English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 81 (6 milliseconds)
English Persian
library edition چاپی که درخودکتابخانه باشد
Other Matches
edition چاپ
edition ویرایش
pocket edition چاپ جیبی کتاب
polyglot edition ویرایش چند زبانه
lebrary edition چاپی از کتاب که در خورکتابخانه باشد
edition de luxe چاپ فریف یا تجملی
updated edition ویرایش به روز آمده
revised edition چاپ تازه
limited edition چاپ محدود
limited edition کالای محدود
limited edition فرآوردهی محدود
edition [ed.] [of a book] ویرایش [کتابی]
edition [ed.] [of a book] چاپ [کتابی]
revised edition چاپ اصلاح شده
pirated edition نسخه سرقت شده
pirated edition نسخه غیر قانونی چاپ شده
unrevised edition چاپ تازه [از نسخه اصلی بدون اصلاح]
paper edition of a book ویرایش با جلد کاغذی
library 1-تعداد توابع نرم افزاری خاص . که کاربر میتواند در برنامه خود وارد کند
library تابع پیش نویس که میتواند وارد برنامه اصلی شود و در صورت نیاز فراخوانی شود
library زیر تابع آزمایش شده و ذخیره شده در کتابخانه که در صورت نیاز وارد برنامه کاربر میشود
library قرائتخانه کتابفروشی
library تعدا دتوابع مفید و مستقل که وارد هر برنامهای میشود تا مانع نوشتن برنامه شود
library کتابخانه
library مجموعهای از برنامه یا بلاکها که متعلق به کسی هستند
library و در زمان و هزینه صرفه جویی شود. 2-مجموعه توابعی که کامپیوتر نیاز دارد تا به آنها مراجعه کند ولی در حافظه اصلی ذخیره نشده اند
library تابع نرم افزاری که کاربری می توند وارد برنامه اش شود تا تابع ای بی درد سر را ایجاد کند
library متن ها
library مجموعه فایل ها
library برنامه دان مجموع برنامه ها
library شیاری در دیسک مغناطیسی یا نوار برای ذخیره سازی اطلاعات درباره محتوا
library کتابها یا رکوردها و... که عموم می توانند فرض کنند که معمولا در یک محل عمومی قرار دارند
support library کتابخانه پشتیبان
system library کتابخانه سیستم
systems library کتابخانه سیستم ها
tape library کتابخانه نوارها
tape library اتاق مخصوص نگهداری نوار
user library کتابخانه استفاده کننده کتابخانه کاربر
walking library کتابخانه متحرک
walking library شخص دانشمند
lending library کتابخانهای که کتاب عاریه میدهد
record library مرکزکرایهنوارکاست
subroutine library کتابخانه زیرروال
subroutine library کتابخانه زیرروال ها
routine library کتابخانه روال ها
library routine روال مجموعه ها
library routine روال کتابخانه
library routine روال کتابخانهای
library program برنامه کتابخانهای
library paste چسب نشاستهای
library paste نوعی خمیر چسبنده که ازنشاسته درست میکنند
library manager مدیر کتابخانه
library maintenance نگهداشت کتابخانهای
library facilities تسهیلات کتابخانهای
library call فراخوانی کتابخانهای
library automation خودکارسازی کتابخانه
disk library کتابخانه دیسک
common library کتابخانه اشتراکی
circulating library کتابخانهای که کتاب کرایه میدهد
catalogue library محل نگهداری کاتالوگها قفسه کاتالوگها
library science علم کتابداری
library science علم تنظیم ومحافظت از کتب
our library is well stocked خوبی دارد
program library کتابخانه برنامه ها
our library is well stocked است
our library is well stocked جنس کتابخانه ما جور
program library کتابخانه برنامه
our library is well stocked کتابخانه ماموجودی
macro library کتابخانه ماکرو
macro library درشت کتابخانه
library tape نوار کتابخانهای
library subroutine زیروال کتابخانهای
project library کتابخانه پروژه
library software نرم افزار کتابخانهای
public library کتابخانه عمومی
dynamic link library در ویندوز ماکروسافت و OS/2 کتابخانه برنامه ها که از طریق برنامه اصلی قابل فراخوانی است
development support library امکانات خودکار که با ان یک منشی برنامه نویسی فایلهای توسعه برنامه را که شامل نسخههای اصلی مجموعههای تست داده واسناد گزارش میباشدنگهداری میکند
There are ine milion book (volumes)in this library. دراین کتابخانه یک میلیون جلد کتاب وجود دارد
patron-driven acquisition [PDA] [library] کسب بر طبق [درخواست] مشتری [کتابخانه]
The library is the obvious place for the after-dinner hours. کتابخانه جایی بدیهی برای ساعت پس از شام است.
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com