English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 108 (7 milliseconds)
English Persian
library science علم کتابداری
library science علم تنظیم ومحافظت از کتب
Other Matches
science علم
science دانش
science علوم
in all on science براستی
science علم طبیعی اگاهی
in all on science وجدانا
food science علم غذا
earth science زمین شناسی
earth science خاک شناسی
dismal science علم ثروت
physical science خیمشناسی
Bachelor of Science لیسانس علوم
dismal science اقتصادسیاسی
information science علم اطلاعات
information science علوم اگاهی علوم اطلاعاتی
science of geology زمین شناسی
science of numbers علم حساب
science of numbers حساب
software science علم نرم افزار
life science دانش زیستی
management science علم مدیریت
the province of science رشته علوم
the province of science رشته علمی
the triumphs of science پیروزیهای علمی
the triumphs of science فتوحات علم
veterinary science علم دامپزشکی
domestic science رجوع شود به economics home
life science علوم زیستی
life science علوم طبیعی
physical science دانش مادی
physical science علوم طبیعی
computer science علوم کامپیوتر
science fiction داستان تخیلی علمی
social science جامعه شناسی
social science علوم اجتماعی
an encourouges of science علم پرور
an encourouges of science دانش پرور
cameralistic science مالیه عمومی
political science علوم سیاسی
social science علم الاجتماع
Master of Science فوقلیسانسMSc-
computer science علم کامپیوتر
science fiction افسانه علمی
library و در زمان و هزینه صرفه جویی شود. 2-مجموعه توابعی که کامپیوتر نیاز دارد تا به آنها مراجعه کند ولی در حافظه اصلی ذخیره نشده اند
library تابع نرم افزاری که کاربری می توند وارد برنامه اش شود تا تابع ای بی درد سر را ایجاد کند
library مجموعهای از برنامه یا بلاکها که متعلق به کسی هستند
library 1-تعداد توابع نرم افزاری خاص . که کاربر میتواند در برنامه خود وارد کند
library تعدا دتوابع مفید و مستقل که وارد هر برنامهای میشود تا مانع نوشتن برنامه شود
library تابع پیش نویس که میتواند وارد برنامه اصلی شود و در صورت نیاز فراخوانی شود
library زیر تابع آزمایش شده و ذخیره شده در کتابخانه که در صورت نیاز وارد برنامه کاربر میشود
library قرائتخانه کتابفروشی
library کتابخانه
library مجموعه فایل ها
library متن ها
library برنامه دان مجموع برنامه ها
library کتابها یا رکوردها و... که عموم می توانند فرض کنند که معمولا در یک محل عمومی قرار دارند
library شیاری در دیسک مغناطیسی یا نوار برای ذخیره سازی اطلاعات درباره محتوا
He is an authority on medical science . درعلم پزشکی صاحب نظر است
Science does not remain static. علم همواره در حرکت است
record library مرکزکرایهنوارکاست
subroutine library کتابخانه زیرروال ها
subroutine library کتابخانه زیرروال
user library کتابخانه استفاده کننده کتابخانه کاربر
system library کتابخانه سیستم
support library کتابخانه پشتیبان
systems library کتابخانه سیستم ها
tape library کتابخانه نوارها
tape library اتاق مخصوص نگهداری نوار
walking library شخص دانشمند
walking library کتابخانه متحرک
routine library کتابخانه روال ها
public library کتابخانه عمومی
library program برنامه کتابخانهای
library paste چسب نشاستهای
library paste نوعی خمیر چسبنده که ازنشاسته درست میکنند
library manager مدیر کتابخانه
library maintenance نگهداشت کتابخانهای
library facilities تسهیلات کتابخانهای
library edition چاپی که درخودکتابخانه باشد
library call فراخوانی کتابخانهای
library automation خودکارسازی کتابخانه
disk library کتابخانه دیسک
common library کتابخانه اشتراکی
circulating library کتابخانهای که کتاب کرایه میدهد
catalogue library محل نگهداری کاتالوگها قفسه کاتالوگها
lending library کتابخانهای که کتاب عاریه میدهد
library routine روال کتابخانهای
library routine روال کتابخانه
project library کتابخانه پروژه
program library کتابخانه برنامه
program library کتابخانه برنامه ها
our library is well stocked است
our library is well stocked جنس کتابخانه ما جور
our library is well stocked خوبی دارد
our library is well stocked کتابخانه ماموجودی
macro library کتابخانه ماکرو
macro library درشت کتابخانه
library tape نوار کتابخانهای
library subroutine زیروال کتابخانهای
library software نرم افزار کتابخانهای
library routine روال مجموعه ها
dynamic link library در ویندوز ماکروسافت و OS/2 کتابخانه برنامه ها که از طریق برنامه اصلی قابل فراخوانی است
development support library امکانات خودکار که با ان یک منشی برنامه نویسی فایلهای توسعه برنامه را که شامل نسخههای اصلی مجموعههای تست داده واسناد گزارش میباشدنگهداری میکند
patron-driven acquisition [PDA] [library] کسب بر طبق [درخواست] مشتری [کتابخانه]
The library is the obvious place for the after-dinner hours. کتابخانه جایی بدیهی برای ساعت پس از شام است.
There are ine milion book (volumes)in this library. دراین کتابخانه یک میلیون جلد کتاب وجود دارد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com