English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
level of effort میزان تلاش
level of effort تلاش رزمی یکان
Other Matches
effort سعی
effort تلاش
effort تقلا
to use effort کوشش کردن بذل مساعی کردن سعی کردن
effort کوشش
work effort عرضه کار
to bend effort صرف قوه کردن
to bend effort کوشش کردن
to bend effort اقدام کردن
to make every effort تک و پوی زدن [به هر دری زدن] تا آنجا که امکان پذیر باشد
to make an effort کوشش کردن
tractive effort نیروی کشنده
to make an effort to do something تلاش کردن برای انجام دادن کاری
effort syndrome نشانگان تلاش
work effort تمایل به کار
unity of effort وحدت تلاش
to make an effort سعی کردن بذل مساعی کردن
sort effort تعداد مراحل لازم جهت مرتب نمودن یک رکورد نامرتب
without the slightest effort <adv.> <idiom> خیلی ساده [اصطلاح روزمره]
without the slightest effort <adv.> <idiom> مثل آب خوردن [اصطلاح روزمره]
main effort تلاش اصلی نیروها
main effort تلاش اصلی
to make a real effort تلاش جدی کردن
To go flat out . To make astupendous effort. غیرت بخرج دادن ( نهایت تلاش را کردن )
level کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند
level استفاده از چهار بیت داده در فرآیند تبدیل آنالوگ /دیجیتال
level سطح ارتفاع
level تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
level مسطح
on the level <idiom> درستکار ،بی غل وغش
level out یکنواخت کردن
level out برابر کردن
level best بسیارعالی
level with each other در یک تراز
level best خیلی خوب
level best خیلی عالی
he did his level best کوتاهی نکرد
he did his level best انچه از دستش برامدکرد
A level مرحلهی دوم امتحانات دورهی متوسطه
O level آزمون پایان دبیرستان و ورود به دانشگاه در سطح عادی
O level نمرهی قبولی در این امتحانات
level with each other برابر
level تراز بنایی
level سطح برابر
level هم تراز
level هم پایه
level یک نواخت
level یک دست
level موزون هدف گیری
level ترازسازی
level ترازکردن
level مسطح کردن
level مسطح شدن
level هموار
level الت ترازگیری
level میزان
to level off یکنواخت شدن [ناحیه ای]
to level off مسطح شدن [ناحیه ای]
level to تراز کردن
level مستقیم
level تراز
level سطح
level نشانه گرفتن
level هدف در خط دید شماقرارگرفت
level پایه
level تراز سطح افقی افقی کردن
level همسطح
level تراز کردن تراز
level رده
level همسطح کردن
one level address آدرس ذخیره سازی که مستقیما و بدون تغییر به محلی از وسیله دستیابی دارد
one level memory حافظه یک سطحی
optimal level سطح بهینه
operating level سطح فعالیت
pezometeric level سطح پیزومتری
skill level پایه مهارت فنی
skill level پایه مهارت
significance level سطح معناداری
signal level سطح سیگنال
signal level سطح علامت
rotational level تراز چرخشی
reorder level مقدارموجودی که حاکی از نیاز به سفارش میباشد
reorder level سطح سفارش مجدد
protection level سطح حفافت
price level سطح قیمت
power level تراز توان
one level address تابعی که در حین اجرا تابع دیگر را صدا نکند
one level address کد دودویی که مستقیما CPU را اجرا کند و فقط از مقادیر آدرس مطلق استفاده میکند.
oil level سطح روغن
manning level درصد پرسنل موجود ناو سطح استعداد پرسنلی وسیله
maintenance level سطح تثبیت
speed level سطح سرعت
low level نزدیک سطح زمین
speed level مرحله سرعت
low level سطحی
low level سقف پرواز کوتاه
low level پایین
low level کم ارزش
mean sea level ارتفاع متوسط از سطح دریا
mean sea level ارتفاع متوسط از سطح دریا ارتفاع متوسط اب دریا
mean sea level سطح متوسط ابهای دریا تراز میانگین ابهای دریا
noise level سطح پارازیت
noise level میزان خش
nesting level سطح لانهای
nesting level سطح اشیانهای
nesting level سطح تو در تویی
n level logic منطق N سطحی
multi level چند سطحی
mean sea level میانگین سطح دریا
operating level سطح امادگی برای فعالیت سطح قابلیت برای کار
mean sea level سطح متوسط دریا
builder level تراز بنایی
level-headed معقولانه
level-headed متعادل
level-headed ترازخوی
level-headed راستبین
level-headed معقول
white level تراز سفید
water level سطح اب
camper level تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
water level سطح کوچکی برای کنتل جهت حرکت روی لب
water level تراز اب
wage level سطح مزد
bubble level تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
spirit level تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
upper level سطحبالایی
still water level سطحسکونآب
lower level سطحپائینی
alidade level دستگاهسمتنما
top-level بلند پایه
top-level کهبدان
top-level افراد عالیرتبه
top-level توسط افراد عالیرتبه
split-level سه نیم اشکوبی
split-level چند سطحی
voltage level سطح فشارالکتریکی
voltage level سطح ولتاژ
virtual level تراز انرژی سیستم هستهای داخل اتم که انرژی برانگیزش ان کمتر از کمترین انرژی جداشده از ذره هستهای بیشتر است
tilting level تراز حباب دار
surveyor's level ترازنقشه برداری
surveyor's level تراز مساحی یا پیمایش
storage level تراز ذخیره تراز مخزن
storage level تراز خزانه
stock level سطح ذخیره انبار
stock level سطح انبار
sound level شدت صوت
to draw level باحریف برابرشدن
two level subroutine زیر تابعی که حاوی زیر تابع دیگر است
two level store انباره دو سطحی
two level logic منطق دوسطحی
trophic level تراز خوراکی
transition level سطح حداکثر انحراف درارتفاع پرواز
to rake level با شن کش صاف کردن
to draw level بحریف رسیدن
sound level شدت نسبی صوت
low level در ارتفاع کم
input level سطح دریافتی
dumpy level تراز دوربین دار
doublet level ترازوی دوتایی
donor level ترازدهنده
datum level سطح اب ازاد
datum level سطح اب دریا
data level سطح داده
cross level حباب تراز افقی
cross level ترازعرضی تراز چرخ
cross level افقی کردن
cross level تراز کردن
cruising level افق پروازثابت
cruising level سقف پرواز ثابت
crest level یال
control level سطح کنترل اماد
confidence level احتمالی که یک عدد در محدوده قرار بگیرد
energy level تراز انژی
energy level سطح انرژی
injection level سطح تزریق
initial level سطح اولیه
one level address سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
impluse level سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
impedance level مقاومت موجی
gear level دسته دنده
gear level تبدیل کردن
gas level سطح بنزین
floor level کف
flight level سطح پرواز
flight level سطح ارتفاع پرواز
flight level سقف پرواز
first level address آدرس فضای ذخیره سازی کامپیوتر که مستقیماگ و بدون تغییر به یک محل یا وسیله دستیابی دارد
fermi level تراز فرمی
energy level تراز انرژی
confidence level درجه اطمینان
compensation level تراز موازنه
code level تعداد بیت هایی که برای نمایش یک کاراکتر معین بکارمی روند
ground level سطح زمین
spirit level تراز حبابدار
spirit level تراز حباب دار
spirit level تراز
level crossings گذر همتراز
level crossings گذرگاه همکف
level crossings محل تقاطع دو خط راه اهن
level crossing گذر همتراز
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com