English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
life-cycle چرخه زندگی
Other Matches
life cycle دوره زندگی
life cycle دوره عمر
life cycle مدارج ومراحل مختلف حیاتی انسان وجانوران
life cycle چرخه دوام
life cycle دوره عمر یک محصول
life cycle hypothesis فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
life cycle of the frog چرخهزندگیقورباغه
life cycle costs هزینههای دوره عمر یک محصول
Life isn't about finding yourself. Life is about creating yourself. زندگی پیدا کردن خود نیست بلکه ساختن خود است.
cycle عملیات کامل تولید مدت محدودی از یک زمان
cycle دور
cycle دوران
cycle سیکل
cycle دوره
cycle چرخه
cycle گردش
cycle دوره عملیات یابازی
cycle سیکل مدار
cycle سواردوچرخه شدن
cycle زمانه
cycle تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycle زمانی که بین دو باس ساعت متمادی صورت می گیرد
cycle تکرار یک عمل یا مجموعهای دستورات تا وقتی که دستورات خاتمه یابند
cycle حلقه
four cycle دارای چهاردور یا دوره
four cycle چهار چرخه
cycle per second سیکل بر ثانیه تناوب در ثانیه
cycle عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
cycle زمان بین شروع و خاتمه یک عمل بویژه برای آدرس دهی یک محل از حافظه و بازیابی داده و سپس توقف عمل
cycle دوره زمانی در یک حلقه که داده قابل دستیابی یا ارسال شود
cycle تاکت
cycle تمام مراحل لازم برای اجرای یک فرآیند یا عملیات روی داده
cycle تعداد دفعات تکرار یک حلقه
cycle تعداد زمان هایی که یک مجموعه دستورات تکرار شده یا می شوند
cycle per second هرتس
cycle بصورت متناوب فاهر شدن
cycle :بصورت دورانی فاهر شدن
R/W cycle ترتیب رویدادها برای بازیابی و ذخیره داده
R/W cycle CYCLE WRITE/READ
cycle تناوب پریود سیکل
cycle 1-مدت زمانی که چیزی موقعیت اصلی خود را ترک میکند تا وقتی به آن برگردد 2-عمل کامل شده در یک فرآیند مکرر
cycle : دور
cycle دوره گردش
cycle چرخ چرخه
cycle سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
cycle چرخه زدن
duty cycle چرخه کار
turnaround cycle مدت زمان بارگیری و رفت وبرگشت خودرو یا هواپیما یاکشتی
estrous cycle دوره فحلی
turnaround cycle مدت رفت و برگشت
engine cycle سیکل کاری موتور
vapor cycle سرد زائی مدار بسته
duty cycle دوره کار
duty cycle ضریب کار
execute cycle چرخه اجرا
execution cycle چرخه اجرا
four stroke cycle دوره چهار زمانه
four cycle engine موتور چهارزمانه
magnetic cycle دوره مغناطیسی
flow cycle سیکل جریان کار
flow cycle مدار ترتیب کار
magnetic cycle منحنی هیسترزیس
fetch cycle چرخه واکشی
training cycle مرحله اموزش
display cycle چرخه نمایش
design cycle چرخه طراحی
cycle stock موجودی فعال
cycle stealing حلقه ربایی
cycle stealing ناتوان سازد و پس ازان حافظه داخلی کامپیوتر دراختیار دستگاه قرار گیرد چرخه دزدی
cycle stealing روشی که اجازه میدهد یک دستگاه جانبی بطور موقت کامپیوتر را ازدسترسی به مسیر
cycle stealing مدت چرخه
cycle stealing چرخه دزدی
cycle spanner اچار مخصوص تعمیردوچرخه
magnetic cycle فرایندمدار مغناطیسی
cycle of water گردش اب در طبیعت
cycle stock موجودی که جهت تولید در انبار نگهداری میشود
cycle time مدت چرخه
cycle track راه دوچرخه رو
cycle time مدت چرخه زمان چرخه
cycle time زمان سیکل
cycle time زمان دوره
cycle time زمان تناوب
cycle time زمان
cycle time مدت لازم جهت انجام کارهای دوره
cycle time زمان رفت و برگشت
cycle time زمان تناوب عمل
cycle of the room دورقمر
four stroke cycle سیکل چهار زمانه
intelligence cycle مدار اطلاعاتی
ration cycle سیکل محاسبه جیره 42ساعته
instruction cycle سیکل یاچرخش دستورالعمل
rankin cycle سیکل رانکین
tempering cycle دوره بازپخت
procurement cycle دوره خرید
number of cycle تعداد تناوبها
number of cycle تعداد دوره ها
null cycle زمان مورد نیاز برای چرخیدن درون یک برنامه کامل بدون تعریف دادههای جدید چرخه تهی
minor cycle چرخه خرد
reset cycle چرخه باز نشانی
search cycle چرخه جستجو
juglar cycle دور ژوگلار
kilomega cycle یک بیلیون سیکل در ثانیه
kitchin cycle دور کیچین
kondratieft cycle دور کندراتیف
planning cycle دوره برنامه ریزی
storage cycle سیکل انباره
storage cycle چرخه انباره
stirling cycle سیکل موتور گرمایی که در ان گرما در حجم ثابت افزوده میشود و سبب انبساط همدمامیگردد
staticizing cycle سیکل ایستاسازی
minor cycle خرد چرخه
menstrual cycle عادت ماهانه
menstrual cycle چرخه قاعدگی
hydraulic cycle گردش اب در طبیعت
hydraulic cycle مدار هیدرولوژی
gramdfather cycle چرخه پدر بزرگ
machine cycle چرخه ماشین
motor cycle دوچرخه موتوردار موتورسیکلت
game cycle دورههای عملیاتی بازی جنگ
trade cycle دور تجاری
trade cycle دوره فعالیت تجاری
hydrologic cycle چرخه اب
water cycle چرخه اب
instruction cycle چرخه دستورالعمل
memory cycle چرخه حافظه
major cycle کمترین زمان دستیابی به وسیله ذخیره سازی مکانیکی
major cycle چرخه بزرگ
major cycle بزرگ چرخه
thermodynamics cycle سیکل ترمودینامیک
idling cycle سیکل بی باری
hysteresis cycle حلقه پسماند
training cycle سیکل اموزشی
cycle of the room گردش ماه
production cycle زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
carbon cycle سیکل کربن
game cycle دوره بازی
business cycle معادل cycle trade
business cycle دوران اقتصادی یا تجارتی دوران ترقی و تنزل فعالیت تجاری و اقتصادی
business cycle دور فعالیت بازرگانی
exercise cycle دوچرخهثابت
business cycle دور کسب وکار
business cycle دور اقتصادی
business cycle دور تجاری
business cycle دور بازرگانی
budget cycle مراحل بودجه
budget cycle گردش بودجه
cycle lock قفلدوچرخه
occupancy cycle دوره سکونت
activity cycle چرخه فعالیت
cardiac cycle چرخه قلبی
carnot cycle سیکل کارنو
carnot cycle چرخه کارنو
cycle of everts دورحوادث
cycle car اتوموبیل دوچرخهای
cycle milling دستگاه فرز پاندولی
continous cycle گردش دائمی
continous cycle دوره بی وقفه
cycle of operation دوره عمل سلاح
cycle of operation جریان عمل جنگ افزار
refresh display cycle زمان میان پیمایش پرتوالکترونی روی یک صفحه نمایش
mixed cycle engine موتور سرسرخ
gas cycle reactor راکتور با مدار گردش گازی مسدود
born haber cycle چرخه بورن- هابر
program development cycle چرخه ایجاد برنامه
internal cycle time زمان چرخه داخلی
high cycle fatigue خستگی ناشی از لرزشهای بافرکانس زیاد
platonic cycle or year مدت گردش اجرام آسمانی درهمه مدارهای خود و برگشت آنها بوضوح نخستین
short cycle annealing سخت گردانی در زمان کم سخت گردانی در مدت زمان کوتاه
read restore cycle چرخه خواندن و ترمیم
read write cycle چرخه خواندن و نوشتن
current asset cycle زمانی که برای تساوی حجم فروش با سرمایه جاری لازم است
citric acid cycle چرخه سیتریک اسید
low cycle fatigue خستگی ناشی از لرزشهایی بافرکانس کم ناشی از تغییرسرعت دوران دستگاه
computer processing cycle چرخه پردازش کامپیوتر
data processing cycle چرخه پردازش داده
variable cycle engine موتور جتی که در ان مسیرسیال محرک تغییر میکند
arresting system cycle time زمان تناوب سیستم مهارهواپیما
closed cycle reactor system در هسته شناسی راکتوری که در ان گرمای اولیه حاصل ازشکافت برای انجام کار مفیدتوسط دوران یا گردش ماده سرد کننده در یک مدار بسته دارای مکانیزم تبادل حرارتی به خارج از هسته منتقل میشود
open cycle reactor system سیستم راکتوری که دران ماده سردکننده تنها یکبار از مبدل حرارتی مرکزی عبور میکند
motor-assisted pedal cycle [British English] دوچرخه موتوردار
life شور و نشاط
mean life عمر میانگین
Not on your life ! هرگز توعمرم ( چنین کاری نخواهم کرد) !
Not on your life. <idiom> مطمئنا نه
take one's own life خودکشی کردن
still life تصاویراشیاء بی جان
the a of life شام عمر
i life that better انرا بیشتر از همه دوست دارم
still life طبیعت بیجان
life عمر رمق
to g. out life جان دادن
life جان
life دوران زندگی
That's (just) the way it [life] goes. زندگی حالا اینطوریه. [اصطلاح روزمره]
life موجود
life دوام
life مدت
life like واقع نما
life less بی ابادی
life less بیروح
life less بیجان
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com