Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (10 milliseconds)
English	Persian
language display button	دکمهنمایشگر
Other Matches
alarm threshold display button	دکمهنمایشسرحدهشدار
data display illumination button	دکمهنمایشگراطلاعات
on-off button	خاموش
on-off button	دکمهروشن
on the button <idiom>	درست سر موقع
button	تکمه
button	کلید هایی که اعمالی انجام می دهند
button	گل میخ گرد
button	میخ
button	دکمه
button	تکمه زدن باتکمه محکم کردن
button	شکل دایرهای که در صورت انتخاب از روی صفحه به وسیله صفحه کلید یا نمایشگر نمایش عمل خاصی را انجام میدهد
button	غنچه
button	هرچیزی شبیه دکمه
memory button	دکمهحافظ
measuring button	دکمهاندازهگیری
farcy button	دکمه یابرامدگی درناخوشی سراجه
locking button	دکمهقفل
belly button	ناف
listen button	دکمهمخصوصگوشکردن
push button	کلید فشاری
ceiling button	مقره سقفی
finger button	دکمهانگشتی
push button	شستی
on/play button	کلیدشروعبهکار
stop button	دکمهایست
button head	سر عدسی در پیچ ها
button hook	قلاب
rewind button	دکمهعقببرنده
shank button	دکمهپایدار
spray button	دکمهآبپاش
starter button	دکماستارت
TV/video button	ویدئو
TV/video button	دکمهتلوزیون
reset button	دکمه
The button on my coat off.	تکمه کتم افتاد
pause button	دکمهایستکوتاه
button hole	جا دکمه
play button	دکمهشروع
power button	دکمهروشن
power-on button	دکمهروشنشدندستگاه
record button	دکمهضبط
bachelors button	گل اشرفی
bachelors button	گل دگمه
regulating button	دکمهتنظیمکننده
TV power button	دکمهروشنکنندهتلوزیون
kissing button	برامدگی روی زه که درکشیدن کامل کمان با لب کمانگیر مماس میشود
start button	تکمه استارت
start button	تکمه راه اندازی
start button	دگمهای که معمولاگ گوشه سمت چپ در پایین صفحه نمایش ویندوز است و یک مسیر مناسب به برنامه ها و فایلهای کامپیوتر ایجاد میکند
button-through smock	دکمهسریقه
capstan button	دکمهچرخطناب
to press the button	دکمه را فشار دادن در راه انداختن چیزی یا کاری پیش قدم شدن
button strap	دکمهروپوشزنانه
button loop	دکمهرکاب
button facing	دکمهسربندشلوار
mouse button	دکمه ماوس
microphone button	کپسول میکروفون
crystal button	ریسهکریستالی
microphone button	تکمه میکروفن
function button	دکمهردیاب
push button	دکمه فشاری
erase button	دکمهپاککننده
end button	انتهایکلاهک
radio button	دکمه رادیو
radio button	شانه دایرهای کنر یک انتخاب که در هنگام انتخاب یک مزکز سیاه دارد.دگمههای رادیویی یک روش انتخاب از بین چند موضوع است و در هر زمان فقط یک دکمه رادیویی انتخاب میشود.
eject button	دکمهخروج
record muting button	دکمهضبطبدونصدا
reverse stitch button	دکمهوارونهکنندهدوخت
push the panic button <idiom>	از ترس قلبش فرو ریخت
push button control	کنترل دکمهای
preset tuning button	دکمهتنظیمچرخش
push-button telephone	تلفندکمهفشاری
push button switch	تکمه فشاری
push button tuner	میزانساز دگمهای
shutter release button	دکمه
power zoom button	دکمهفعالکنندهزوم
Press the elevator button.	تکمه آسانسور رافشار بدهید
VCR power button	دکمهفعالکنندهVCR
push button switch	کلیدپوش باتون
record announcement button	دکمهاعلام کنندهضبط
fast-forward button	دکمهجلوبر
key finger button	دکمهیابندهکلید
lens release button	دکمهآزادکردنبیرونآوردنلنز
push button dialing	شماره گیری دکمهای
counter reset button	دگمههایتحدیدشمارشگر
macro set button	دکمهتنظیمصدا
cassette eject button	دکمهخروجفیلماز
auto reverse button	دکمهمعکوساتوماتیک
emergency push button	تکمه اضطراری
depth-of-field preview button	زمینهدکمهعقببر
interior door lock button	دکمهقفلدستگیرهداخلیدر
single button carbon microphone	میکروفون تک زغالی
double button carbon microphone	میکروفون دو زغالی
self display	خودنمایی
display	اشکار کردن
i display	ارائهای
self display	جلوه گری
f display	ارائه اف
k display	ارائه کی
j display	ارائه جی
g display	ارائه جی
m display	ارائه ام
l display	ارائه ال
d display	ارائه دی
n display	ارائه ان
p display	ارائه پی
h display	ارائه اچ
display	نمایش
b display	ارائه ب
display	اشکارکردن نمایش
display	نمایشگری
display	ارائه
display	جلوه نمایاندن
display	تظاهر
display	نشان دادن ابراز کردن
display	نمایش دادن
display	نمایشگر صفحه نمایش
display	نمایاندن
display	نشان دادن اطلاعات
display	وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد
c display	ارائه سی
display	ویترین
display	در معرض نمایش
marching display	وسیله نمایش که حاوی بافر نمایش آخرین حروف وارد شده است
message display	نمایشپیغام
visual display	نمایش بصری
menu display	روش محاورهای ارتباط باسیستم کامپیوتری از طریق سوال و جواب یا انتخابهای چند گانه
vector display	نمایش برداری
display type	نوع نمایش
display unit	واحد نمایشگر
display unit	واحد نمایش
affect display	نمایش عاطفه
formatted display	نمایش شکل یافته
function display	نمایشگرتابع
backlit display	واحد نمایش کریستال مایع که برای بهبودبخشیدن به شدت تصویرنور مناسبی دارد
graphics display	نمایش گرافیکی
display setting	تنظیمصفحهنمایش
display cabinet	بوفه
graphic display	یک ترمینال کامپیوتر برای نمایش نقاشی ها و تصاویرروی یک صفحه
digital display	صفحهنمایشعددی
display tube	لامپ نمایشگر
colour display	نمایشرنگ
heads up display	وسیله نشان دهنده وضعیت مسیر پیشروی
text display	نمایشگرمتن
plasma display	صفحه نمایش با استفاده از خاصیت نورانی بدون گازهای متن صفحه
teletype display	نمایش تله تایپ
display adapter	اداپتور صفحه نمایش
display architecture	معماری نمایشی
display background	زمینه نمایش
display board	تابلوی نمایش عناصر تیر نمودار عناصر تیر
display console	پیشانه نمایشگر
display console	کنسول نمایش
plasma display	نمایش پلاسما
plasma display	نمایشگرپلاسمایی
data display	داده نمایی
RGB display	سیستم نمایش قوی که از سه سیگنال و ورودی قرمز و سبز و آبی استفاده میکند تا اشعه تصویر را کنترل کند
raster display	صفحه نمایش شبکهای
raster display	نمایش محل تصویر
pyrotechnic display	اتش بازی
simultaneous display	نمایش سیمولتانه
situation display	صفحه نمودار وضعیت افق دیدرادار
backlit display	صفحه نمایش پشت نور
data display	داده نما
display controlled	نمایش منطقه در روی صفحه رادار راداری که تصویر ان مستقیما نشان داده میشود
display highlighting	جلوه دادن تصویر
display image	نمای تصویر
display menu	فهرست انتخاب نمایشی
display menu	فهرست نمایش
display surface	سطح نمایش
display foreground	پیش نمای تصویر
display terminal	پایانه نمایشگر
display tolerance	میزان دقتی که با ان اطلاعات گرافیکی می توانند خروجی باشند
display device	دستگاه نمایش
display cycle	چرخه نمایش
display terminal	ترمینال نمایش
teletype display	نمایش تایپ راه دور
vector graphics display	بردار نمایش گرافیکی
plasma panel display	وسیله نمایش مسطح باحبابهای کوچک نئون
ibm /a display adapter	IBاداپتور نمایش A/4158
range bearing display	ارائه بی
video display terminal	ترمینال نمایش تصویری
monochrome display adapter	اداپتور نمایش تک رنگ
plasma display panel	صفحه نمایش گازی
aperture/exposure value display	دهانهنمایشیمقدارنمایش
visual display terminal	ترمینال نمایش بصری
visual display terminal	ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
thin window display	نمایشی یک خطی که روی صفحات کلید و کامپیوترهای دستی بکار می رود
dial-type display	نمایشصفحهاعداد
liquid crystal display	کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه میشود و در ساعتها و صفحه نمایش ماشین حسابها به کار می رود
digital frequency display	شمارهتکرارنمایش
refresh display cycle	زمان میان پیمایش پرتوالکترونی روی یک صفحه نمایش
touch sensitive display	صفحه نمایش حساس لمسی
video display unit	واحد نمایش تصویری
liquid crystal display	صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
liquid-crystal display	نمایشکریستالمایع
full page display	نمایش تمام صفحه
visual display unit	واحد نمایشگر بصری
flat panel display	صفحه نمایش مسطح
row number display	نمایشگرتعدادرجها

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com