Dictiornary-Farsi | leather pants | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 57 (5 milliseconds)

English	Persian
leather pants {pl} [American]	شلوار چرمی [پوشاک و مد]


Other Matches

pants	شلوار
These pants do not look any different than the others.	به نظر نمی آید که این شلوار از دیگران متفاوت باشد.
pants	پوشش ایرودینامیکی ثابت روی چرخهای ارابه فرود
pants	زیر شلواری
pants	تنکه
sweat pants	شلوار ورزش
frilly pants	زیرشلواریچینچینی
jogging pants	شلوارگرم کن
ski pants	شلواراسکی
waterproof pants	زیرشلواریضدآب
seat of the pants	استفاده از تجربه
to catch with one's pants down	مچ [کسی ] را گرفتن [حین ارتکاب]
He was caught with his pants down.	مچ او [مرد] را حین ارتکاب گرفتند.
A pair of old pants ( trousers ) .	یک شلوار کهنه
pants pocket [American E]	جیب شلوار
wear the pants in a family <idiom>	رئیس خانواده بودن
fly by the seat of one's pants <idiom>	دست تنها
Our grandmother wears the trousers ( breeches , pants ) in our family .	مادر بزرگمان مرد خانواده است
there is nothing like leather	هر کسیرا عقل خودبکمال نماید
leather	چرمی کردن
leather	قیش چرمی
leather	چرم گذاشتن به
leather	قیش
leather	بند چرمی
leather	چرم
there is nothing like leather	هر که نقش خویشتن بیند دراب
leather	شلاق زدن
buff leather	چرم گاومیش
chamois leather	جیر
wash leather	جیر
artifical leather	چرم مصنوعی
patent leather	چرم برقی
leather head	چربی دانه
saddle leather	چرم زین سازی
leather bucket	دول
leather trousers {pl}	شلوار چرمی [پوشاک و مد]
shagreen leather	چرم ساغری
goat leather	تیماج
kid leather	چرم بزغاله
sheep leather	میشن
sheep leather	میشین
shoe leather	چرم کفش
shoe leather	کفش
leather bottle	مشک
leather belt	تسمه چرمی
to pink out leather	چرم را برای زیبایی سوراخ سوراخ کردن
leather belt	کمربند
kid leather	پوست بزغاله تیماج
kid leather	شورو
nose leather	چرم بینی
leather skin	پوستچرمی
leather sheath	غلافچرمی
leather end	انتهایبندچرمی
leather back	لاک پشت بسیار بزرگ دریایی که پوست کاسه اش مانندچرم است
to ride hell for leather	باتندی هرچه بیشترتاختن
covering: bookbinding leather	جلوچرمیصحافیشده