English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 118 (6 milliseconds)
English Persian
landing strips باند فرود
landing strips باند فروداضطراری هواپیما یا هلی کوپتر
Other Matches
strips سر سلسله
strips موسس خانواده
strips طبقه
film-strips نوار فیلم
comic strips کارتون
comic strips فیلمهای نقاشی شده
rolled copper strips مس نورد
anti tear strips باریکه یا نوارهایی از جنس هواپیما که روی قطعات ساختمانی بال و زیرنوارهای تقویت کننده قرارمیگیرند
landing فرود ژیمناست به زمین
landing اسکله
landing پاگرد
landing ورود بخشکی
landing فرودگاه هواپیما
landing بزمین نشستن هواپیما
landing فرود [هواپیما یا موشک]
landing پاگردان
landing فرود
landing ورود به خشکی
landing پیاده شدن به ساحل فرود هواپیما
landing نشستن هواپیما
landing party گروه پیاده شونده به ساحل تیم فرود
landing party گروه اب خاکی
landing order دستورتخلیه بار
landing forces نیروهای پیاده شونده
landing schedule برنامه پیاده شدن به ساحل برنامه عملیات اب خاکی برنامه فرود
landing ship ناو نیرو پیاده کن
landing site پایگاه فرود
landing site محل فرود
landing order اجازه تخلیه بار
landing forces قوای اب خاکی
landing net تور ماهیگیری با دسته کوتاه یا بلند, دامی که باماهیهای بزرگ راباان به خشکی میکشند
landing gear چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
landing gear عراده هواپیما وسایل فرود امدن
landing gear ارابه فرود
landing group گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
landing hill تپه فرود
landing light چراغ فرود
landing mat باند فرود اضطراری
landing mat باندفرود تعجیلی
landing place فرودگاه اسکله
landing slab تاوه پاگرد
landing threshold استانه فرود اب خاکی
night landing فرود شبانه
night landing پیاده شدن درساحل در شب
quarter landing پاگرد پله با 081 درجه گردش
secondary landing منطقه پیاده شدن فرعی برای پشتیبانی از عملیات پیاده شدن اصلی
soft landing فرود نرم
vertical take off and landing هواپیمایی که بدون داشتن سرعت نسبی قادر به برخاستن از سطح زمین معلق ماندن در هوا و فرودمجدد باشد
landing deck غرشهفرود
landing window پنجرهفرود
landing spot نقطه فرود
landing zone نوک وارد این ناحیه میشود و به دیسک یا داده آسیبی نمیرساند
landing threshold نقطه شروع عملیات اب خاکی
landing vehicle خود روشنی دار اب خاکی
landing weight وزن فرود
landing weight وزن با هنگام تخلیه
landing wires سیمهایی برای متحمل شدن نیروهای وارد بر سازه هواپیما در حال فرود
landing zone منطقه فرود
landing zone منطقه نشست هوایی
landing zone فضای دیسک سخت که داده عبور نمیکند
landing stage حملباقایق
landing forces نیروها پیاده شونده به ساحل
landing strip باند فرود
forced landing فرود اجباری هواپیما
diversionary landing فرود انحرافی برای اغفال دشمن فرود منحرف کننده
conventional take off and landing هواپیمایی با نشست وبرخاست معمولی
chinese landing پهلو گرفتن به سبک چینی
landing field فرودگاه
air landing فرود از راه هوا
air landing فرودهوایی
air landing پیاده شدن از راه هوا هوانشست کردن
administrative landing پیاده کردن بار و مسافر به صورت اداری
administrative landing پیاده شدن اداری
landing craft کرجی ساحلی
crash-landing سقوط کردن هواپیما
landing strip باند فروداضطراری هواپیما یا هلی کوپتر
forced landing فرود اجباری
instrument landing فرود کور
instrument landing فرود با استفاده ازدستگاههای کنترل هواپیما وبرج مراقبت
landing beach ساحل پیاده شدن
landing approach مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
landing approach مسیر تقرب
landing angle زاویه فرود
landing beam نورافکن هدایت زمینی هواپیمابرای فرود
landing attack تک همراه با پیاده شدن به ساحل
landing area منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
landing area منطقه فرود
landing aircraft هواپیمای در حال فرود
landing aids وسایل کمک ناوبری فرودهواپیما وسایل کمکی فرودهواپیما
landing attack تک فرود یا پیاده شدن به ساحل با کشتی یاهواپیما
air landing facility تاسیسات مخصوص پیاده شدن از راه هوا تاسیسات فرودهوایی
advanced landing field پایگاه هوایی مقدم
advanced landing field پایگاه فرود مقدم
front landing gear ترمزجلوییفرود
landing craft assault قایق نیرو پیاده کن
main landing gear ترمزاصلیفرود
nose landing gear ترمزفروددماغه
landing craft raiding قایق هجومی
maximum landing weight حداکثر وزن فرود
landing, storage, delivery تحویل
landing ship dock اسکله فرود اب خاکی
landing signal officer افسر ارتباط فرود
divided landing gear ارابه فرود ثابت که هیچ محور افقی بین چرخهای ان وجود ندارد
landing craft tank ناو تانک پیاده کن
design landing weight حداکثر وزن پیش بینی شده هنگام فرود هواپیما برای استفاده در محاسبات طراحی
deck landing aid کمکهای فرود
brigade landing team تیم پیاده شونده تیپی
battalion landing team تیم پیاده شونده گردانی
auxiliary landing field فرودگاه کمکی
automatic approach and landing روش کنترل خودکار سرعت ومسیر هواپیما در تقرب
army landing forces نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
battalion landing team تیم ساحلی گردان
landing, storage, delivery تخلیه
landing, storage, delivery نگهداری
naval landing party تیم اب خاکی نیروی دریایی تیم اماده کردن ساحل برای عملیات اب خاکی
automatic carrier landing system سیستم کنترل فرود خودکاربرای هواپیما
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com