Dictiornary-Farsi | letters of administration | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 94 (6 milliseconds)

English	Persian
letters of administration	قیم نامه
letters of administration	اختیارنامه قیمومت
letters of administration	سند مدیریت ترکه
letters of administration	حکم انتصاب امین ترکه سندی است که به موجب ان سمت مدیر یامدیره ترکه بلاوارث احراز میشود و به وی اختیار قیام به امور راجع به اداره ترکه را میدهد


Other Matches

administration	اداره کردن
administration	سرپرستی
administration of a will	اجرای وصیت نامه
administration	اجرا کردن
administration	حکومت
administration	اجرا الغاء
administration	سوگند دادن
administration	ادارهء کل
administration	تصفیه
administration	وصایت
administration	تقسیمات جزء وزارتخانه ها درشهرها
administration	فرمداری
administration	اجرا
administration	اداره امور یکانها
administration	مدیریت
educational administration	مدیریت اموزشی
administration of justice	احقاق حق
administration of justice	اجرای عدالت
administration of estate	اداره ترکه
administration building	قسمت اداری
special administration	اداره قسمت خاصی از ترکه
tax administration	اداره امور مالیات
tax administration	مسائل اجرایی مالیات
administration building	ساختمان اداری
general administration cost	هزینه عمومی اداری
letters	مراسله
Are there any letters for me?	من نامه ای ندارم؟
letters	اثارادبی
letters	نویسه
letters	باحروف نوشتن باحروف علامت گذاشتن اجازه دهنده
letters	معرفت دانش
letters	حرف الفباء
letters	کاغذ ادبیات
letters	حرف
letters	حرف چاپی
letters	نامه
letters	معرفی نامه
letters	نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
letters	حروف ارسالی به چندین آدرس با نام بدون تغییر در متن
letters	نوشته
letters	سند
signal letters	معرف
form letters	فرم نامه
swamped with letters	کاغذ پیچ
swamped with letters	غرق نامه
block letters	حروف جداودرشت
small letters	حروف کوچک چون bوa
republic of letters	جمهور اهل ادب
republic of letters	گروه ادبا
rogatory letters	نامه محتوی تفویض نیابت قضایی
a man of letters	اهل قلم
the profession of letters	نویسندگی
covering letters	نامه یایادداشتی که همراه اسنادفرستاده میشود و در ان دلیل ارسال اسناد و مطالب دیگر درج میگردد
covering letters	نامه پوششی
covering letters	نامه توضیحی
love letters	نامه عاشقانه
I have some letters to write .	چند تا کاغذ باید بنویسم
chain letters	نامهی زنجیری
weak letters	حروف عله
uncial letters	حروفی که در کتابهای خطی سدههای 8 میلادی بکارمیبردند....بحروف درشت
the profession of letters	تالیف
print letters	دستخطی که مانند چاپ یاحروف چاپی باشد
palatal letters	حروف لطعی یا حنکی حروفی که با گذاردن زبان بکام دهان تلفظمیشوند
letters of request	rogatory
letters of reprisal	اجازه نامه انتقام
letters of procurator	وکالت نامه
letters of marque	حکم ضبط اموال بیگانگان
open letters	نامه سر گشاده
letters missive	نامه رسمی پادشاه که در ان کسی برای اسقفی گماشته شده است
commonwealth of letters	جمهورنویسندگاه یا مولفین
commonwealth of letters	گروه نویسندگاه
belles letters	ادبیات
abbreviated letters	حروف مقطعه
letters patent	نامه سرگشوده
letters patent	نامهای که ازطرف دولت برای کسی فرستاده میشود تافورا بازنموده وبرای همه بخواند
letters patent	نامه سرگشاده
nassal letters	حروف تو دماغی
nassal letters	حروف غنه
letters testamentary	حکم وصایت
letters testamentary	خطاب به وصی دائربه اشتغال بامروصایت
letters testamentary	حکم یا خطاب دادگاه ذی صلاحیت
letters patent	نامه سرگشاده یا فرمانی که از طرف شاه به صاحب اختراعی داده شود
letters rogatory	نامه مشعر بر تقاضای نیابت قضایی
letters patent	نامهای است که به وسایل مختلفه به مردم عرضه میشود تا ازمضمون ان همگان اگاه شوند
to space out letters [text]	فاصله گذاری [بین حروف را بیشتر کردن] [رایانه شناسی ] [چاپ]
letters shift ltrs	مبدله حروف
lingual letters or linguals	حروف زبانی یا ذولقی
In capital(block)letters.	با حرف بزرگ ؟( دستی یا چاپ؟ )
I remembered to post the letters .	یادم بود که نامه ها را پست کنم
amateur station call letters	علامت فرستنده تفننی