Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 77 (6 milliseconds)
English
Persian
library facilities
تسهیلات کتابخانهای
Other Matches
facilities
وسائل
facilities
تسهیلات ساختمانها
facilities
تاسیسات
facilities
وسایل
facilities
امکانات
facilities
تسهیلات
ancillary facilities
تاسیسات پشتیبانی تقویتی تاسیسات تقویتی پشتیبانی
credit facilities
تسهیلات اعتباری
loading facilities
وسایل بارگیری
facilities management
مدیریت امکانات
public facilities
تسهیلات عمومی
training facilities
تاسیسات اموزشی
training facilities
محلهای اموزشی
auxiliary facilities room
اتاقتدارک
library
کتابخانه
library
برنامه دان مجموع برنامه ها
library
کتابها یا رکوردها و... که عموم می توانند فرض کنند که معمولا در یک محل عمومی قرار دارند
library
متن ها
library
تعدا دتوابع مفید و مستقل که وارد هر برنامهای میشود تا مانع نوشتن برنامه شود
library
زیر تابع آزمایش شده و ذخیره شده در کتابخانه که در صورت نیاز وارد برنامه کاربر میشود
library
قرائتخانه کتابفروشی
library
1-تعداد توابع نرم افزاری خاص . که کاربر میتواند در برنامه خود وارد کند
library
تابع پیش نویس که میتواند وارد برنامه اصلی شود و در صورت نیاز فراخوانی شود
library
و در زمان و هزینه صرفه جویی شود. 2-مجموعه توابعی که کامپیوتر نیاز دارد تا به آنها مراجعه کند ولی در حافظه اصلی ذخیره نشده اند
library
تابع نرم افزاری که کاربری می توند وارد برنامه اش شود تا تابع ای بی درد سر را ایجاد کند
library
مجموعهای از برنامه یا بلاکها که متعلق به کسی هستند
library
شیاری در دیسک مغناطیسی یا نوار برای ذخیره سازی اطلاعات درباره محتوا
library
مجموعه فایل ها
program library
کتابخانه برنامه
subroutine library
کتابخانه زیرروال
subroutine library
کتابخانه زیرروال ها
routine library
کتابخانه روال ها
public library
کتابخانه عمومی
our library is well stocked
جنس کتابخانه ما جور
our library is well stocked
است
program library
کتابخانه برنامه ها
project library
کتابخانه پروژه
support library
کتابخانه پشتیبان
system library
کتابخانه سیستم
record library
مرکزکرایهنوارکاست
lending library
کتابخانهای که کتاب عاریه میدهد
walking library
شخص دانشمند
walking library
کتابخانه متحرک
user library
کتابخانه استفاده کننده کتابخانه کاربر
library paste
چسب نشاستهای
tape library
اتاق مخصوص نگهداری نوار
tape library
کتابخانه نوارها
systems library
کتابخانه سیستم ها
our library is well stocked
خوبی دارد
our library is well stocked
کتابخانه ماموجودی
macro library
کتابخانه ماکرو
library paste
نوعی خمیر چسبنده که ازنشاسته درست میکنند
library manager
مدیر کتابخانه
library maintenance
نگهداشت کتابخانهای
library edition
چاپی که درخودکتابخانه باشد
library call
فراخوانی کتابخانهای
library automation
خودکارسازی کتابخانه
common library
کتابخانه اشتراکی
circulating library
کتابخانهای که کتاب کرایه میدهد
catalogue library
محل نگهداری کاتالوگها قفسه کاتالوگها
library program
برنامه کتابخانهای
library routine
روال کتابخانهای
disk library
کتابخانه دیسک
macro library
درشت کتابخانه
library subroutine
زیروال کتابخانهای
library software
نرم افزار کتابخانهای
library science
علم تنظیم ومحافظت از کتب
library science
علم کتابداری
library routine
روال مجموعه ها
library routine
روال کتابخانه
library tape
نوار کتابخانهای
development support library
امکانات خودکار که با ان یک منشی برنامه نویسی فایلهای توسعه برنامه را که شامل نسخههای اصلی مجموعههای تست داده واسناد گزارش میباشدنگهداری میکند
dynamic link library
در ویندوز ماکروسافت و OS/2 کتابخانه برنامه ها که از طریق برنامه اصلی قابل فراخوانی است
There are ine milion book (volumes)in this library.
دراین کتابخانه یک میلیون جلد کتاب وجود دارد
The library is the obvious place for the after-dinner hours.
کتابخانه جایی بدیهی برای ساعت پس از شام است.
patron-driven acquisition
[PDA]
[library]
کسب بر طبق
[درخواست]
مشتری
[کتابخانه]
Recent search history
✘ Close
Contact
 |
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com