English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 182 (9 milliseconds)
English Persian
lattice matrix ماتریس
Other Matches
lattice کار مشبک
lattice شبکه
lattice شبکه بندی شبکه کاری
lattice توری منظم
lattice تیر مشبک
lattice خطوط شبکه بندی ثابت مخصوص بزرگ کردن نقشه
crystal lattice شبکه بلوری
crystal lattice شبکه بلورین
lattice polarization قطبش شبکه
bcc lattice lattice body-centeredcubic
lattice position محل شبکه
bravais lattice شبکه براوه
bcc lattice شبکه مکعبی پر
lattice spacing فاصله شبکه
lattice site جایگاه شبکه
lattice resistivity مقاومت ویژه شبکه
lattice constant ثابت شبکه
lattice point نقطه شبکه
crystal lattice شبکه بلور
fcc lattice شبکه مکعبی مراکز وجوه پر
lattice girder تیر حمال مشبک
lattice energy انرژی شبکه
lattice dynamic دینامیک شبکه
lattice defect نقص شبکه
lattice bridge پل شبکهای
lattice bridge پل نردهای
lattice analogy روش قیاس به تیر مشبک
fcc lattice lattice face-centeredcubic
lattice grider تیر مشبک
cubic lattice شبکه مکعبی
lattice parameter پارامتر شبکه
lattice network شبکه توری منظم
distorted lattice شبکه واپیچیده
lattice mast دکل مشبک
lattice ion یون شبکه
lattice imperfection ناکاملی شبکه
dynamic lattice شبکه پویشی
ionic lattice شبکه یونی
atomic lattice شبکه اتمی
lattice work شبکه کاری
lattice work شبکه بندی
oblique lattice شبکه مایل
rhombohedral lattice شبکه لوزوجهی
space lattice شبکه فضائی
space lattice شبکه فضایی
specific lattice شبکه ویژه
square lattice شبکه مربعی
three dimensional lattice شبکه سه بعدی
Lattice [order] شبکه [ریاضی]
two dimensional lattice شبکه دو بعدی
lattice design طرح شبکه ای [این طرح بصورت قرینه و تکرار کل متن فرش را در بر می گیرد و از اشکال شش وجهی، نه وجهی، مربع شکل و طاق رومی برای بدنه گل ها استفاده می کند.]
Lattice [order] توری [ترتیب] [ریاضی]
lattice vibration ارتعاش شبکه
lattice vacancy تهیجای شبکه
lattice window پنجره مشبک
lattice tower دکل مشبک
lattice tower برج مشبک
crystal lattice شبکه کریستالی
lattice windows شباک
lattice windows پنجره مشبک
lattice window شباک
lattice thermal resistivity مقاومت ویژه گرمایی شبکه
lattice suspension bridge پل تعلیق مشبک پل اویز مشبک
cloud lattice design طرح ابری شبکه ای که بیشتر بصورت بندی و در فرش چین دیده می شود . زمینه معمولا زرد و شبکه ها آبی رنگ می باشد .
wooden lattice work گره سازی
wooden lattice work شبکه کاری چوبی
lattice suspension bridge پل اویزشی مشبک
lattice heat conductivity رسانندگی گرمایی شبکه
lattice translation operation عمل انتقال شبکه
lattice point group گروه نقطهای شبکه
lattice heat capacity فرفیت گرمایی شبکه
simple cubic lattice شبکه مکعبی ساده
spin lattice intraction بر هم کنش اسپین شبکه
lattice woung coil پیچک مشبک
face centered cubic lattice شبکه مکعبی مراکز وجوه پر
body centered cubic lattice شبکه مکعبی مرکز پر
closo packed hexagonal space lattice شبکه فضایی شش وجهی
body centered cubic space lattice شبکه فضاویی مکعبی با مرکزحجمی
matrix ماترس
matrix ماتریس [ریاضی]
matrix قالب
matrix آرایه اتصالات بین دروازههای منط قی که تولید تعدادی تابع منط قی ممکن میکند
matrix الگوی نقاط که یک حرف را روی صفحه نمایش یا matrix-dot یا چاپگر لیزری نشان میدهد
matrix زمینه ملاط
matrix جابجایی سط ر و ستون در آرایه
z matrix ماتریس "زد"
matrix شبکه
matrix جدول اعداد
matrix چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
y matrix ماتریس ایگرگ
matrix الگوی نقاط که یک حرف را نشان می دهند
matrix روشی که کلیدهای صفحه کلید به صورت آرایه اتصالات قرار گرفته اند
matrix رحم
matrix ماتریس
matrix زهدان
matrix جای پیدایش ماتریس
matrix بچه دان موطن
matrix آرایه داده ها یا اعداد به صورت سط ر و ستون
square matrix ماتریس مربعی [ریاضی]
minor of matrix کهاد ماتریس
unit matrix ماتریس واحد
unit matrix ماترسی که عناصر قطر اصلی همگی برابر یک و بقیه عناصرش صفر باشند
triangular matrix ماتریس مثلثی
transpose matrix ماتریس برگردان
symmetric matrix ماتریس متقارن
square matrix ماتریس مربع
square matrix ماتریس مربعی
transpose matrix ماتریس که جای سطر و ستون ان عوض شده باشد
singular matrix ماتریس تکین
singular matrix ماتریس غیر عادی
singular matrix ماتریس ویژه
singular matrix ماتریس منفرد
identity matrix ماتریس همانی [ریاضی]
adjunct matrix ماتریس الحاقی [ریاضی]
unit matrix ماتریس همانی [ریاضی]
the transpose of a matrix ترانهاده یک ماتریس [ریاضی]
adjoint matrix ماتریس الحاقی [ریاضی]
invertible matrix ماتریس وارون [ریاضی]
Jacobi matrix ماتریس ژاکوبی [ریاضی]
nail matrix جایگاهناخن
matrix multiplication ضرب ماتریس [ریاضی]
triangular matrix ماتریس مثلثی [ریاضی]
singular matrix ماتریش ویژه
incidence matrix ماتریس تلاقی
correlation matrix ماتریس همبستگی
core matrix ماتریس چنبرهای
boolean matrix ماتریس بولی
black matrix صفحه تصویر CRT که نقاط فسفری اطراف رنگ سیاه هستند تا شدت را بیشتر کنند
belief value matrix شبکه باورها و ارزشها
inverse matrix ماتریس عکس
leontief matrix ماتریس لئونتیف
leontief matrix اجزاء ماتریس لئونتیف در قطراصلی اعداد مثبت و سایراجزاء ان اعداد منفی یا صفرهستند .
matrix algebra جبر ماتریس
matrix mechnics مکانیک ماتریسی
matrix notation نمایش ماتریسی
diagonal matrix ماتریس قطری
impedance matrix ماتریس مقاومت فاهری
impedance matrix ماتریس امپدانس
identity matrix ماتریسی مربع که در ان کلیه عناصرقطر اصلی یک و سایر عناصرصفر باشند
identity matrix ماتریس واحد
factor matrix ماتریس عاملی
dot matrix روش شکل دادن به حروف با استفاده ازنقاط درون ماتریسهای مستط یلی
invert matrix ماتریس معکوس
dot matrix ماتریس نقطهای
matrix or matrices زهدان
matrix or matrices رحم
matrix or matrices شکم
matrix storage انباره ماتریسی
nonsingular matrix ماتریس ناتکین
nonsingular matrix ماتریس غیر منفرد
nonsingular matrix ماتریس ناویژه
null matrix ماتریس صفر
null matrix ماتریس تهی
nonsingular matrix ماتریس عادی
matrix printer چاپگر ماتریسی
order of matrix مرتبه ماتریس
payoff matrix ماتریس بازدهی در تئوری بازیها
matrix or matrices تخمدان
matrix or matrices بچه دان
matrix or matrices قالب
diagonal matrix ماتریسی که همه اجزای ان به جز اجزای قطر اصلی صفر باشد
matrix or matrices قرارگاه گوهر
matrix or matrices کالبد
semidefinite matrix ماتریس نیمه معین
residual matrix ماتریس مازاد
impluse response matrix ماتریس انتقال ضربه
dot matrix character کاراکتر ماتریس نقطهای
upper triangular matrix ماتریس بالا مثلثی [ریاضی]
positive definite matrix ماتریس همیشه مثبت
lower triangular matrix ماتریس پایین مثلثی [ریاضی]
magnetic matrix memory حافظه ماتریس مغناطیسی
wire matrix printer یک چاپگر برخوردی که علائم ماتریس نقطهای را در هربار علامت با فشردن انتهای سیم معینی بر روی نوارمرکبی و کاغذ چاپ میکند چاپگر ماتریسی سیمی
dot matrix printer چاپگر یا ماتریس نقطهای
dot matrix printer چاپگر با ماتریس نقطهای
dot matrix printers چاپگر یا ماتریس نقطهای
dot matrix printers چاپگر با ماتریس نقطهای
primary diagonal [matrix] قطر اصلی [ریاضی]
principal diagonal [matrix] قطر اصلی [ریاضی]
multivariable multimethod matrix ماتریس چند متغیری- چندروشی
the main diagonal of a matrix قطر اصلی یک ماتریس [ریاضی]
matrix isolation spectroscopy طیف بینی مجزا شده درماتریس
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com