English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
lapped joint اتصال بوسیله پوشش
Other Matches
lapped دامن لباس
lapped شناکردن طول استخر
lapped یک دور کامل زمین اسبدوانی تمام کردن یک دور اسبدوانی رسیدن به اسب جلویی تمام کردن یک دور
lapped رسیدن به حریف جلویی
lapped رویهم قرار دادن
lapped زیرکار رویهم افتادگی
lapped زانوی کسی وقتی که می نشینند
lapped ترکیب رنگهای چاپ شده به طوری که هیچ فاصلهای بین آنها نباشد
lapped on به فاصله یک اسب عقب بودن
lapped جفت کردن دوسطح فلزی بهم باسایش سنباده نرم
lapped نوارمین روبی
lapped منطقه پاک سازی مین
lapped لبه لباس سجاف
lapped محیط
lapped محل نشوونما
lapped اغوش
lapped سرکشیدن حریصانه خوردن
lapped لیس زدن با صدا چیزی خوردن
lapped شلپ شلپ کردن
lapped تاه کردن
lapped پیچیدن
lapped seam welding جوشکاری درزی رویهم
joint دستگاه کوچک باطریدار که سوارکار بطور غیر مجازروی گردن اسب می گذارد تاتندتر برود
joint مشاع
joint هرزملات
joint وصله
joint لولا
joint بهم پیوستن
joint بند بند کردن اتصال دادن بند
joint مفصل اتصال ضربهای
v joint اتصال "وی "
joint تصلب شرائین
joint محل اتصال محل ضربه
joint and several تضامنی
joint زانویی
joint کردن خرد کردن
joint متصل
joint شریک
joint شرکتی مشاع
joint توام
joint مشترک
joint درزه
joint بند گاه
joint بند
joint جای کشیدن تریاک با استعمال نوشابه لولا
joint مفصل پیوندگاه
joint بند بند کردن مساعی مشترک
joint مفصل
joint نیروهای مشترک عملیات مشترک
joint مهره اتصال
joint اتصالی
joint مشترک الحاقی
joint مشترک بین نیروهای مسلح
joint ستاد مشترک
joint اتصال
joint درز
joint venture سرمایه گذاری مشترک تجارت مشترک
joint tenants در CLچند تن را گویند که مشترکا"از عین مستاجره استفاده کندبا این قید که هر یک پس ازمرگ دیگری یا دیگران حق استفاده انحصاری داشته باشد
joint tenants اجاره داران مشترک
joint tenancy شرکت در اجاره داری
joint tenancy اجاره داری مشترک
joint supply عرضه مشترک
joint stock سرمایه مشترک
joint stock شرکت سهامی
joint venture سرمایه گذاری مشترک
joint washer واشر اتصال
lap joint اتصال پوششی
lap joint لبه رویهم افتاده ومتصل بهم
knuckle joint اتصال زانویی
knuckle joint لولای بند دار
knuckle joint لولای مفصلی
knee joint زانو زانویی
knee joint مفصل زانو
knee joint بندزانو
juke joint رستوران کوچکی که خوراک ارزان داشته و نیز صفحات گرامافون را با انداختن پول دراسباب خودکار میزند
joint zone منطقه مشترک
joint weld جوشکاری اتصالی
joint stock سهامی
joint staff ستاد مشترک
joint ownership مالکیت مشاع
joint ownership مالکیت مشترک
joint owner مالک مشاع
joint owner در جمع مالکین مشاع
joint owner شریک ملک
joint operations عملیات مشترک مابین نیروهای مسلح ارتش
joint opening دهانه یک درز
joint of masonry بند
joint of masonry هرزملات
joint of masonry درز
joint liability تضامن
joint length طول اتصال
joint ownership اشاعه
joint space محل لحیم
joint space محل اتصال
joint shares سهام مشترک
joint servicing دفتر خدمات و پشتیبانی مشترک از نیروهای مسلح
joint services خدمات مشترک
joint responsibility مسئوولیت تضامنی
joint resolution تصمیم مشترک
joint resistance مقدار مقاومت مفصل
joint products محصولات مشترک
joint pin خار اتصال
joint ownership مالکیت اشتراکی
joint ownership اشتراک در مالکیت مالکیت مشاع
joint insurance بیمه اشتراکی
lap joint اتصال نیمانیم
welded joint اتصال جوش
universal joint قفل کاردان
universal joint مفصل چرخنده
universal joint دو میله متصل بهم وفا دربچرخش
transverse joint درز از درازا
transverse joint درز عرضی
toggle joint مفصل زانویی
swivel joint مفصل گردان
summit joint درز کلید طاق قوسی
strike joint شکستگی طولی
strapped joint اتصال تسمهای
with the joint views of با جلب نظر
fetlock joint مویپشتپایاسب
flare joint اتصالز-بانه
joint of the foot قوزک پا [استخوان بندی]
ankle joint قوزک پا [استخوان بندی]
joint of the foot قوزک [استخوان بندی]
ankle joint قوزک [استخوان بندی]
drip-joint [اتصال بین دو ورق فلزی]
clip joint <idiom> شغل سطح پایینی که پراز کلاهبرداری باشد
rail joint اتصالریل
peripheral joint اتصالجانبی
slip joint اتصال ازاد
sleeve joint اتصال با بوش
overlap joint اتصال نیمانیم
oblique joint شکستگی کج
mortise joint اتصال کام
mitre joint اتصال فارسی
miter joint برش فارسی
magnetic joint محل ضربه در میدان مغناطیسی
longitudinal joint درز از درازا
longitudinal joint درز طولی
lap joint اتصال لب به لب
lap joint اتصال نیم ونیم
pin joint اتصال بین اعضای ساختمانی بصورت لولا یا پاشنه
propeller joint چهارشاخه گاردان خودرو
rabbet joint بست یا مفصل کنش کاوی
seam joint درز
sealing joint اتصال اب بندی
scarf joint جایی که دو سر تیر رانیم ونیم کرده با هم جفت کرده باشند
sawn joint درز بریده
sawn joint درز اره شو
riveted joint اتصال پرچ
raking out of a joint درزخراشی
raking out of a joint درز گشایی
raking out of a joint درز اره شده
raking out of a joint تهی کردن درزها
rabbet joint اتصال دو راهه
lap joint اتصال رویهم
in joint partnership شراکتا"
fish joint محل اتصال دو خط اهن یادوتیر
finger joint اتصال انگشتی
expansion joint درز انبساطی
expansion joint درز وارفت
expansion joint درز گسترش درز گشایش
expansion joint درز انبساط
expansion joint اتصال چند قسمتی
elbow joint بندارنج
elbow joint زانویی
doweled joint اتصال میخ چوبی
fitting joint اتصال مناسب
flang joint اتصال لبه
in joint partnership به شراکت
hip joint مفصل ران
hip joint مفصل استخوان خاصره وران
hinge joint مفصل لولایی
hinge joint مفصلی که دریک سطح حرکت کند
ground joint اتصال سنبادهای
foundation joint درز پی
foundation joint درز اتصالی که بین پی وساختمان تعبیه میشود
flexible joint اتصال قابل انعطاف
flang joint اتصال سرلوله
doweled joint درز میخ چوبی
dovetail joint اتصال دم چلچله
corner joint اتصال گوشه
cable joint موف اتصال
cable joint مفصل اتصال کابل
jump joint اتصال لب به لب
butt joint ضربه
butt joint اتصال دو ورقه بصورت لب به لب و بدون روی هم امدن لبه ها
butt joint اتصال لب به لب
brittannia joint اتصال بریتانیایی
ball joint سیبک
ball joint توپی اتصال
calked joint اتصال فاق و زبانه
choke joint مفصل چوکی
closed joint کوربند
corner joint اتصال فارسی
copper joint جوش مس
contraction joint درز وابست
contraction joint درز انقباض
construction joint درز ساختمانی
concealed joint نیم درز
concealed joint درز کور
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com