Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
license contract
قرارداد اجازه استفاده
Other Matches
open-ended employment contract
[employment contract of unlimited duration]
قرارداد کار بدون مدت
license
جواز
license
اجازه نامه
license
پروانه
license
گواهی نامه
license
تصدیق
license
پروانه دادن مرخص کردن
license
اجازه رفتن دادن
license
پروانه جواز
license
مجوز
license
جواز شغل
license
اجازه
license plates
نمرهی اتومبیل
license plate
پلاک
license plate
نمرهی اتومبیل
license plates
پلاک
to license a play
اجازه نمایش داستانی را دادن
to license a book
اجازه چاپ کتابی را دادن
software license
مجوز نرم افزار
site license
مجوز درون سازمانی
software license
امتیاز نرم افزار
open general license
اجازه ورود کالاهایی که دارای محدودیتی نمیباشند
transfer license plate
[American E]
پلاک انتقال
to pass your driver's license test at the first attempt
آزمون گواهینامه رانندگی را بار اول قبول شدن
to contract something from somebody
از کسی چیزی
[بیماری]
گرفتن
contract
منقبض شدن
contract
مقاطعه
contract
قرارداد
by contract
بطور مقاطعه
contract
پیمان
contract
قرردادبستن
contract
مقاطعه کاری کردن
contract
کنترات پیمان .
contract
کنترات کردن منقبض کردن
contract with
عقد کردن
in contract
طبق قرارداد
contract
منقبض شدن مخفف کردن
contract
همکشیدن
contract
: پیمان بستن
all in contract
قراردادی که همه چیز را در بر میگیرد
contract
:قرارداد
contract
تعهد
contract
پیمان مقاطعه عقد و پیمان بستن تعهد کردن مقاطعه کردن
contract
مخفف کردن مقاطعه کردن قرارداد بستن
contract
منقبض کردن
contract
عقد
all in contract
قراداد کلی
according to the contract no. ...
طبق قرارداد شماره ...
contract
دچارشدن
contract
قرارداد بستن
quasi contract
شبه عقد
performance of a contract
اجرای قرارداد
revocable contract
عقد جایز
prime contract
قرارداد اصلی
privity in contract
انحصار نتیجه پیمانی به طرفین ان پیمان
requirements of a contract
مقتضای عهد
privity of a contract
مسئوولیت طرفین قرارداد
privity of contract
مسئولیت طرفین قرارداد
privity of contract
رابطه متعاقدین
provisions of a contract
شرایط قرار داد
quasi contract
عقدی را گویند که التزام طرفین به مفاد ان ناشی از تصریح خودشان نباشد بلکه به صرف وقوع عمل خارجی به حکم قانون به عمل خود ملتزم شوند
quasi contract
شبه قرارداد
provisions of a contract
مواد قرار داد
parties to the contract
طرفین عقد
parties to the contract
متعاقدین
parties to the contract
طرفین معامله یاتعهد متعاهدین
marriage contract
عقد نامه
marriage contract
عقد نکاح
multilateral contract
قرارداد چند جانبه
negotiated contract
قرارداد بدون استعلام بها قرارداد پیش تنظیم
open contract
قرارداد باز
open contract
قرارداد غیر معین
operation of contract
نفوذ قرارداد
optional contract
عقد خیاری
optional contract
مجازی
optional contract
خیاری
optional contract
غیر واجب
parties to a contract
طرفین متعاهدین
parties to a contract
طرفین قرارداد
parties to the contract
متعاملین
lease contract
عقد اجاره
revocable contract
عقد مجاز
reward contract
عقد جعاله
to draw up a contract
قراردادی نوشتن یا تنظیم کردن
to guarantee a contract
اجرای قراردادی راضمانت کردن
unauthorized contract
عقد فضولی
unconditional contract
عقد منجز
unilateral contract
قرارداد یک جانبه
unilateral contract
پیمانی که تنها برای یکی از طرفین الزام اور باشد
unilateral contract
تعهد یک جانبه ایقاع
valid contract
عقد صحیح
validity of a contract
اعتبار قرارداد
validity of contract
صحت قرارداد
value cost contract
پیمان بستن با قیمتهای پایه
void contract
عقد باطل
we demand p in our contract
ما صراحت ودقت در قراردادمی خواهیم
written contract
پیمان نامه
Bilateral contract.
پیمان ( قرارداد ) دو جانبه
to come within the scope of a contract
در حیطه یک قرارداد بودن
to put to contract
بمناقصه گذاشتن
sales contract
قرارداد فروش
service contract
قرارداد خدمت
service contract
قرارداد انجام خدمت
service contract
قرارداد خدماتی
simple contract
قرارداد شفاهی
simple contract
عقد منعقد درسند عادی
social contract
قرار داد اجتماعی
social contract
قرارداد اجتماعی
social contract
اعتقاد به این مسئله که تفویض قدرت به دولتها ناشی از نوعی قرارداد است که ضمن ان فردقسمتی از حقوق خود را به دولت تفویض میکند ومتقابلا" از وجود دولت برخوردار میشود
unilateral contract
قراردادایقاعی
stipulation of a contract
مفاد قرارداد
the contract is still valid
قراردادباعتبار
the contract is still valid
خودباقی است
the life of a contract
مدت یک قرارداد
cottage contract
نوعی قرارداد بافت روستایی که کارفرما کاغذ شطرنجی، نخ های رنگ شده و طرح را آماده کرده و دستمزد بافنده پس از فروش به وی پرداخت می شود
lease contract
اجاره نامه
contract period
مدت قرارداد
contract note
سند مقاطعه توافق نامه
contract note
سند قرارداد
contract guarantee
ضمانت قرارداد
contract guarantee
ضمانتنامه قرارداد
contract for supply
قرارداد جهت ارائه کالا
contract curve
منحنی قرارداد
contract curve
منحنی مبادله
contract control
کنترل دینامیکی
contract control
کنترل تغایر
contract of affreightment
قرارداد اجاره کشتی
contract of affreightment
قراردادحمل
contract period
دوره قرارداد
contract of sales
قرارداد فروش
contract of sale
عقد بیع
contract of sale
قرارداد فروش
contract of reward
جعاله
contract of guarantee
عقد ضمان
contract of guarantee
ضمان عقدی
contract of farmletting
قرارداد مزارعه
contract of farmletting
مزارعه
contract clause
شرط متعارف در هر قرارداد
conditions of contract
شرایط قرارداد
breach of contract
تخلف از قرارداد
breach of contract
نقض مفادقرارداد
breach of contract
نقض قرارداد
bilateral contract
قرارداد دو جانبه
based on a contract
قراردادی
award a contract
قراردادی را واگذار کردن
avoidance of a contract
لغو یک قرارداد
assignment of contract
انتقال قرارداد
completion of a contract
انجام یک قرارداد
completion of a contract
انجام دادن قرارداد
completion of contract
امضای قرارداد
conditional contract
عقد معلق
conditional contract
عقد مشروط
conclusion of a contract
مبایعه
conclusion of a contract
parties two between asale of
enter into a contract
منعقد کردن عقد
enter into a contract
عقد بستن
conclude a contract
منعقد کردن عقد
conclude a contract
عقد بستن
composition contract
قرارداد ارفاقی
assignment of contract
واگذاری قرارداد
law of contract
قانون قرارداد
futures contract
قرارداد اینده
perform a contract
قرارداد را اجرا کردن
fulfill a contract
قرارداد را اجرا کردن
frustration of contract
بی نتیجه ماندن قرارداد
frustrated contract
قراردادی که اجرای ان به دلیل دخالت وقایع غیر مترقبه غیر مممکن شده است قراردادعقیم شده
formula of contract
صیغه عقد
forced contract
عقد مکره
executory contract
قراردادی که درزمان اینده باید اجرا شود
futures contract
قرارداد سلف
gratuitous contract
عقد غیر معوض
guarantee a contract
اجرای قراردادی را ضمانت کردن
labor contract
قرارداد کار
irrevocable contract
عقد لازم
invalid contract
عقد فاسد
inoperative contract
عقد غیر نافذ
illegal contract
قرارداد غیر قانونی
honour a contract
قرارداد را محترم شمردن
haulage contract
قرارداد حمل و نقل
executory contract
عقد موجل
executed contract
قرارداد انتقال مالکیت درحالتی که کلیه حقوق متعلقه ان را نیز شامل شود
contract work
پیمانکاری
contract quantity
حجم قرارداد
contract scheduling
برنامه ریزی قرارداد
contract termination
فسخ یا خاتمه تمام یا قسمتی از قرارداد
cost contract
قرارداد مربوط به پرداخت هزینه ها قرارداد هزینه
cost plus contract
قرارداد براساس قیمت تمام شده به اضافه درصدی به عنوان سود
contract record
سوابق نحوه پیشرفت قرارداد
contract specification
مشخصات قرارداد
parol contract
قرارداد کتبی امضا نشده قرارداد شفاهی
discharge of contract
انجام تعهدات قراردادی پایان دادن به تعهدات قراردادی
dishonour a contract
قرارداد را محترم نشمردن
The contract has been draw up in eight articles .
این قرار داد درهشت ماده تنظیم شده است
No such a thing has been stipulated in the contract.
درقرارداد چنین چیزی قید نشده است
sole distributor contract
قرارداد توزیع انحصاری
To be in the red . To contract a debt .
قرض بالاآوردن
In this contract , there are no loopholes for either party .
دراین قرار داد هیچ را ؟ فراری برای طرفین نیست
The contract has a few years to run .
به انقضای قرار داد چند سال مانده
This contract is of unlimited duration.
طول مدت این قرارداد نامحدود است.
contract price adjustment
رفع اختلاف در قیمت قرارداد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com