English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 49 (5 milliseconds)
English Persian
lame duck علیل وناتوان
lame duck از کار افتاده
lame duck <idiom> نزدیک به بازنشسته شدن
Other Matches
lame شل
lame افلیج
lame عاجز شدن
lame چلاق
lame لنگ
lame لنگ شدن
lame ducks از کار افتاده
lame in one leg از یک پا شل
cul-de-lame تزئین آویخته [به مانند اهرام]
lame ducks علیل وناتوان
duck جا خالی دادن
duck under سر زیر بغل
duck غوض
duck اخراج توپزن بی امتیاز
duck درگیر شدن هواپیماها
duck کد مخصوص درگیریهای هوایی
duck زیر اب رفتن غوض کردن
duck اردک ماده غوطه
duck اردک
duck مرغابی
duck soup <idiom> آسان
dead duck <idiom> در شرایط ناامید کننده قرار داشتن
To dodge . To duck. جاخالی دادن (دربازی )
duck and drake اردک نر
sitting duck <idiom> هدف ثابت
sitting duck <idiom> بی خیال نشستن
duck soup اسان
to be a dead duck امکان موفق شدن را نداشتن [چیزی یا کسی]
to be a dead duck بیهوده بودن [چیزی یا کسی]
duck and drake پرتاب سنگ روی اب بطوریکه قبل از فرورفتن دراب بچند نقطه از سطح اب بخورد
dead duck آنچهشانسزندگیو موفقیتندارد
sitting duck هدف بی دفاع واسان
break one's duck کسب نخستین امتیاز
duck hook ضربه پیچدار کوتاه
bowled for a duck باختن بازیگر بی امتیاز
baiting duck مرغ دام
duck soup سهل
duck soup کار اسان وسهل
scaup duck اردک قرمز اسیاواروپا وامریکا
shoot the duck حرکت جلو و عقب نشینی روی یک پا و پای دیگر کشیده بجلو
decoy duck مرغابی ای که مرغان دیگررابدام میاندازد
like water off a duck's back <idiom> بی تاثیر ،بدون تغیر عقیده
duck under and rear takedown یک دست و یک پا
man darin duck یکجور مرغابی کاکل دار که اصل ان از چین است
like a duck takes the water [Idiom] کاری را تند یاد بگیرند انجام بدهند و از انجام دادن آن لذت ببرند
He stands there like a duck in a thunder storm. <idiom> مانند خر در گل گیر کرده. [اصطلاح مجازی]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com