English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 116 (7 milliseconds)
English Persian
labour saving کار کم کن رنج گاه
Search result with all words
labour-saving کار کم کن رنج گاه
Other Matches
saving رستگار کننده پس انداز
saving پس انداز
saving صرفه جویی
saving قرارداد بین سوارکاران مسابقه برای تقسیم جایزه برنده
saving خودداری ازمصرف وجوه عدم تقسیم منافع و افزودن ان به سرمایه
saving نجارت دهنده
ex post saving واقعی
ex post saving پس انداز
ex ante saving پیش بینی شده
ex ante saving پس انداز
saving your reverence دورازجناب شما
face-saving آبرو نگهدار
theory of saving نظریه پس انداز
national saving پس انداز ملی
planned saving پس انداز برنامه ریزی شده
saving ratio نسبت پس انداز
negative saving پس انداز منفی
net saving پس انداز خالص
permanent saving پس انداز دائمی
personal saving پس انداز شخصی
private saving پس انداز خصوصی
rate of saving نرخ پس انداز
saving account حساب پس انداز
saving bank بانک پس انداز
labor saving کاراندوز
saving equation معادله پس انداز
intended saving پس انداز مورد انتظار
saving function تابع پس انداز
saving function صورت مقدار پس انداز درامدشخص
gas saving صرفه جویی در مصرف بنزین
saving institutions موسسات پس انداز شرکتهای پس انداز
saving motive انگیزه پس انداز
cost saving درامد حاصل از تقلیل هزینه
forced saving پس انداز اجباری
compulsory saving پس انداز اجباری
I'm saving up for a new bike. من برای یک دوچرخه جدید صرفه جویی می کنم.
He is saving his money. پولهایش راجمع می کند
saving rate نرخ پس انداز
aggregate saving پس انداز کل
saving grace وجدان
actual saving پس انداز واقعی
face-saving مراعات کنندهی فواهر
theory of saving نظریه مربوط به پس انداز
unintended saving پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
labour زحمت کشیدن
labour کارگر عمله
labour حزب کارگر
labour درد زایمان
labour زحمت کوشش
labour رنج
labour کار
labour تقلاکردن
labour کوشش کردن
f.labour بیگاری
labour کارگر
labour نیروی انسانی
in labour در حال زایمان
in labour سر زا
saving and loan associations شرکتهای پس انداز و وام
wealth saving relationship رابطه ثروت و پس انداز
daylight saving time ساعت تابستانی
energy saving bulb حبابحافظانرژی
net business saving پس انداز خالص شرکتها
daylight saving time افزودن یک ساعت بر ساعات روز
labor saving techinque فن کاراندوز
capital saving technique فن تولید سرمایه اندوز
soil saving dam سد محافظ خاک
labor saving devices ابزارهای کاراندوز
unpaid labour بیگاری
unskilled labour کارهایی که استادی
unpaid labour بیگار
unskilled labour کارگرانی که کارشان استادای نخواهد
casual labour کارگری که برای حمل و نقل مواد تولیدشده هر چند گاه یکبار به کارگرفته میشود
casual labour کارگر اتفاقی
common labour کارگر عمومی
date labour کار روز مزد
unskilled labour نخواهد
labour code قانون کار
labour day روز کارگر
divisions of labour تقسیم کار
Labour Party حزب کارگر
slave labour بردهداری
labour-intensive صنعتیکهبهتعدادکارگرزیادینیازمنداست
labour market متقاضیکار
labour force مردمیکهتوانائیکارکردندارند
bonded labour کارکردندرقبالپولیکهقبلاقرضگرفتهشده
hard labour اعمال شاقه
division of labour تقسیم کار
statute labour کار اجباری
statute labour بیگاری
labour act قانون کار
labour union اتحادیه کارگران
premature labour زاییمان پیش از موعد طبیعی
forced labour بیگاری
labour law قانون کار
labour law حقوق کار
labour office اداره کارگزینی
labour policy سیاست استخدام کارکنان
manual labour امضای دستی
indirect labour هزینه دستمزد غیرمستقیم
statute labour بیگار
day labour کار روزمزد
skilled labour کارگر ماهر
direct labour دستمزد مستقیم
forced labour کار اجباری
indirect labour کار غیرمستقیم
labour is often the father of pleasure <proverb> مقام عیش میسر نمی شود بی رنج
to labour [British English] در کار رنج بردن [زحمت کشیدن ]
international labour organization سازمان بین المللی کار سازمانی که در جوار جامعه ملل تاسیس شد و در سال 6491 به سازمان ملل پیوست و هدف ان بهبودبخشیدن به شرایط کار ازجنبه ها مختلف و حمایت ازکارگران و منافع ایشان میباشد
child labour legislation قانون مربوط به کارخردسالان
imprisonment with hard labour حبس با اعمال شاقه
labour intensive industry صنعت کاربر
labour intensive industry صنعتی که به نیروی انسانی زیادی احتیاج دارد
Saving your presence . present company excepted . بلانسبت شما !
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com