English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
life cycle of the frog چرخهزندگیقورباغه
Other Matches
life cycle مدارج ومراحل مختلف حیاتی انسان وجانوران
life cycle دوره عمر
life cycle دوره زندگی
life cycle دوره عمر یک محصول
life cycle چرخه دوام
life-cycle چرخه زندگی
life cycle hypothesis فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
life cycle costs هزینههای دوره عمر یک محصول
Life isn't about finding yourself. Life is about creating yourself. زندگی پیدا کردن خود نیست بلکه ساختن خود است.
frog قورباغه قلاب
frog خرک ویلن
frog وزغ
frog قورباغه گرفتن
frog قورباغه
frog حلقه کمربند
frog غوک
frog قلاب کمر
frog-marching غوک واربردن
frog-marches غوک واربردن
frog-marched غوک واربردن
frog-march غوک واربردن
frog march غوک واربردن
leap frog جفتک چارکش
built up frog قطعهای شبیه به قلب که برای ریلها به کار برده میشود
built up frog قلبی ریل
frog fish ماهی کوسه
frog balance بالانس قورباغهای
tree frog قورباغهدرختی
frog kick شنای پروانه بت پای قورباغه
built up frog قورباغهای نصب
frog eater وزغ خور
trolley frog شاخک ترن برقی
frog eater قورباغه خور
leap frog test بررسی فضای حافظه که برنامه از یک محل به دیگری به صورت تصادفی می رود
leap frog test استاندارد که از یک محل ثابت و نه تغییر در حافظه استفاده میکند
leap frog test و داده می نویسد و می خواندن و برای بررسی اختلاف مقایسه میکند تا تمام محل ها بررسی شوند
little frog in a big pond <idiom> قطرهای درمقابل دریا
frog-adjustment screw پیچ قلابی تنظیم کننده
leap frog test آزمایش پرسش قورباغه
frog head balance بالانس قورباغهای روی سر
cycle تناوب پریود سیکل
R/W cycle CYCLE WRITE/READ
cycle تاکت
cycle زمانه
cycle عملیات کامل تولید مدت محدودی از یک زمان
cycle چرخ چرخه
cycle دوره عملیات یابازی
cycle تعداد دفعات تکرار یک حلقه
cycle تعداد زمان هایی که یک مجموعه دستورات تکرار شده یا می شوند
cycle دوره زمانی در یک حلقه که داده قابل دستیابی یا ارسال شود
cycle زمان بین شروع و خاتمه یک عمل بویژه برای آدرس دهی یک محل از حافظه و بازیابی داده و سپس توقف عمل
cycle عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
cycle تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycle زمانی که بین دو باس ساعت متمادی صورت می گیرد
cycle 1-مدت زمانی که چیزی موقعیت اصلی خود را ترک میکند تا وقتی به آن برگردد 2-عمل کامل شده در یک فرآیند مکرر
cycle تکرار یک عمل یا مجموعهای دستورات تا وقتی که دستورات خاتمه یابند
cycle حلقه
cycle تمام مراحل لازم برای اجرای یک فرآیند یا عملیات روی داده
R/W cycle ترتیب رویدادها برای بازیابی و ذخیره داده
cycle گردش
cycle سیکل مدار
cycle دوره گردش
cycle : دور
cycle per second هرتس
cycle per second سیکل بر ثانیه تناوب در ثانیه
four cycle چهار چرخه
cycle چرخه زدن
four cycle دارای چهاردور یا دوره
cycle سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
cycle :بصورت دورانی فاهر شدن
cycle چرخه
cycle دوره
cycle سیکل
cycle دوران
cycle دور
cycle سواردوچرخه شدن
cycle بصورت متناوب فاهر شدن
cycle car اتوموبیل دوچرخهای
cycle milling دستگاه فرز پاندولی
cycle of everts دورحوادث
continous cycle گردش دائمی
continous cycle دوره بی وقفه
cycle time زمان رفت و برگشت
cycle time مدت لازم جهت انجام کارهای دوره
machine cycle چرخه ماشین
cycle time زمان
cycle time زمان تناوب
cycle time زمان دوره
cycle time زمان سیکل
cycle time مدت چرخه زمان چرخه
cycle of operation دوره عمل سلاح
cycle of operation جریان عمل جنگ افزار
cycle of the room گردش ماه
cycle stock موجودی که جهت تولید در انبار نگهداری میشود
cycle stock موجودی فعال
cycle stealing حلقه ربایی
duty cycle ضریب کار
cycle stealing ناتوان سازد و پس ازان حافظه داخلی کامپیوتر دراختیار دستگاه قرار گیرد چرخه دزدی
cycle stealing روشی که اجازه میدهد یک دستگاه جانبی بطور موقت کامپیوتر را ازدسترسی به مسیر
cycle stealing مدت چرخه
cycle stealing چرخه دزدی
cycle spanner اچار مخصوص تعمیردوچرخه
cycle of water گردش اب در طبیعت
cycle of the room دورقمر
cycle time زمان تناوب عمل
cycle time مدت چرخه
cycle track راه دوچرخه رو
four stroke cycle دوره چهار زمانه
four stroke cycle سیکل چهار زمانه
kilomega cycle یک بیلیون سیکل در ثانیه
juglar cycle دور ژوگلار
game cycle دوره بازی
game cycle دورههای عملیاتی بازی جنگ
intelligence cycle مدار اطلاعاتی
gramdfather cycle چرخه پدر بزرگ
instruction cycle سیکل یاچرخش دستورالعمل
instruction cycle چرخه دستورالعمل
idling cycle سیکل بی باری
hysteresis cycle حلقه پسماند
water cycle چرخه اب
hydrologic cycle چرخه اب
four cycle engine موتور چهارزمانه
kondratieft cycle دور کندراتیف
flow cycle سیکل جریان کار
hydraulic cycle مدار هیدرولوژی
design cycle چرخه طراحی
display cycle چرخه نمایش
duty cycle چرخه کار
duty cycle دوره کار
engine cycle سیکل کاری موتور
estrous cycle دوره فحلی
kitchin cycle دور کیچین
execute cycle چرخه اجرا
execution cycle چرخه اجرا
fetch cycle چرخه واکشی
flow cycle مدار ترتیب کار
hydraulic cycle گردش اب در طبیعت
occupancy cycle دوره سکونت
reset cycle چرخه باز نشانی
carnot cycle چرخه کارنو
ration cycle سیکل محاسبه جیره 42ساعته
rankin cycle سیکل رانکین
stirling cycle سیکل موتور گرمایی که در ان گرما در حجم ثابت افزوده میشود و سبب انبساط همدمامیگردد
procurement cycle دوره خرید
planning cycle دوره برنامه ریزی
number of cycle تعداد تناوبها
number of cycle تعداد دوره ها
null cycle زمان مورد نیاز برای چرخیدن درون یک برنامه کامل بدون تعریف دادههای جدید چرخه تهی
motor cycle دوچرخه موتوردار موتورسیکلت
minor cycle چرخه خرد
minor cycle خرد چرخه
activity cycle چرخه فعالیت
search cycle چرخه جستجو
staticizing cycle سیکل ایستاسازی
storage cycle چرخه انباره
production cycle زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
exercise cycle دوچرخهثابت
cycle lock قفلدوچرخه
vapor cycle سرد زائی مدار بسته
turnaround cycle مدت رفت و برگشت
turnaround cycle مدت زمان بارگیری و رفت وبرگشت خودرو یا هواپیما یاکشتی
training cycle مرحله اموزش
training cycle سیکل اموزشی
trade cycle دوره فعالیت تجاری
trade cycle دور تجاری
thermodynamics cycle سیکل ترمودینامیک
tempering cycle دوره بازپخت
storage cycle سیکل انباره
menstrual cycle عادت ماهانه
menstrual cycle چرخه قاعدگی
business cycle دور تجاری
business cycle دور اقتصادی
magnetic cycle دوره مغناطیسی
carnot cycle سیکل کارنو
business cycle دور کسب وکار
cardiac cycle چرخه قلبی
carbon cycle سیکل کربن
business cycle دور فعالیت بازرگانی
business cycle دوران اقتصادی یا تجارتی دوران ترقی و تنزل فعالیت تجاری و اقتصادی
magnetic cycle منحنی هیسترزیس
business cycle معادل cycle trade
major cycle چرخه بزرگ
major cycle بزرگ چرخه
magnetic cycle فرایندمدار مغناطیسی
budget cycle مراحل بودجه
major cycle کمترین زمان دستیابی به وسیله ذخیره سازی مکانیکی
memory cycle چرخه حافظه
business cycle دور بازرگانی
budget cycle گردش بودجه
mixed cycle engine موتور سرسرخ
current asset cycle زمانی که برای تساوی حجم فروش با سرمایه جاری لازم است
high cycle fatigue خستگی ناشی از لرزشهای بافرکانس زیاد
variable cycle engine موتور جتی که در ان مسیرسیال محرک تغییر میکند
data processing cycle چرخه پردازش داده
internal cycle time زمان چرخه داخلی
gas cycle reactor راکتور با مدار گردش گازی مسدود
computer processing cycle چرخه پردازش کامپیوتر
citric acid cycle چرخه سیتریک اسید
low cycle fatigue خستگی ناشی از لرزشهایی بافرکانس کم ناشی از تغییرسرعت دوران دستگاه
born haber cycle چرخه بورن- هابر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com