English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
light load density تراکم بار کم
Other Matches
light load بارک
light load test ازمایش بار جزئی
light load period زمان بار کم
light-load adjustment screw پیچ تنظیم فشار نور
density دانسیته
density جرم حجمی
density جرم حجمی چگالی
density سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
density چگالی یا ارتفاع پرز فرش
density تراکم الیاف [در یک مساحت معین]
density حجم دادهای که در فضایی از دیسک یا نوار قابل جمع آوری است
density دیسک مغناطیسی استاندارد برای ذخیره سازی داده
density تعداد بیتهایی که در یک واحد مسافت در دیسک یا نوار مغناطیسی ذخیره می شوند
density دیسکی که میتواند دو بیت داده را در واحد مسافت ذخیره کند در مقایسه با دیسک استاندارد با استفاده از پردازنده پیشرفته نوشتن
density جرم مخصوص
density تراکم میدان مین
density تراکم
density انبوهی
density غلظت
density چگالی
density mean میانگین چگالی
density تکاثف
density فرش پر تراکم
bit density چگالی بیت
bit density تراکم ذرهای
double density چگالی مضاعف
traffic density سنگینی شد امد
double density تراکم مضاعف
traffic density فشار امد وشد
optical density چگالی نوری
traffic density پرپشتی شد امد
bulk density چگالی حجمی
bulk density چگالی کشیدگی
particle density وزن مخصوص حقیقی
page density چگالی صفحه
packing density تراکم فشرده سازی
packing density تراکم بسته بندی
bluck density وزن مخصوص
dry density تراکم خشک
dry density وزن مخصوص خشک
dry density چگالی
tap density چگالی انباشتگی
telephone density تراکم تلفن
absolute density چگالی مطلق
field density چگالی میدان
traffic density شدت عبور و مرور
density of traffic تراکم ترافیک
traffic density تکاشف عبور و مرور
air density غلظت هوا
air density چگالی هوا
energy density تکاتف یا چگالی انرژی
dual density تراکم مضاعف
mine density میزان تراکم مین در میدان مین
apparent density تکاتف فاهری
electron density چگالی الکترونها
electron density چگالی الکترونی
electronic density چگالی الکترونی
traffic density تراکم امد و شد
energy density دانسیته انرژی
track density تراکم شیار
bulk density چگالی تودهای
density of charge چگالی بار برقی
density of current چگالی جریان
radiation density تراکم تابش
maximum density حداکثر تراکم
quad density چگالی عالی
quad density تراکم چهارگانه
quad density تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
density of loading تراکم پر کردن خرج در لوله تراکم خرج پرتاب
damage density چگالی اسیب رسانی
recording density تراکم ضبط
density modulation تحمیل تکاثفی
density independent انبوهی نابسامان
density indicator چگالی سنج
density gage چگالی سنج
density function تابع چگالی
density dependent انبوهی بسامان
density attitude ارتفاع مربوط به غلظت استاندارد هوا
relative density چگالی نسبی
current density غلظت جریان
current density تکائف جریان
relative density گرانی ویژه
charge density چگالی بار
character density تراکم کاراکترها
character density تراکم دخشه ها
single density با تراکم واحد
relative density دانسیته نسبی
current density چگالی جریان
critical density چگالی بحرانی
print density تراکم چاپ
density of traffic تراکم رفت و امد
density of traffic پر پشتی امد و شد
density of electron چگالی الکترون
population density تراکم جمعیت
single density چگالی تک
line density تراکم خط
flux density چگالی شار
flux density چگالی شاره
knot density چگالی گره [تراکم تعداد گره در مساحتی مشخص از فرش می باشد که اغلب بصورت متر مربع و یا اینچ مربع محاسبه می گردد.]
density wave موج چگالی
high density چگالی عالی
flux density تراکم فشار
immersed density وزن مخصوص جسم در حال غوطه وری
gross density چگالی خام
gross density چگالی غیر خالص
probability density چگالی احتمال [ریاضی]
gas density چگالی گاز
traffic density تراکم عبور و مرور
gas density دانسیته گاز
ion density چگالی یون
magnetic flux density چگالی شار مغناطیسی
magnetic tape density چگالی نوار مغناطیسی
density wave theory نظریه موج چگالی
double density recording ضبط تراکم مضاعف
space charge density چگالی بار پیرامونی
neutral density faceplate صفحه رنگی تلویزیون
hight density polyethylene پلی اتیلن با چگالی زیاد
electric flux density چگالی شار الکتریکی
magnetic flux density چگالی شار مغناطیسی چگالی خطوط قوا اندوکسیون مغناطیسی
magnetic flux density چگالی شاره مغناطیسی
low density polyethylene پلی اتیلن با چگالی کم
excited atom density چگالی اتمهای تحریک شده
probability density function تابع چگالی احتمال
density of an electron beam چگالی اشعه الکترونی
high density disk دیسک چگالی عالی
density of an ion beam چگالی اشعه یونی
heat flux density چگالی شار گرما
radiant energy density چگالی انرژی تابشی
radial probability density چگالی شعاعی احتمالی
volumetric loading/density خارج قسمت حجم کل سوخت موتور راکت جامد به کل بدنه یا پوسته
density of volume charge چگالی بار حجمی
density of surface charge چگالی بار سطحی
density of the total electromagnetic ene چگالی انرژی الکترومغناطیسی
load بار خارجی
load سنگین کردن
load فیلم
over load اضافه بار
load گذاشتن
load نیرو
load بار گیری شدن
load بارزدن
load تفنگ یا سلاحی را پرکردن
load بار داشتن
load گرانبارکردن
able to take a load <adj.> بار پذیر
useful load فرفیت مفید
load and go بار کنش و اجراء
useful load بار مفید
load برای انتقال برنامه به حافظه با گنجایش بالا
load خرج گذاری کردن
load and go بارکنش و اجرا
load بار
load کوله بار
load فشار مسئولیت
load بارالکتریکی
load عمل پرکردن تفنگ باگلوله
load عملکردماشین یا دستگاه
load ذخیره گذاری کردن
get a load of <idiom> دیدن چیزی
load تعداد کارهایی که ماشین باید کامل کند
load بار زدن
load بارگیری کردن
load فرفیت بارگیری
load محموله
load فشنگ
to load off خالی کردن
load شارژ کردن
load برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
to load off بار اندازی کردن
load فشنگ گذاری
load بار کردن داده ترتیبی در محلهای نامتمادی حافظه
load بار فشار
load فرفیت
load استفاده از بیش از یک کامپیوتر در شبکه حتی خارج از بار هر پردازنده
load بارگیری مهمات
load انتقال فایل یا برنامه از دیسک یا نوار به حافظه اصلی
load بارمهمات هواپیما
load پر کردن تفنگ یا توپ فشنگ گذاری کردن
load فرمانی انتقال اطلاعات ازحافظه جانبی به حافظه اصلی
off load انتقال کارها از یک سیستم کامپیوتری به سیستم دیگری که براحتی بار میشود قراردادن داده ها در یکدستگاه جانبی
load بار کردن پر کردن
load بار کردن
load کاری که باید انجام شود
load خشاب
load قرار دادن دیسک یا نوار در کامپیوتر تا اجرا شود
increase in load افزایش بار
testing load بار ازمون
unbalanced load بار خارجی نامتوازن
testing load بار ازمایش
type load نوع بار مهمات
to relieve one of a load باراز دوش کسی برداشتن
impact load بار ضربهای
ice load رانش یخ
total load بار کل
less than container load زیر فرفیت کانتینر
torsional load بار پیچشی
river load بار رود
to strain under a load درزحمت بودن بواسطه حمل یک بار
less than container load کمتر از فرفیت کانتینر
lateral load بار جانبی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com