Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 121 (7 milliseconds)
English
Persian
launching site
سکوی پرتاب موشک
launching site
محل پرتاب
Other Matches
launching
به اب انداختن کشتی
launching
جا انداختن کالا در بازار
launching
شروع یا اجرای یک برنامه
launching
مشابه 5747
launching
قرار دادن محصول جدید در بازار
launching
راه انداختن
launching
اغاز کردن
launching
جاانداختن کالا در بازار عرضه نمودن کالای جدید دربازار
launching
به اب انداختن
launching
روانه کردن مامور کردن
launching
شروع کردن اقدام کردن
launching
به اب انداختن کشتی پرداخت کردن گلوله یا موشک شروع کردن کار
launching
شروع کردن حمله
launching
اجرای حمله شروع عملیات
launching
قایق ورزشی و صیادی
launching
پرتاب
launching
انداختن پرت کردن
launching pads
باند پرتاب موشک
launching pads
سکوی پرتاب موشک یا جنگ افزار
launching pads
سکوی پرتاب موشک
launching pad
باند پرتاب موشک
launching pad
سکوی پرتاب موشک یا جنگ افزار
launching area
منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی
launching angle
زاویه پرتاب
launching area
منطقه شروع حمله
launching area
منطقه به اب زدن ناوها
launching area
محل پرتاب موشک
launching platform
launcher
zero length launching
نوعی روش پرتاب موشک بااولین نیروی حرکت جت
launching into orbit
شناورشدندرمواد
launching pad
سکوی پرتاب موشک
site
محل
on site
پای کار
site
پایه
site
تراز
site
موضع
site
کارگاه ساختمانی
site
زمین زیر ساختمان
site
مکان
site
مقر
on site
در محل
on site
در جا
x site
انبار موقت
site
جا
x site
سکوی روبازموقت برای انبار کردن مهمات
y site
نوعی محوطه انبار مهمات روباز موقت که اطراف ان باسدهای خاکی احاطه شده باشد
site
محل دستگاه تراز
site
پایگاه
site
زمین ساختمانی
site
محلی که پایه چیزی باشد
site
مدرک بین ناشر نرم افزار و کاربر که به هر تعدادی کاربر در سایت امکان استفاده از نرم افزار میدهد
site
ایستگاه
site
موقعیت
site
محل محوطه کار
site
قرار داشتن مستقر بودن
site
زمین محل احداث بنا
site
پادگان
site of the find
چشمه
[باستان شناسی]
archeological site
چشمه
[باستان شناسی]
site of the find
منبع
[باستان شناسی]
site engineering
مدیر ساختمان
site concrete
بتنی که در پای کار ساخته شود
site clearance
تخلیه کارگاه
site plan
نقشه جایگاه
site building
زمین زیربنا
archeological site
منبع
[باستان شناسی]
remote site
محل دور افتاده
Is there a camp site near here?
آیا نزدیک اینجا محل اردو وجود دارد؟
Is there a camp site near here?
آیا نزدیک اینجا چادر زدن وجود دارد؟
This is the site for a new scool .
اینجامحل ( احداث) مدرسه جدید است
site building
زمین ساختمانی
site survey
برداشت نقشه تکهای از زمین
site scale
دستگاه تراز توپ
site scale
طبله تراز
site prefabrication
پیش ساختن در پای کار
site poll
قرار دادن تمام ترمینال ها یا وسایل در یک محل
site plan
نقشه محل
site office
دفتر مشاوراملاک
site office
دفتر ساختمانی
site manager
رئیس کارگاه
site license
مجوز درون سازمانی
site inspection
معاینه محل
reconstitution site
قرارگاه یا ستاد بازیافتی ازیک یکان منهدم شده
plane of site
سطح قائم مار بر سکوی تیر
on site concrete
بتن ساخته شده در کارگاه
destruction site
منطقه تخریب
dam site
محل بند
dam site
جای سد
dam site
بندگاه
crossing site
محل پایاب
crossing site
محل گذار
central site
سایت مرکزی
beta site
محل بتا
beta site
ن شود
angle of site
زاویه تراز
active site
موضع فعال
active site
محل فعال
building site
عرصه
destruction site
منطقه تخریب مهمات محل تخریب
crossing site
محل عبور اجباری
building site
کارگاه ساختمانی
hardened site
پایگاه مقاوم
dam site
جای بند محل سد
loading site
محل بارگیری
loading site
سکوی بارگیری
line of site
خط تراز یا مبنای افق توپ
line of site
خط توپ هدف
lattice site
جایگاه شبکه
hot site
یک مرکز کاملا" مجهزکامپیوتری که برای حالت اضطراری اماده است
hardened site
حفاظ مقاوم پایگاه مقاوم در مقابل تک ش م ر و اتمی
landing site
محل فرود
landing site
پایگاه فرود
height of site
ارتفاع ایستگاه
height of site
ارتفاع پایگاه
height of site
ارتفاع سکوی موشک یاموضع
graphical site table
خط کش تراز
complementary angle of site
تصحیح تکمیلی تراز
This is a perfect (an excellent) site for a cinema(theatre house).
این زمین برای ساختن یک سینما جان می دهد
The Web site allows consumers to make direct comparisons between competing products.
این وب گاه اجازه می دهد مصرف کنندگان مستقیما محصولات رقیبها را با هم مقایسه بکنند..
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com