Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
lemon drop
اب نبات ترش
Other Matches
lemon
رنگ لیمویی
lemon
لیمو
lemon
لیمو ترش
lemon
باخت عمدی
lemon
بردن بازی بیلیارد به روش اماتوری
lemon
لیموترش
sweet lemon
لیمو
lemon juice
ابلیمو
lemon sole
ماهیخوراکی
lemon grass
گور گیاه
bitter lemon
نوشیدنیگازدارلیمو
lemon juice
آب لیمو
lemon squeezer
ابلیمو گیرلیموافشار
sweet lemon
لیموی شیرین
lemon plant
یکجور گل شاه پسند که بوی ابلیمو میدهد
lemon grass
گربه دشتی
lemon tree
درخت لیمو
lemon squash
شربت امیخته ازابلیمووسوداواتر
lemon yellow
رنگ زرد لیمویی
lemon curd
شیرینیلیموئی
A cup of tea with lemon, please.
لطفا یک فنجان چای با لیمو ترش.
to express the juice of lemon
اب لیمو گرفتن
Drop by drop . I n drops.
قطره قطره
drop by
دیدن
drop by
بکسی سر زدن
drop behind
عقب ماندن
drop behind
عقب افتادن از
drop by
مختصرکردن
drop
قطره سقوط کردن کم کنید
to drop someone off
کسی را پیاده کرن
drop in
<idiom>
دیدار کوتاه
drop in
اتفاقا دیدن کردن انداختن در
drop off
مردن
drop off
دفاع بیرون از منطقه خود
drop out
افت
drop out
حذف شدن
drop out
حذف تصادفی
to drop on
سرزنش یاتنبیه کردن
to drop in
اتفاقا دیدنی کردن
to drop in
سرزدن
drop off
بخواب رفتن
to let drop
ول کردن
drop by
<idiom>
بازدید از کسی با جایی
drop
[نوعی طاق]
drop out
از قلم افتادگی
To drop in on someone .
به کسی سرزدن
drop in
سرزدن
drop in
درج تصادفی
to let drop
انداختن
to let drop
رهاکردن
the very last drop
اخرین قطره
drop
قطره
drop
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop
جاگذاشتن حریف
drop
پشت سر گذاشتن حریف دو
drop
بار
drop
چکه سقوط
drop
نشست افت کردن دریچه قلک تلفن
drop
فرود
drop
کم کردن
drop
چکه
drop
نقل
drop
اب نبات
drop
از قلم انداختن
drop
افتادن چکیدن
drop
رهاکردن
drop
انداختن قطع مراوده
drop
افت
drop
سقوط
drop
یک تکه کثیفی که روی سطح دیسک یا نوراقراردارد و اجازه ضبط داده در آن محل نمیدهد
drop
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
drop
ژیگ
drop
جرعه کمی
ir drop
افت ای ار
drop
[تزئینات مخروطی شکل سر دیوار ساختمان های قدیمی]
drop-out
ترک کننده
drop-out
ضربه با پا در داخل خط 52یاردی بوسیله تیم مدافع
drop-out
افت
drop
افت سقوط
drop
محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
drop on
سوزن دوراهی خط اهن
drop
خطای نوار یا دیسکی که باید برای داده ذخیره شده مناسب به درستی مغناطیسی شود
to drop something off
[at someone's]
چیزی را
[به کسی ]
تحویل دادن
heavy drop
پرتاب بارسنگین با چتر
heavy drop
بارریزی سنگین
hot drop saw
اره گرم
impedance drop
ولتاژ اتصال کوتاه
knee drop
فرود روی زانو و ساق پا وبرخاستن روی پا
leakage drop
افت نشتی
school drop out
ترک تحصیل کرده
school drop out
افت تحصیلی
short drop
دراپ کوتاه
line drop
افت ولتاژ یک خط
heat drop
افت حرارت
gravity drop
پرتاب بار یا بارریزی ازهواپیما با استفاده از نیروی سقوط ازاد
no drop image
[تصویر نشانه که در حین عملیات کشیدن و قرار دادن ایجاد میشود و وقتی که نشانه گر روی شی است و میتواند شی مقصد باشد.]
line drop
افت خط
letter drop
صندوق پست
ohmic drop
افت اهمی
one should not drop the pilot
شخص نباید رایزنی راکه بدواطمینان پیدا کرده است رها کند
peppermint drop
قرص نعناع
potential drop
افت پتانسیل
potential drop
افت ولتاژ
pressure drop
افت فشار
resistance drop
افت مقاومتی
resistance drop
افت ای ار
gravity drop
زنگ احضار وزنی
paradrag drop
سقوط ازاد از ارتفاع کم سقوط با چتر کمکی
stepped drop
شیبشکن پلکانی
syphon well drop
ابشار با چاهک و لوله
drop (someone) a line
<idiom>
چند خط(برای کسی)نوشتن
drop back
<idiom>
عقب نشینی کردن
drop by the wayside
<idiom>
قبل از اتمام کار ،ویران شدن
Drop dead
<idiom>
کم کردن مزاحمت
drop in the bucket
<idiom>
مقداری جزئی
drop out (of school)
<idiom>
ترک مدرسه
a drop in the ocean
<idiom>
قطره ای دردریا
[بسیار نا چیز]
[اصطلاح]
Let's drop the subject.
از این موضوع صرف نظر کنیم .
drop repeat
واگیره
[تکرار یک نقش بصورت قرینه و در طول فرش]
drop-ornament
تزئینات آویزان
drop-tracery
تزئینات مشبک کاری
ear-drop
گوشواره
ear-drop
گل آویز
drop a hint
<idiom>
فاش کردن اتفاقی یک چیز خیلی جزئی
I just cant drop my work and go .
نمی توانم کارم را ول کنم وبروم
the drop the veil
توری یانقاب خودراپایین انداختن
the drop the veil
روی خودراپوشیدن
vertical drop
ابشار قائم
voltage drop
افت ولت
voltage drop
افت ولتاژ
voltage drop
افت فشار الکتریکی
wing drop
افت ناگهانی برا روی یک بال
crystal drop
اشککریستالی
drop earrings
گوشوارهآویز
drop-leaf
لایهلولاییمیز
Drop me just before you get to the turning.
مرانرسیده ره سر پیچ پیاده کنید
Drop me a line .
برایم چند خط بنویس ( نامه بفرست )
To drop a brick .
<idiom>
دسته گل به آب دادن
[افتضاح کردن]
at the drop of a hat
<idiom>
بدون هیچ گونه معطلی
front drop
پرش به بالا و چرخش بجلو وفرود روی شکم
drop scene
پرده جلوصحنه نمایش
drop of potential
افت پتانسیل
drop mohawk
چرخش از جلو بعقب و بعکس و برگشت روی پای اصلی
drop message
لولههای خبر
drop master
سرپرست پرش
drop back
افتادن
drop back
جاافتادن
drop master
مدیر پرش
drop manhole
دهانه ریزش
drop letter
نامه پست شهری
drop out type
دخشههای متضاد
drop pass
پاس بعقت
drop press
پتک خودکار اهنگری
drop annunciator
زنگ احضار
drop point
قطران
drop point
قطره
drop point
چکه
drop point
نقطه چکه
drop point
نقطه پرتاب عده ها یا کالا از هواپیما
drop arch
قوس شاه عباسی
drop point
نقطه پرش
drop leaf
رومیزی اویخته از اطراف میز
drop kick
شوت سرضرب
drop hammer
پتک خودکار اهنگری
drop goal
رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا
drop curtain
پرده جلو صحنه
drop froge
اهنگری کردن حدیدهای اهنگری حدیدهای
drip drop
چک چک
drop down menu
منویی که زیر عنوان منور دیگر در هنگام انتخاب فاهر میشود
drop forging
اهنگری سقوطی
drop forger
اهنگر
drop forge
منگنه زدن
drop hammer
چکش سقوط ازاد
drop cap
حرف درشت اولین کلمه پاراگراف
drop keel
centre-plate :syn
drop keel
تیغه میانی
drop inlet
دریچه ریزش
drop in temperature
کاهش دما
drop ball
دراپ بال
drop height
ارتفاع عمودی هواپیما تامنطقه پرش ارتفاع هواپیمادر نقطه بارریزی
drop ball
انداختن توپ بین دو بازیگر برای شرع مجدد
drop cable
بخشی از کابل که آداپتور یکایستگاه کاری را به کابل شبکه اصلی وصل میکند.
drop hammer
چکش سقوطی
drop forge
سکه زدن
free drop
برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
drop-outs
ترک کننده
contact drop
افت کنتاکتی
drop zone
منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
barrel drop
ابشار لولهای
automatic drop
اتصال خودکار
drop zone
منطقه فرود
arc drop
افت جرقهای ولت
drop gage
فشار سنج
drop volley
جاخالی
drop-outs
ضربه با پا در داخل خط 52یاردی بوسیله تیم مدافع
ear drop
گوشواره اویزدار
drop-outs
افت
ear drop
اویزه
drop zone
منطقه فرود چترباز
ear drop
گل اویز
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com