English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 171 (8 milliseconds)
English Persian
leaf brake خم کن
Other Matches
leaf ورق زدن
leaf ورق
leaf لایه
leaf صفحه
leaf لنگه ورقه
leaf دندانه
leaf برگی شکل برگ دادن
leaf جوانه زدن
leaf گره آخر در ساختار درختی
leaf برگ
d. leaf برگ سه گوش
gate leaf بدنه دریچه سد
fly leaf برگ سفید دراول واخرکتاب
floral leaf کاسبرگ
fall of the leaf پائیز
fall of the leaf برگ ریزان
entire leaf برگ درست
scale leaf برگقطعهای
leaf of door لنگه در
nose leaf لایهبینی
leaf vegetables سبزیجاتبرگی
leaf node گوشوارک
leaf margin مهرهشکلتدافعیچپ
leaf axil رگبرگ
fleshy leaf لایهگوشتی
drop-leaf لایهلولاییمیز
door leaf لنگه در
foliage leaf برگ درخت
foliage leaf برگ سبز
opening leaf لنگه واشو
leaf mould خاک برگ دار
leaf fat لایه پیه دور گرده خوک
leaf bud غنچه برگ
leaf brass فوفه
leaf brass تنکه برنج
rose leaf برگ گل
seed leaf لپه
seed leaf برگچه
sighting leaf ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
gold leaf زرورق نازک
gold leaf ورقه طلای نازک
leaf brass برنج ورقه
golden leaf زرورق
to turn over a new leaf راه ورفتار خود را عوض کردن
window leaf لنگه پنجره
acanthus leaf معماری بصورت دندانه برگ کنگری
leaf spring فنر تیغهای
sickle leaf برگ های داسی شکل [این طرح در فرش های لچک ترنج شاه عباسی بکار می رود و به آن برگ های شاه عباسی نیز می گویند.]
angle-leaf [یکی از چهارشاخه، گوشه ستون ها یا برگ های بیرون زده کنده کاری شده در ته ستون های معماری قرون وسطی]
fig leaf لاپوش مخفی کننده
tea leaf برگ چای [از این گیاه جهت تهیه رنگینه قهوه ای یا بژ استفاده می شود و خصوصا در رفوگری جهت تیره تر کردن رنگ های دیگر بکار می رود.]
loose-leaf دارای برگهایا اوراق ول و جداشدنی
fig leaf برگ درخت انجیر
grape leaf برگ مو
bay-leaf [تزئینات کلاسیک بر طبق برگ خشک کرده ی برگ بو]
loose leaf دارای برگهایا اوراق ول و جداشدنی
drop leaf رومیزی اویخته از اطراف میز
turn over a new leaf <idiom> شروعی تازه
tea leaf تفالهچای
vine leaf برگ مو
bay leaf برگ خشک برگبو که دراشپزی بکار میرود
an acute leaf برگ نوک تیز
curled leaf border حاشیه با برگ های مجعد که در فرش های ترکمن بکار می رود.
clover-leaf design طرح برگ شبدر
bramble leaf fender دفرای لاستیکی
bramble leaf fender دفرای تایری
gold leaf electroscope الکتروسکپ با برگههای طلا
gold oak leaf برگ خرما
crumpled rose leaf چیزی که خوشی انسان رامنغض میکند
single-leaf bascule bridge اهرم پلمتحرک
A green leaf is the gift of a dervish . <proverb> برگ سبزى است تیفه درویش .
double-leaf bascule bridge اهرم دولایهپل
brake قطع درگیری
brake عایق مانع
brake ترمز
brake درختستان
brake ترمز کردن
brake ضامن
d.c. brake ترمز جریان دائم
brake بیشه
brake ترمزکردن
brake wheels چرخ های دندانه دار
aerodynamic brake ترمزهوایی
rock brake بسفایج معمولی
prony brake لگام پرونی
prony brake ترمز پرونی
prony brake مهار پرونی
press brake پرس خمشی
steam brake ترمز بخاری
rear brake ترمزعصبی
brake pedal ترمزپدال
chain brake عایقزنجیر
brake lever سطحترمز
brake hose شلنگترمز
front brake ترمزجلو
brake caliper لنتترمز
brake valve سوپاپ ترمز
drum brake ترمزحلقوی
dynamic brake ترمزدینامیکی
brake lights چراغ های ترمز
brake cable سیمترمز
brake wheel چرخ دندانه دار
brake pad لایهترمز
steering brake قفل فرمان خود روشنی دار
brake fluid روغن ترمز
brake handle ترمزدستی
brake van عایقواگن
power brake ترمز سروو
brake lining مادهای با کارایی خوب دربرابر اصطکاک و مقاومت دربرابر حرارت زیاد
electromagnetic brake ترمز مغناطیسی
electric brake ترمز الکتریکی
electric brake ترمز برقی
disc brake ترمز دیسکی
cane brake نوعی ازعلف
cane brake نیستان
brake wheel ترمز چرخها
brake weight لنگر
brake collar رینگ ترمز
brake horsepower توان مفید
brake shoe کفشک ترمز
brake rigging اتصالات ترمز لوکوموتیو تقویت کنندههای ترمزلوکوموتیو
brake horsepower توان حقیقی مهاری
brake horsepower نیروی ترمز
brake lining لنت ترمز
emergency brake ترمز اضطراری
cane brake نیزار
internal brake ترمز داخلی
hub brake ترمز چرخ
magnetic brake ترمز مغناطیسی
hoist brake ترمز نقاله
muzzle brake دافع دهانه
brake pressure نیروی ترمز
hand brake ترمز دستی
muzzle brake شعله پوش لوله توپ
gear brake ترمز سیستم انتقال
foot brake ترمز پایی
air brake ترمز کمپرسی
four wheel brake ترمز چهار چرخ
air brake ترمز هوایی
disc brake ترمز صفحهای
air brake ترمز بادی
brake expander mechanism مکانیزم انبساط ترمز
rear brake pedal پدالترمزانتهایی
back pedalling brake ترمز مسیر ازاد
brake expander cam بادامک ترمز
trailer brake system دستگاه ترمز تریلر [فناری خودرو]
trailer brake valve سوپاپ ترمز تریلر
brake actuating lever اهرم ترمز
back pedalling brake ترمز باگردش ازاد
air brake pressurizer فشرنده هوا
brake cross shaft محور ترمز
brake lifting magnet ترمز مغناطیسی اسانسور
to cut brake or beat a r گوی سبقت رادر رشتهای ازپیشینیان ربودن
front wheel brake ترمز چرخ جلو
foot brake pedal پدال ترمز
air brake handle دستهترمزهوایی
flexible brake tubing لوله قابل انعطاف ترمز
emergency brake equipment تجهیزات ترمز اضطراری
hand brake lever اهرم ترمز دستی
load reaction brake ترمز فشار باد
hand brake wheel چرخترمزدستی
brake mean effective pressure مقدار محاسبه شده متوسط فشار در سیلندر در مرحله قدرت
brake piston cup رینگ پیستون ترمز
brake shoe ring رینگ کفشک ترمز
front brake lever اهرم ترمزجلو
brake shoe carrier نگهدارنده کفشک ترمز
air brake pressure gage مانومتر با ترمز هوایی
hand brake winding lever سطحپیچاپیچترمزدستی
brake specific fuel consumption مقدار سوخت مصرف شده درواحد زمان برای تولید واحدقدرت
hand brake gear housing دستهترمزموتورکابین
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com