Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (2 milliseconds)
English	Persian
leakage of information	نشت اطلاعات
Other Matches
leakage	نفوذ
leakage	تراوش
leakage	افت
leakage	هدررفتگی
leakage	رخنه
leakage	تراوش کردن
leakage	کمبود
leakage	مقداری که معمولابرای کسری در اثرنشتی درنظر میگیرند
leakage	نشت
leakage	چکه
leakage	فاش شدگی
leakage	گریز
leakage	ترشح
leakage	کمبود کسر
leakage	پراکندگی
leakage	به خزانه وارد نمیشود
leakage	کسری
leakage	کمبود و کسری
leakage	نشست
leakage	مقدارمالیاتی که به علت خرج نشدن درامد در کشور
leakage water	نشتاب
leakage or breakage	کسری
leakage drop	افت نشتی
leakage or breakage	خروج
leakage or breakage	نشت
leakage path	مسیر نشت
leakage current	جریان ایزولاسیون
surface leakage	نشت سطحی
income leakage	کسر درامد
income leakage	نشت درامد
magnetic leakage	پراکندگی فوران مغناطیسی
magnetic leakage	پراکندگی مغناطیسی
leakage flux	شاره هرز
magnetic leakage	نشت مغناطیسی
leakage resistance	مقدار مقاومت نشت
leakage path	مسیر خزش
leakage current	جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
leakage current	جریان نشتی
leakage current	جریان تراوشی
data leakage	جابجایی غیر قانونی داده ازامکانات کامپیوتری
earth leakage indicator	دستگاه نشاندهنده نشتی زمین
earth leakage current	جریان نشتی زمین
zigzag leakage flux	شار پراکنده زیگزاگ
magnetic leakage flux	فوران پراکنده نشتی مغناطیسی
collector emitter, leakage current	جریان نشستی کلکتور- امیتر
information [on] about somebody] [something]	آگاهی [در باره کسی یا چیزی]
information [on] about somebody] [something]	خبر [در باره کسی یا چیزی]
information [on] about somebody] [something]	معلومات [در باره کسی یا چیزی]
information [on] about somebody] [something]	داده ها [در باره کسی یا چیزی]
further information	آگاهی بیشتر
for your information	برای اگاهی شما
information	اطلاع
information	خبر
information	اطلاع دادن
information	معلومات
information	اگاهی
information	اطلاعات
information	استخبار خبر رسانی
information	پرسشگاه
information	معلومات اگاهگان
information	سوابق
information	مفروضات اطلاعات
information	اخبار
information	تهمت
information	داده پردازش شده و مرتب شده برای تامین قواعد با معنی
asking for information	استعلام
Where can I get information?	از کجا می توانم بپرسم؟
information	دانش نمایش داده شده به شخص به صورتی که قابل فهم باشد
information	نمایش اطلاعات روی وسله خارجی
information	اتهام
information	داده ها
information	معلومات معیطات
information	اعلام جرم صادره از ناحیه مامورتعقیب
market information	اطلاعات و دادههای بازار
information console	کنسولاطلاعاتی
information counter	جایگاهاطلاعات
Ministry of Information .	وزارت اطلاعات
wrong information	اطلاعات نادرست
troop information	مرکزاطلاعات پادگان پست اطلاعات پادگان
troop information	برنامه اگاه سازی
to dig for information	جویای خبرشدن
stationary information	اطلاعات لایتغیر
redundant information	یک پیام بیان شده به روشی که اساس اطلاعات بطرق گوناگون یافت میشود
ministry of information	وزارت اطلاعات
teachnical information	اطلاعات فنی مربوط به یک وسیله
to dig for information	خبرجویی کردن
perfect information	اطلاعات کامل
public information	اطلاعات مورد نیاز عامه مردم وافکار عمومی
public information	اطلاعات عمومی
information desk	میز اطلاعات
Where is the information desk?	میز اطلاعات کجاست؟
spacial information	اطلاعات فضایی [فاصله ای]
a piece of information	یک تکه اطلاع
pieces of information	چندها تکه اطلاعات
hidden information	اطلاعات پنهان کرده
to gather information [about; on]	جمع آوری کردن اطلاعات [در مورد]
[pieces of] information	اطلاعات
We would appreciate it if you could provide us with some information about ...	ما سپاسگزار می شویم اگر اطلاعاتی در باره ... به ما ارائه کنید.
to fish for information <idiom>	یک دستی زدن به کسی [اصطلاح روزمره]
spatial information	اطلاعات فضایی [فاصله ای]
information office	دفتر اطلاعات
information sheet	برگه اطلاعات
false information	خبر نادرست
false information	اطلاعات نادرست
a few scraps of information	یک خرده اطلاعات [ناکافی]
Please send me information on ...	خواهش میکنم اطلاعات را برایم در مورد ... ارسال کنید.
oral information	اطلاعات گفتاری [شفاهی]
to pump somebody for information <idiom>	یک دستی زدن به کسی [اصطلاح روزمره]
information technology	تکنولوژی اطلاعات
information flow	روانه خبر
information hiding	یک مفهوم طراحی نرم افزاری که هدف ان کاهش اثرات متقابل بین قسمتهای یک برنامه است
information networks	شبکههای اطلاعاتی
information processing	تقویم اخبار
information processing	نتیجه گیری ازاخبار
information processing	پردازش اطلاعات
information program	برنامه اگاه سازی
information program	اگاه سازی برنامه اطلاعات
information providers	تهیه کنندگان اطلاعات
information retrieval	بازیابی اطلاعات
information revolution	تحول اطلاعات
information routing	مسیریابی اطلاعاتی
information science	علم اطلاعات
information explosion	انفجار اطلاعات
information center	مرکز جمع اوری اطلاعات
defense information	اطلاعات نظامی
defense information	اطلاعات دفاعی
derived information	اطلاعات استنباط شده اطلاعات به دست امده ازرادار
flow of information	گردش اطلاعات
genetic information	اطلاعات وراثتی
information approach	روش کسب اطلاعات
information banks	بانکهای اطلاعاتی
information bits	بیتهای اطلاعاتی
information box	قسمت یا کادر حامل اطلاعات مربوط به عکس هوایی
information bureau	دفتر اطلاعات
information bureau	مرکز جمع اوری اطلاعات
information capacity	فرفیت خبری
information center	مرکز اطلاعات
information science	علوم اگاهی علوم اطلاعاتی
information unit	واحد اطلاعات
lay an information against some one	نسبت به کسی اعلام جرم کردن
inside information	اطلاعاتی که بمردمان بیرون داده میشود
information system	سیستم اطلاعاتی
information test	ازمون معلومات
input information	اطلاعات ورودی
information transmission	انتقال اطلاعات
information theory	نظریه اگاهی
input information	اطلاعات اولیه
information theory	نظریه خبر
information theory	نظریه اطلاعات
information utility	utility computer
information system	سیستم اطلاعات
lay an information against someone	بر علیه کسی اعلام جرم کردن
information service	خدمت اطلاعاتی
information service	سرویس اطلاعاتی
information source	منبع اطلاعات
information on demand	اطلاعات با تقاضا
information service	خدمات اطلاعات
freedom of information act	قانون فدرالی که به شهروندان عادی اجازه میدهد تا به اطلاعاتی که توسط نمایندگی فدرالی جمع اوری شده است دسترسی یابند
aeronautical information overprint	اطلاعات حاشیهای نقشه ناوبری هوایی
action information center	مرکز اخبار تاکتیکی
information and storage and retrieval	ذخیره و بازیابی اطلاعات
In regard to the proposed changes I think we need more information.	در مورد تغییرات پیشنهاد شده من فکر می کنم ما به اطلاعات بیشتری نیاز داریم.
action information center	مرکزاطلاعات تاکتیکی
information storage and retrieval	بازیابی و ذخیره سازی اطلاعات
association in information systems	professionals
association in information systems	انجمن متخصصین سیستمهای اطلاعاتی
central information file	سیستم اصلی ذخیره داده
combat information center	مرکز اطلاعات رزمی
to give [provide] somebody [some] information	به کسی آگاهی دادن
command information program	برنامه اطلاعاتی یکان برنامه اگاه سازی یکان
computer information system	سیستم اطلاعات کامپیوتری
machine readable information	اطلاعات خواندنی توسط کامپیوتر
essential elements of information	عناصر اصلی اخبار
essential elements of information	عناصراصلی اطلاعات
executive information system	نرم افزار ساده برای استفاده حاوی اطلاعاتی برای مدیر یا خصوصیاتی از شرکت
combat information center	اطاق عملیات
management information system	نرم افزاری که به مدیران شرکت امکان دستیابی و بررسی داده را میدهد
management information system	سیستم مدیریت اطلاعات
to pass on [information or news]	به بقیه اطلاع دادن
It would not be proper for me to give you that information.	درست نیست که من این اطلاعات را به شما بدهم.
target information center	مرکز اطلاعات هدف
information resource management	مدیریت منبع اطلاعات
to broad cast information	خبری که درهمه جا منتشرشود
To glean information . To nose around .	سر وگوش آب دادن
To obtain first-hand information .	خبر دست اول کسب کردن
information retrieval system	سیستم بازیابی اطلاعات
on line information service	سرویس اطلاعاتی مستقیم
flight information board	تابلواطلاعاتپرواز
target information center	مرکز جمع اوری اطلاعات هدفها
information processing systems	نظامهای خبرپردازی
information processing machine	computer
information management system	سیستم مدیریت اطلاعات
personal information manager	برنامه مدیریت اطلاعات شخصی
office information system	سیستم اطلاعات اداری
survey information center	مرکز اطلاعات نقشه برداری در توپخانه لشکری یا سپاه
information processing carriculum	دوره پردازش اطلاعات
general information data	اطلاعات و امار عمومی
information processing center	مرکز پردازش اطلاعات
national crime information center	شبکه کامپیوتری FBI که مربوط به جرائم رخ داده درسراسر ایالات متحده امریکا میباشد
american civilian internee information	قسمت اطلاعات مربوط به غیرنظامیان بازگشته ازسرزمین دشمن به امریکا

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com