|
|||||||||||||||||||||
|
|||||||||||||||||||||
|
|||||||||||||||||||||
Total search result: 23 (4 milliseconds) | |||||
English | Persian | ||||
---|---|---|---|---|---|
lapped on | به فاصله یک اسب عقب بودن | ||||
Search result with all words | |||||
lapped | دامن لباس | ||||
lapped | لبه لباس سجاف | ||||
lapped | محیط | ||||
lapped | محل نشوونما | ||||
lapped | اغوش | ||||
lapped | سرکشیدن حریصانه خوردن | ||||
lapped | لیس زدن با صدا چیزی خوردن | ||||
lapped | شلپ شلپ کردن | ||||
lapped | تاه کردن | ||||
lapped | پیچیدن | ||||
lapped | منطقه پاک سازی مین | ||||
lapped | نوارمین روبی | ||||
lapped | جفت کردن دوسطح فلزی بهم باسایش سنباده نرم | ||||
lapped | شناکردن طول استخر | ||||
lapped | یک دور کامل زمین اسبدوانی تمام کردن یک دور اسبدوانی رسیدن به اسب جلویی تمام کردن یک دور | ||||
lapped | رسیدن به حریف جلویی | ||||
lapped | رویهم قرار دادن | ||||
lapped | زیرکار رویهم افتادگی | ||||
lapped | زانوی کسی وقتی که می نشینند | ||||
lapped | ترکیب رنگهای چاپ شده به طوری که هیچ فاصلهای بین آنها نباشد | ||||
lapped joint | اتصال بوسیله پوشش | ||||
lapped seam welding | جوشکاری درزی رویهم | ||||
Partial phrase not found. |
Recent search history | |
|