پست
post- پایگاه
post- بدیوار زدن
post- اگهی کردن اعلان کردن
post processor پس پردارنده
post processor پس پرداز
post processing پس پردازش
post flag پرچم میدان صبحگاه
post mortem پس از مرگ
post indexing فهرست سازی بعدی
post fix در پایان واژه چسباندن
post exilic وابسته به پس از جلای بابل
post obit بعد ازفوت
post processing پس پردازی
post parade رژه اسبها تا محل شروع
post paid که پول پست ان از پیش پرداخت شده باشد
post order حواله پستی
post mortem پس از واقع
post meridiem پس از نصف النهار
post meridiem بعداز فهر
post meridian بعد از فهر
post matter محمولات پستی
post matter چیزهای پستی
post juvenal بعد از جوانی
post indexing شاخص گذاری بعدی
post hostilities بعداز خاتمه مخاصمات
post hostilities بعد از خاتمه درگیریها
post horse اسب چاپاری
post glacial وابسته بزمانهای پس ازدوره یخ
post haste بسرعت شتاب فراوان
post glacial تازه
post mortem پس از واقعه
post oral پشت دهنی
sentry post پاسگاه
post of duty پاسگاه
post hoc پس از این
post flag پرچم پادگانی
post obit قابل اجرا پس از مرگ
post flight بعد از پرواز
post flight بعد از خاتمه پرواز هواپیما
post free بدون نیاز به تمبر زدن
post general رئیس اداره پست
post general رئیس کل پست
post nuptial بعد از ازدواج
post multiplication پس ضرب
post haste با شتاب فراوان
post property اموال پادگانی
post position محل اسب در شروع
centre post قسمتبدونآرایش
post-war پس از جنگ
post-industrial فراصنعتی
post-industrial پسصنعتی
post-boxes صندوق پست
post-box صندوق پست
winning post تیری که پایان مسافت دور را نشان میدهد
winning post تیر مقصد
whipping post تیری که محکومین بتازیانه رابدان میبندند
traffic post پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
to stand to one's post درجایاماموریت خود ثابت ماندن
hanging-post [تیرک عمودی که در یا دروازه به آن آویزان می شود.]
take this letter to the post این نامه راببرید به پستخانه
stern post ستون پاشنه ناو
distance post قرارگاهمحلمسابقه
finishing post پستانتهایی
newel post تیرعمودیپایهنرده
king-post شاه تیر
hammer-post تیر عمودی
door-post [تیر عمودی در]
crown-post تیرک عمودی
corner-post [پایه ایستاده در سنگ نبش]
angle-post [تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
post knotting پشت زنی [تعویض گره ها بعد از اتمام فرش] [گاه جهت تعویض نگاره ها در قسمتی از فرش بافته شده و یا جهت قدیمی جلوه دادن فرش با تعویض گره ها در محل درج تاریخ، گره ها را تعویض می کنند.]
Where is the post office? پستخانه کجاست؟
staging post محلآمادهسازی
border post ساختمانمرزبانی
ring post لبهزمینبوکس
post mill آسیابنصبشده
post lantern فانوسخیابان
post binder پوشهپوستی
starting post تیری که در مسابقه دوجای اغاز و حرکت را نشان میدهد
starting post تیرمبدا
sign post تابلو راهنما
post union اتحاد پستی بین المللی
post town شهری که پستخانه مستقل دارد
post time زمان شروع اسبدوانی
post test پس ازمون
post tensioning پیش تنیدگی ناشی از کشش ارماتورهائی که بعد از بتن ریزی تحت کشش قرارگرفته و روی بتن عمل امده و سخت شده اتکاء دارد
post strike بعد از تک هوایی
post strike بعد از اجرای تک
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com