Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English
Persian
knuckle guard
کارد
knuckle guard
انگلیسی
Other Matches
knuckle
قوزک پا یا پس زانوی چهار پایان
knuckle down
<idiom>
مشتاقانه شروع به کارکردن
knuckle under
<idiom>
ارائه دادن
knuckle
سگک
knuckle
تسلیم شدن مشت زدن
knuckle
تن در دادن به
knuckle
قرحه روده
knuckle
برامدگی یا گره گیاه
knuckle
بند انگشت
it is near the knuckle
نزدیک است که خارج ازنزاکت شود
knuckle sprue
استخوانهای ریخته گری-فولادی که در داخل کانالهاباقی می ماند
knuckle kneed
دارای زانوهای برامده دچاربرامدگی زانو
knuckle joint
اتصال زانویی
knuckle joint
لولای بند دار
knuckle joint
لولای مفصلی
knuckle bone
قاب
knuckle bone
کعب
knuckle bow
انگلیسی
knuckle bone
برامدگی بندانگشت
knuckle bone
قاب بازی
knuckle bone
سه قاب
knuckle bow
کارد
knuckle duster
بوکس باز
coupling knuckle
برآمدگیاتصال
to knuckle to work
د رکا رساعی شدن
to knuckle to work
بکارچسبیدن
knuckle duster
پنجه بوکس
knuckle-dusters
بوکس باز
knuckle-dusters
پنجه بوکس
knuckle-duster
بوکس باز
knuckle-duster
پنجه بوکس
coupling knuckle pin
برآمدگیسوزناتصال
off ones guard
غافل
right guard
نگهبانراست
on guard
اماده توپگیری اماده برای توگیری
off-guard
درانتظارپیشامدبد
off guard
<idiom>
غیر قابل پیش بینی ،غیر منتظره
on ones guard
درپاسگاه
on guard
<idiom>
آگاه ،بادقت
off ones guard
بیرون ازپاسگاه برکنارازنگهبانی
on guard
بحالت گارد
on guard
بحالت محافظ باش
to be on guard
بودن احتیاط کردن
to be on guard
موافب
take guard
وضع دفاعی توپزن جلو میلههای کریکت
out guard
گشتی صحرایی
out guard
گشتی
to keep guard
بودن احتیاط کردن
on ones guard
متوجه
on ones guard
موافب
on guard
گاردگرفتن
on guard
گارد گرفتن
on guard
اماده برای دفاع باشید
on guard
مراقب بودن نگهبان بودن
on guard
درسرنگهبانی
on guard
هشیار
on guard
نگهبان
to keep guard
موافب
guard
محافظ گارد
old guard
صنوف صاحب اعتبار قدیم
guard
حفافت کردن
guard
نرده حفافتی
guard
پناه
guard
حائل حالت اماده باش در شمشیربازی ومشت زنی وامثال ان نگاه داشتن
guard
حالت دفاعی شمشیرباز
guard
محافظت کردن نگهبانی کردن
guard
پاییدن پاسداری کردن
guard
پاسداری دادن
guard
نگهبانی دادن
old guard
محافظه کار سیاسی
guard
محافظ
guard
روکش کشیدن
guard
کاسه بین تیغه و دسته شمشیر
guard
محافظت کردن
guard
چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف
guard
نگهبان
guard
پاسدار
guard
پاسبان مستحفظ
guard
گارد
guard
صفحه محافظ روکش محافظ
guard
watch
guard
احتیاط نرده روی عرشه کشتی
praetorian guard
گارد ویژه
sergeant of the guard
گروهبان نگهبان
road guard
پلیس راه
sergeant of the guard
گروهبان پاسدار
seaman guard
گارد دریایی
safe guard
حفافت
safe guard
نگهداری
road guard
ژاندارم
rear guard
نیروی عقب دار
guard dog
سگ پلیس
picket guard
دژبان
picket guard
پاسبان اردوگاه
plane guard
ناوگارد نجات
plane guard
ناو نجات
point guard
موقعیت گارد
radio guard
نگهبان بی سیم
radio guard
نگهبان اطاق بی سیم کشتی یا هواپیمای مامور استراق سمع
rat guard
موش بند
open guard
گارد باز
rat guard
صفحه مانع ورودموش
rear guard
عقب دار
shin guard
ساقبند
skate guard
پرش روی تیغه اسکیت
on guard line
خطحافظ
overhead guard
حافظبالایسر
snow guard
محافظبرف
tendon guard
محافظزردپی
toe guard
حافظانگشتان
trigger guard
حافظماشه
wind guard
محافظباد
guard dog
سگنگهبان
guard's van
کالسکهنگهبانقطار
border guard
پلیس مرزبانی
guard dog
سگ نگهبان
neck guard
حافظگردن
left guard
محافظچپ
key guard
راهنمایکلید
splash guard
گلگیر
stand guard
نگهبانی دادن
state guard
نیروی نظامی ایالتی
state guard
ارتش ایالتی
blade guard
تیغهلبه
to guard against danger
مواظب خطر بودن
to nount guard
به نگهبانی رفتن
to relieve guard
نگهبان راعوض کردن
watch guard
زنجیر یا طنابی که برای نگهداشتن و پاییدن کسی بکارمیبرند
yeoman of the guard
گارد سلطنتی محافظ جان پادشاه انگلیس
breech guard
حافظتهساز
chin guard
حافظچانه
clothing guard
حافظپارچه
eye guard
حافظچشم
color guard
پاسدار پرچم
guard bit
یک بیت در کلمه ذخیره شده که بیان میکند آیا میتواند تغییر کند یا محافظت شده است
guard cell
یکی از دو سلول لوبیایی شکلی که منافذ
color guard
گارد پرچم
guard house
پاسدارخانه
guard house
پاسگاه
guard line
خط اغاز مسابقه شمشیربازی
guard mount
مراسم تعویض پاسدار قدیم یاجدید
guard of honor
گارد احترام
guard of honor
پاسدار تشریفات
guard of honour
پاسدار تشریفاتی
guard of honour
گارداحترام
guard plank
تخته محافظ
guard post
پایه نگهبان
guard rail
جان پناه
guard rail
نرده هائیکه در دوطرف پل جهت عابرین ساخته میشود
guard band
بخشی از نوار مغناطیسی بین دو کانال که روی یک نوار ذخیره شده اند
guard band
باند نگهبان
custodial guard
گروه محافظین ندامتگاه نگهبان ندامتگاه مسئول ندامتگاه
demolition guard
نگهبان منطقه تخریب مسئول حفافت منطقه تخریب
double guard
دفاع با دو دست
dress guard
اسبابی که دردوچرخه جامه را ازاسیب چرخ نگه میدارد جامه پناه
guard ship
ship mission active
escort guard
گارد محافظ
escort guard
محافظ زندانی جنگی بدرقه زندانی
face guard
ماسک محافظ
fire guard
پیش بخاری
fire guard
حائل اتش
flag guard
گارد پرچم
flag guard
نگهبان پرچم
flank guard
پهلودار
gear guard
جعبه محافظ برای چرخ دنده ها
guard assembly
محفظه
guard assembly
الات محافظ روپوش جنگ افزار مجموعه روپوش
guard rail
نرده دست انداز راه پله
memory guard
نگهبان حافظه
advance guard
پیشرو
guard-rails
ریل نگهدار حائل ریل
life guard
نگهبان
life guard
گارد
life guard
هنگ ویژه
main guard
پست نگهبانی اصلی
main guard
نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
mud guard
گلگیر
national guard
گارد ملی
obstruction guard
میله جلو لوکوموتیوکه موانع را از روی ریلهاپس میزند
advance guard
پیش قراول
guard-rails
نرده
officer of the guard
افسر گارد احترام
guard-rail
نرده
guard-rail
ریل نگهدار حائل ریل
guard cell
گیاهی را تشکیل میدهند
advance guard
طلایه
air guard
پاسور هوایی
body guard
هنگ ویژه
guard room
پاسدارخانه
bumper guard
سپر ماشین
bumper guard
روکش سپر
cable guard
نگهدارنده کابل
coast guard
گارد کرانه
interior guard
نگهبان داخلی
guard signal
علامت نگهبان
body guard
موکب
body guard
نگهبان
advance guard
پیش لشکر پاسدار
air guard
گشتی هوایی
armed guard
گارد مسلح
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com