English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 62 (2 milliseconds)
English Persian
licence owner صاحب امتیاز
Other Matches
owner مالک
owner صاحب
owner دارنده
owner رب
off-licence فروشگاه نوشابههای الکلی
licence اجازه
licence اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
on licence پروانه فروش ابجو یا نوشابههای دیگر که در همان جایگاه فروش گسازده شود
licence جواز شغل
licence پروانه جواز
licence پروانه دادن مرخص کردن
licence پروانه
licence جواز
licence مجوز
licence اجازه رفتن دادن
licence امتیاز
joint owner شریک ملک
owner of a property مالک
owner of a property صاحب ملک
joint owner در جمع مالکین مشاع
owner's risk ریسک صاحب کالا
owner's risk خطر یاخطرات به عهده صاحب کالا
reputed owner مالک اعتباری
reputed owner در CL تاجرورشکسته مالک اعتباری کلیه اموالی که در تصرف داردتلقی میشود ولو اینکه واقعا" مالک انها نباشد و این از نظر حفظ حقوق غرماء است
sole owner مالک منحصر
This page owner دارنده این برگه
owner-driver رانندهایکهمالکخودرونیزباشد
owner-occupier صاحبومالکمنزل
he is the owner of this house او صاحب این خانه است
at the owner's risk باشد
building owner صاحب کار
car owner مالک اتومبیل
joint owner مالک مشاع
at the owner's risk با قید اینکه هرگونه خسارت بعهده مالک
at owner's risks به هزینه صاحب مال
at owner's risks ریسک به عهده مالک
at owner's risk یا حمل جنس باهمین شرط
at owner's risk معامله با قید این که هر گونه خسارت به عهده صاحب جنس باشد
at the owner's risk بعهده مالک
driver's licence گواهینامهرانندگی
police licence ضرورت شعری
driving licence گواهینامه رانندگی
poetic licence آزادیبیانحقیقت
Here is my driving licence. بفرمائید، این گواهینامه من.
poetical licence ضرورت شعری
export licence جواز صدور مجوز صدور
export licence پروانه صادرات
licence fee مخارج پروانه
licence number شماره پروانه
export licence جوازصادرات
licence plate پلاک اتومبیل
import licence جواز واردات
occasional licence پروانه فروش نوشابه درمواقع و جاهای معین
export licence پروانه صدور
A dog will not recognize its owner. <proverb> سگ صایبش را نمى شناسد .
benefical owner of an estate مالک بهره برداریک دارایی
make oneself the owner of تصاحب کردن
property with unknown owner مال مجهول المالک
owner of root or seed مالک اصله یا حبه
The car had no licence ( number ) plate . اتوموبیل بی نمره بود
Here ist my driving licence card. بفرمائید این گواهینامه رانندگی من است.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com