Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 94 (6 milliseconds)
English	Persian
lateral thinking	حلمشکلیباکمکگرفتنازقوهتخیل
Other Matches
thinking	فکرکننده
Am I right in thinking ...	آیا درست فکر میکنم که ...
to never let yourself get to thinking like them <idiom>	نگذارند که نفوذ بقیه مردم مجبورشان بکند طرز فکر مانند بقیه مردم داشته باشند [اصطلاح روزمره]
thinking	تفکر
thinking	باشعور
to set thinking	بخیال انداختن
associative thinking	تفکر تداعی گرا
concrete thinking	تفکر عینی
creative thinking	اندیشیدن افرینشی
creative thinking	تفکر اخلاق
divergent thinking	تفکر واگرا
free thinking	ازادی از قیود مذهب
immersed in thinking	غرق اندیشه
immersed in thinking	فرورفته در فکر
paralogical thinking	اندیشیدن سفسطه امیز
productive thinking	تفکر افرینشی
thinking cap	طرز تفکر
I am thinking of your own good.	من خو بی شما رامی خواهم
thinking type	سنخ اندیشه ورز
affective thinking	تفکر عاطفی
abstract thinking	تفکر انتزاعی
magical thinking	جادویی اندیشی
wishful thinking	افکار واهی و پوچ
wishful thinking	تفکر ارزومندانه
wishful thinking	خواسته اندیشی
convergent thinking	تفکر همگرا
Thinking of it still gives me a pang. [Colloquial]	هنوز من را آزار می دهد [اذیت می کند] وقتی که در باره آن فکر می کنم.
It set me thinking . It made me think .	مرابفکر واداشت ( انداخت )
I should bring you round to my way of thinking .	باید تو راهم با خودم همفکر کنم
put on one's thinking cap <idiom>	زمان زیادی روی چیزی فکر کردن
primary process thinking	اندیشیدن در فرایند نخستین
It makes me sick just thinking about it!	وقتی که بهش فکر می کنم می خواهم بالا بیاورم!
I am thinking of baby number two as I am not getting any younger.	من به فکر داشتن کودک شماره دو هستم چون من که جوانترنمی شوم .
A castle in the air. Wishful thinking.	آرزوی واهی ( خیالی)
lateral	در عرض
lateral tell	سبقت عرضی
lateral	جانبی
lateral	افقی راهرو زیرزمینی موازی جبهه
lateral	فرعی
lateral	پهلویی
lateral tell	پیشگیری هواپیما در حرکت عرضی
lateral	عرضی
lateral	جنبی
lateral	واقع درخط افقی
lateral	جنبی جناحی
lateral	افقی
lateral incisor	شیبکناری
lateral groove	شیارجانبی
lateral line	خطپهلویی
lateral mark	علامتکناری
lateral meniscus	منیسک خارجی [کالبد شناسی] [زیست شناسی]
lateral moraine	منبعیخکناری
lateral bar	دستهجانبی
lateral flexion	خم شدن به پهلو
lateral yield	له شدگی جانبی
lateral dominance	برتری جانبی
lateral fissure	شیار جانبی
lateral forces	نیروهای عرضی
lateral gain	پوشش جانبی زمین درعکاسی هوایی
lateral inversion	معکوس جانبی
lateral load	بار جانبی
lateral shifts	تغییرات جانبی
lateral route	جاده هایی که به موازات خط لجمن قرارداشته باشند
lateral route	جاده عرضی
lateral raise	تمرین تقویت عضلههای پشت و شانه با دنبل
lateral pressure	فشار جانبی
lateral dispersion	پراکندگی جانبی
lateral shifts	تغییرات عرضی
lateral shifts	حرکت جانبی
lateral buckling	کمانکش جانبی
lateral surface	سطح جانبی
lateral support	تکیه گاه کناری
lateral support	تکیه گاه جانبی
lateral control	کنترل جانبی
lateral control	کنترل در عرض جبهه
lateral strain	تغییر شکل نسبی جانبی
lateral stability	پایداری عرضی
lateral spread	اتش درو در عرض
lateral pass	پاس توپ فوتبال از پهلو
lateral deflection of beam	تغییر شکل فرعی یا جانبی تیر
lateral magnifying power	درشت نمایی جانبی
upper lateral sinus	دریچهکناریفوقانی
lateral water hazard	مانع برکهای به موازات مسیر گوی گلف
lateral condyle of femur	مهرهاستخوانجانبیران
lateral filing cabinet	محفظهفایلهایجانبی
lateral rectus muscle	ماهیچهرکتئوسکناری
lateral semicircular canal	کانالنیمدایرهجانبی
lateral-adjustment lever	سطح تنظیم جانبی
lower lateral lobe	پهنبزگتحتانیجانبی
lower lateral sinus	روزنهتحتانیجانبی
upper lateral lobe	پهنبرگکناریفوقانی
lateral and sway bracing	حرکات جانبی و نوسانی
lateral cutaneous femoral nerve	عصبکوتانئوسراستکناری

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com