Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 128 (8 milliseconds)
English	Persian
lattice parameter	پارامتر شبکه
Other Matches
parameter	زیرتابعی که از پارامترها برای بیان حدود و عملیات استفاده میکند
parameter	مقداری ارسالی به تابع یا برنامه هنگام فراخوانی
parameter	نرم افزاری که توابع اصل آن طبق نیاز کاربر با متغیرهای مختلف خواهد بود
parameter	استفاده از برنامه برای بررسی پارامترها و تنظیم سیستم یا برنامه به درستی
parameter	کلمه داده که حاوی اطلاعات بیان کننده حدود یا عملیات یک تابع یا برنامه است
parameter	شرح اندازه
parameter	وزن
parameter	ولتاژ یا توان یک سیستم
parameter	اطلاعی که حدود یا عملیات چیزی مثل متغیر یا تابع یا برنامه را بیان کند
h parameter	پارامترهای هیدرید
value parameter	پارامتر مقداری
parameter	ضریب ثابت
parameter	مقدار ثابت
parameter	ویژگی بنیادی قابل تعریف پارامتر
z parameter	پارامتر "زد"
y parameter	پارامتر چهار قطبی ایگرگ
parameter	نسبت میان تقاطع دو سطح مقدار معلوم و مشخص پارامتر
parameter	مقداری از یک مدار
parameter	پارامتر
parameter	عامل
parameter	اماره جامعه
parameter	مقادیر ثابت درمعادلات
linkage parameter	پارامتر پیوندی
parameter estimation	تخمین پارامترها
collision parameter	در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
input parameter	پارامتراولیه
input parameter	پارامتر ورودی
impact parameter	پارامتر برخورد
impact parameter	پارامتر ضرب شونده
deceleration parameter	پارامتر کند شدن
deceleration parameter	پارامتراهستگی
frequency parameter	پارامتر فرکانس
formmal parameter	پارامتر صوری
parameter estimation	براوردپارامترها
parameter ram	حافظه با دستیابی پارامتری
parameter setting	پارامتر نشانی
wave parameter	پارامتر موج
variable parameter	پارامتر متغییر
symbolic parameter	پارامتر نمادی
shielding parameter	پارامتر حفافتی
replaceable parameter	پارامتر جایگزینی
refernce parameter	پارامتر مرجع
racah parameter	پارامتر راکاه
positional parameter	پارامترمرتبهای
positional parameter	پارامتر وضعیتی
actual parameter	پارامتر واقعی
adjustable parameter	پارامتر تنظیم پذیر
passing parameter	پارامتر عبوری
t parameter equipment circuit	مدار معادل به صورت " T "
lattice	خطوط شبکه بندی ثابت مخصوص بزرگ کردن نقشه
lattice	تیر مشبک
lattice	توری منظم
lattice	شبکه بندی شبکه کاری
lattice	شبکه
lattice	کار مشبک
oblique lattice	شبکه مایل
lattice window	پنجره مشبک
lattice vacancy	تهیجای شبکه
lattice vibration	ارتعاش شبکه
lattice work	شبکه کاری
lattice resistivity	مقاومت ویژه شبکه
lattice work	شبکه بندی
atomic lattice	شبکه اتمی
bcc lattice	lattice body-centeredcubic
bcc lattice	شبکه مکعبی پر
bravais lattice	شبکه براوه
rhombohedral lattice	شبکه لوزوجهی
space lattice	شبکه فضائی
Lattice [order]	توری [ترتیب] [ریاضی]
lattice window	شباک
lattice windows	پنجره مشبک
lattice design	طرح شبکه ای [این طرح بصورت قرینه و تکرار کل متن فرش را در بر می گیرد و از اشکال شش وجهی، نه وجهی، مربع شکل و طاق رومی برای بدنه گل ها استفاده می کند.]
lattice windows	شباک
two dimensional lattice	شبکه دو بعدی
three dimensional lattice	شبکه سه بعدی
lattice bridge	پل نردهای
square lattice	شبکه مربعی
Lattice [order]	شبکه [ریاضی]
specific lattice	شبکه ویژه
space lattice	شبکه فضایی
lattice tower	برج مشبک
lattice tower	دکل مشبک
lattice site	جایگاه شبکه
lattice imperfection	ناکاملی شبکه
cubic lattice	شبکه مکعبی
crystal lattice	شبکه بلور
distorted lattice	شبکه واپیچیده
lattice grider	تیر مشبک
lattice energy	انرژی شبکه
lattice dynamic	دینامیک شبکه
lattice defect	نقص شبکه
lattice constant	ثابت شبکه
lattice bridge	پل شبکهای
crystal lattice	شبکه بلورین
lattice analogy	روش قیاس به تیر مشبک
ionic lattice	شبکه یونی
crystal lattice	شبکه بلوری
lattice ion	یون شبکه
lattice mast	دکل مشبک
fcc lattice	lattice face-centeredcubic
fcc lattice	شبکه مکعبی مراکز وجوه پر
lattice spacing	فاصله شبکه
lattice girder	تیر حمال مشبک
lattice position	محل شبکه
lattice polarization	قطبش شبکه
dynamic lattice	شبکه پویشی
lattice point	نقطه شبکه
lattice network	شبکه توری منظم
lattice matrix	ماتریس
crystal lattice	شبکه کریستالی
wooden lattice work	گره سازی
wooden lattice work	شبکه کاری چوبی
lattice woung coil	پیچک مشبک
cloud lattice design	طرح ابری شبکه ای که بیشتر بصورت بندی و در فرش چین دیده می شود . زمینه معمولا زرد و شبکه ها آبی رنگ می باشد .
spin lattice intraction	بر هم کنش اسپین شبکه
lattice thermal resistivity	مقاومت ویژه گرمایی شبکه
lattice suspension bridge	پل تعلیق مشبک پل اویز مشبک
lattice suspension bridge	پل اویزشی مشبک
lattice translation operation	عمل انتقال شبکه
lattice point group	گروه نقطهای شبکه
lattice heat conductivity	رسانندگی گرمایی شبکه
lattice heat capacity	فرفیت گرمایی شبکه
simple cubic lattice	شبکه مکعبی ساده
face centered cubic lattice	شبکه مکعبی مراکز وجوه پر
body centered cubic lattice	شبکه مکعبی مرکز پر
closo packed hexagonal space lattice	شبکه فضایی شش وجهی
body centered cubic space lattice	شبکه فضاویی مکعبی با مرکزحجمی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com