Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 202 (10 milliseconds)
English	Persian
limited liability company	شرکت با مسئولیت محدود
limited liability company	شرکت با مسئوولیت محدود
Other Matches
limited company	شرکت با مسئولیت محدود شرکت سهامی
unlimited liability company	شرکت تضامنی
employer's liability insurance company	شرکت بیمه
limited	مشروط
limited	مقید
limited	محدود
pc limited	IBریزکامپیوتر کم قیمت وسازگار با AT
limited	منحصر
your vocabulary is limited	وسعت لغت
limited access	دراری محدودیت مدارک محدود
your vocabulary is limited	شما محدود است
limited access	محدود
limited edition	چاپ محدود
limited war	جنگ محدود وموضعی
limited edition	کالای محدود
limited divorce	طلاقی که مدت ان محدود بوده پس ازانقضای مهلت بخودی خودرجوع شود
limited train	قطارمحدود
limited train	قطاریکه یک عده محدودی مسافر می پذیرد
sex limited	محدود به جنس
limited power	اختیارات محدود
limited partnership	شرکت مختلط غیر سهامی
limited partnership	شرکت مختلط غیر سهامی مضاربه
limited objective	هدف نزدیک به جبهه دشمن
limited objective	هدف محدود
limited monarchy	مشروطه
limited integrator	انتگرال محدود
limited divorce	طلاق محدود
limited editions	فرآوردهی محدود
limited edition	فرآوردهی محدود
limited editions	چاپ محدود
limited editions	کالای محدود
input limited	ای که خیلی سریع نیست به علت محدودیت نرخ ورودی از رسانه جانبی کندتر
limited denied war	جنگ محدود
limited denied war	جنگ ناخواسته محدود
limited distance modem	وسیله ارسال داده با محدوده کوتاه که داده دیجیتال خاص را ارسال میکند و نه به صورت تقسیم شده
maximum limited stress	تنش حداکثر
limited access road	راه با ورودی محدود
run length limited encoding	روش سریع و کارای ذخیره سازی داده روی دیسک که تغییرات روی بیتهای داده ذخیره می شوند
run length limited recording	ثبت محدود طول اجرا
Like every child, she has only limited vocabulary at her disposal.	مانند هر کودک، او [زن] وسعت واژگان محدودی در اختیار دارد.
space charge limited current state	رژیم بار پیرامونی
liability	مسئولیت
liability	اسناد دیونی
liability	مسئوولیت
liability	دین
liability	دیون پرداخت
liability	بدهکاری استعداد
liability	ریون
liability	تعهد
liability	الزام مسئولیت
liability	بدهی
liability	فرض شمول
liability	احتمال
liability	التزام
liability	تعهد موجودی بانکی
liability	سزاواری
current liability	بدهیهای جاری
current liability	اقلامی از بدهی که پرداخت انها از محل دارایی جاری باشد
joint and several liability	مسئوولیت تضامنی
criminal liability	مسئوولیت جزائی
joint liability	تضامن
deferred liability	دیون دراز مدت
current liability	بدهی جاری
deferred liability	بدهیی که درسر رسید پرداخت نشده است
deferred liability	دیون بلند مدت
liability to disease	استعداد
liability to disease	تعهد امادگی
liability to disease	سزاواری
liability to disease	مسئولیت
employer's liability	تعهدات کارفرما
liability to disease	بدهی
liability reserve	ذخیره بدهیها
liability for damages	مسئولیت در برابر خسارت
legal liability	بدهی قانونی
disclaim all liability	کلیه بدهیها را انکار کردن
delictual liability	ضمان قهری
pecuniary liability	ضمانت پولی
admission of liability	قبول بدهی
admission of liability	پذیرش تعهدات
vicarious liability	مسئوولیت نیابتی
unlimited liability	بدهیهای نامحدود مسئولیت نامحدود
collective liability	بدهی جمعی
civil liability	مسئوولیت مدنی
civil liability	ضمان
tortious liability	ضمان ناشی از شبه جرم مسئوولیت ناشی از خطای مدنی
unlimited liability	تعهدات نامحدود
capital liability	دیون طویل المدت
capital liability	بدهی درازمدت
contractal liability	ضمان عقدی
strict liability	مسئوولیت بدون تقصیر
absolute liability	بدهی مطلق
contractual liability	مسئوولیت قراردادی
liability insurance	بیمه تعهدی
contingent liability	بدهی اتفاقی
contingent liability	بدهی احتمالی
capital liability	بدهیهای دراز مدت ارزش خالص
pecuniary liability	ضمانت ضمانت جبران خسارت
product liability	مسئولیت محصول
product liability	مسئوولیت در قبال کالا
liability insurance	بیمه بدهی
capital liability	بدهی سرمایه
liability to military service	مشمولیت برای خدمت نظام وفیفه
long tail liability	تعهد طولانی مدت
proportional liability partnership	شرکت نسبی
strict liability offence	جرم مادی صرف
public liability insurance	بیمه تعهدات عمومی
professional liability insurance	بیمه تعهدات شغلی
automobile liability insurance [American E]	بیمه ماشین [اصطلاح روزمره]
motor vehicle liability insurance	بیمه ماشین [اصطلاح روزمره]
in company	دسته جمعی
Two is company , three is none . <proverb>	دو نفر تعاون ,سه نفر تفرقه .
to keep company	باهم امیزش کردن
to keep company	باهم بودن
to keep company with	همراه بودن با
to w up a company	امورشرکتی را رسیدگی وانرامنحل کردن
Come along and keep me company.	بامن بیا تا تنها نباشم
associated company	شرکتی که 05درصد سرمایه ان متعلق به دیگری است
company	شریک
company	همراه
company	شرکت
company	کمپانی
company	انجمن
company	جمعیت
company	گروهان
company	تجارتخانه
associated company	شرکت وابسته
company	مصاحبت کردن با
company	گروه
in company	درجمعیت
in company with	باتفاق
in company with	همراه
in company	باجمع
company	دسته هیئت بازیگران
company	گروهان همراه کسی رفتن
stock company	شرکت سهامی
carrier company	تیم یا گروه چهار نفرهای که برای ماموریت خارج ازکشور انتخاب می شوند
commercial company	شرکت تجاری
company network	شبکه همکار
shipping company	شرکت کشتی رانی
to request the company of:	حضور کسی را خواستن
to overcapitalize a company	سرمایه شرکتی را بیش ازاندازه واقعی ان براورد کردن
shipping company	شرکت کشتیرانی
company commander	فرمانده گروهان
software company	شرکت نرم افزاری
company law	قوانین مربوط به شرکتها
subsidiary company	شرکت فرعی
company grade	پرسنلی که در رده گروهان کار می کنند
to break company	جدایی کردن
company law	قوانین شرکت
to keep a person company	پیش کسی بودن وبا او وقت گذراندن
company grade	در رده گروهان
company funds	اعتبارات گروهانی
trading company	شرکت تجارتی
trust company	شرکت امین یا امانت دار بانکی که امانات وسپرده هارا نیز نگهمیدارد
That evening we had company .	آن روز بعد از ظهر مهمان داشتیم
private company	شرکت خصوصی
What's your insurance company?	شرکت بیمه شما کدام است؟
to join company with somebody	به کسی ملحق شدن [همراه کسی شدن]
a stand-alone company	یک شرکت مستقل
directorate [of a company]	هیئت مدیره [اقتصاد] [اصطلاح رسمی]
to have a holding in a company	در شرکتی دارائی سهام داشتن
directorate [of a company]	هیئت نظاره [اقتصاد] [اصطلاح رسمی]
He has no influence in this company .	دراین شرکت کاره ای نیست
unlimited company	شرکت با مسئولیت نامحدود
branch of a company	شعبه شرکت
article of a company	اساسنامه شرکت
we underwrite the company	ما تعهد میکنیم که کلیه موجودی شرکت رادرصورتیکه مردم نخرندخریداری کنیم
acting company	شرکت عامل
public company	شرکت سهامی عام
Company town	شهرک کارگران
He is a new face in the company .	چهره تازه ای درشرکت است
aircraft company	شرکت ساخت هواپیما [اقتصاد]
fire company	شرکت اتش نشانی
finance company	شرکت اعتبارات تجاری موسسهای که به افراد وشرکتها وام میدهد
finance company	شرکت تامین مالی
electric company	شرکت برق
doctor to the company	پزشک شرکت
winding up of a company	انحلال شرکت
dissolution of a company	انحلال شرکت
mutual company	شرکت تعاونی
cooperative company	شرکت تعاونی
controlling company	holdingcompany
liquidation of company	تصفیه امور شرکتها
controlling company	موسسهای که یک یا چندموسسه دیگر را تحت کنترل یاتملک داشته باشد paterncompany
growth company	شرکت در حال گسترش
supply company	شرکت تامین کننده
headquarters company	گروهان ارکان
to shake up [a company] <idiom>	سازمان [شرکتی را ] اساسا تغییر دادن
invalidation of company	بطلان شرکت
insurance company	شرکت بیمه
incorporated company	شرکت ثبت شده
holding company	شرکت در سرمایه گذاری درسهام
holding company	شرکتی که سایر شرکتها را تحت کنترل دارد
holding company	کمپانی مسلط
holding company	شرکت سرمایه گذاری درسهام
holding company	شرکت صاحب سهم
holding company	شرکت مالک
holding company	شرکتی که مالک سهام یک یاچند شرکت میباشدودرسیاست انان مداخله میکند
headquarters company	گروهان قرارگاه
controlled company	شرکتی که تحت کنترل شرکتی باشد

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com