Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
line drop compensator
تنظیم کننده یا رگولاتور ولتاژ
Other Matches
Drop me a line .
برایم چند خط بنویس ( نامه بفرست )
line drop
افت ولتاژ یک خط
line drop
افت خط
drop (someone) a line
<idiom>
چند خط(برای کسی)نوشتن
compensator
تلافی کننده
compensator
وسیلهای برای کاستن لگداسلحه
compensator
جبران کننده
compensator
متعادل کننده
compensator
ابزاری برای اندازه گیری اختلاف فار بین اجزاء یک نورپلاریزه
compensator
جبران گر
impedance compensator
متعادل کننده مقاومت فاهری
buoyancy compensator
خاصیتشناوری
muzzle compensator
دافع دهانه لوله توپ یا تفنگ
mach trim compensator
دستگاه تنظیم حداکثر سرعت هواپیما به طور خودکار
Drop by drop . I n drops.
قطره قطره
line by line analysis
تجزیه سطر به سطر
line by line milling
فرز کردن سطری
line by line milling
فرز کردن سطر به سطر
line to line fault
اتصال کوتاه دوقطبی
line to line fault
اتصال کوتاه خط به خط
line to line fault
اتصال کوتاه بین دو فاز
line to line fault
تماس خطوط
line to line spacing
فاصله سطور
line to line voltage
ولتاژ زنجیر شده
line to line voltage
ولتاژ بین دو خط
drop out
حذف تصادفی
drop out
حذف شدن
drop out
افت
drop on
سوزن دوراهی خط اهن
drop off
دفاع بیرون از منطقه خود
drop off
مردن
drop off
بخواب رفتن
To drop in on someone .
به کسی سرزدن
drop
[تزئینات مخروطی شکل سر دیوار ساختمان های قدیمی]
drop
[نوعی طاق]
drop out
از قلم افتادگی
drop
چکه سقوط
drop
نشست افت کردن دریچه قلک تلفن
drop
یک تکه کثیفی که روی سطح دیسک یا نوراقراردارد و اجازه ضبط داده در آن محل نمیدهد
drop
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
drop
خطای نوار یا دیسکی که باید برای داده ذخیره شده مناسب به درستی مغناطیسی شود
drop
محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
drop
افت سقوط
drop in
درج تصادفی
drop in
اتفاقا دیدن کردن انداختن در
drop in
سرزدن
to drop in
سرزدن
to drop in
اتفاقا دیدنی کردن
to drop on
سرزنش یاتنبیه کردن
to drop something off
[at someone's]
چیزی را
[به کسی ]
تحویل دادن
to drop someone off
کسی را پیاده کرن
to let drop
ول کردن
to let drop
رهاکردن
to let drop
انداختن
the very last drop
اخرین قطره
drop
جرعه کمی
drop-out
افت
drop-out
ترک کننده
drop-out
ضربه با پا در داخل خط 52یاردی بوسیله تیم مدافع
drop by
مختصرکردن
drop by
دیدن
drop by
بکسی سر زدن
drop behind
عقب ماندن
drop behind
عقب افتادن از
drop in
<idiom>
دیدار کوتاه
drop
ژیگ
drop
نقل
drop
افت
drop
انداختن قطع مراوده
drop
رهاکردن
drop
افتادن چکیدن
drop
از قلم انداختن
drop
اب نبات
drop
چکه
drop
قطره
ir drop
افت ای ار
drop by
<idiom>
بازدید از کسی با جایی
drop
سقوط
drop
کم کردن
drop
فرود
drop
قطره سقوط کردن کم کنید
drop
بار
drop
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop
پشت سر گذاشتن حریف دو
drop
جاگذاشتن حریف
leakage drop
افت نشتی
drop annunciator
زنگ احضار
one should not drop the pilot
شخص نباید رایزنی راکه بدواطمینان پیدا کرده است رها کند
voltage drop
افت فشار الکتریکی
contact drop
افت کنتاکتی
voltage drop
افت ولتاژ
voltage drop
افت ولت
vertical drop
ابشار قائم
paradrag drop
سقوط ازاد از ارتفاع کم سقوط با چتر کمکی
stepped drop
شیبشکن پلکانی
ohmic drop
افت اهمی
energy drop
افت انرژی
drop altitude
ارتفاع بارریزی
drop altitude
ارتفاع پرش
drop a goal
ضربه زدن بر فراز دروازه
drip drop
چک چک
the drop the veil
توری یانقاب خودراپایین انداختن
drop arch
قوس شاه عباسی
ear drop
گوشواره اویزدار
ear drop
اویزه
ear drop
گل اویز
letter drop
صندوق پست
lemon drop
اب نبات ترش
drop zone
منطقه فرود چترباز
syphon well drop
ابشار با چاهک و لوله
peppermint drop
قرص نعناع
short drop
دراپ کوتاه
crystal drop
اشککریستالی
hot drop saw
اره گرم
drop earrings
گوشوارهآویز
drop-leaf
لایهلولاییمیز
resistance drop
افت ای ار
heat drop
افت حرارت
resistance drop
افت مقاومتی
barrel drop
ابشار لولهای
heavy drop
بارریزی سنگین
Drop me just before you get to the turning.
مرانرسیده ره سر پیچ پیاده کنید
heavy drop
پرتاب بارسنگین با چتر
automatic drop
اتصال خودکار
pressure drop
افت فشار
gravity drop
پرتاب بار یا بارریزی ازهواپیما با استفاده از نیروی سقوط ازاد
free drop
پرتاب وسایل و تدارکات بدون چتر پرتاب ازاد
free drop
برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
drop message
لولههای خبر
front drop
پرش به بالا و چرخش بجلو وفرود روی شکم
wing drop
افت ناگهانی برا روی یک بال
To drop a brick .
<idiom>
دسته گل به آب دادن
[افتضاح کردن]
potential drop
افت پتانسیل
potential drop
افت ولتاژ
impedance drop
ولتاژ اتصال کوتاه
school drop out
افت تحصیلی
school drop out
ترک تحصیل کرده
gravity drop
زنگ احضار وزنی
the drop the veil
روی خودراپوشیدن
drop shot
ضربه دراپ
knee drop
فرود روی زانو و ساق پا وبرخاستن روی پا
drop master
سرپرست پرش
drop master
مدیر پرش
drop manhole
دهانه ریزش
drop letter
نامه پست شهری
drop leaf
رومیزی اویخته از اطراف میز
drop kick
شوت سرضرب
drop keel
centre-plate :syn
drop keel
تیغه میانی
drop shot
ضربه اهسته بالای حد مرزی و افتادن به زمین
drop inlet
دریچه ریزش
drop in temperature
کاهش دما
drop shot
جاخالی
drop mohawk
چرخش از جلو بعقب و بعکس و برگشت روی پای اصلی
drop of potential
افت پتانسیل
drop shadow
سایه برجسته
drop selector
سلکتور سقوطی
drop scene
پرده اخرداستان زندگی
drop scene
پرده جلوصحنه نمایش
drop press
پتک خودکار اهنگری
drop point
قطران
drop point
قطره
drop point
چکه
drop point
نقطه چکه
drop point
نقطه پرتاب عده ها یا کالا از هواپیما
drop point
نقطه پرش
drop pass
پاس بعقت
drop out type
دخشههای متضاد
drop shot
ضربه اهسته روی تور والیبال
drop tank
تانک موقت
drop curtain
پرده جلو صحنه
drop cap
حرف درشت اولین کلمه پاراگراف
drop cable
بخشی از کابل که آداپتور یکایستگاه کاری را به کابل شبکه اصلی وصل میکند.
drop track
تعقیب را قطع کنید
drop vault
طاق قوسی خفته
drop weight
وزن سقوطی
drop wire
سیم انشعاب
drop worm
حلزونی سقوطی
drop ball
انداختن توپ بین دو بازیگر برای شرع مجدد
drop zone
منطقه فرود
drop zone
منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
drop ball
دراپ بال
drop back
جاافتادن
drop track
تعقیب موقوف
drop test
ازمایش ضربهای
drop height
ارتفاع عمودی هواپیما تامنطقه پرش ارتفاع هواپیمادر نقطه بارریزی
no drop image
[تصویر نشانه که در حین عملیات کشیدن و قرار دادن ایجاد میشود و وقتی که نشانه گر روی شی است و میتواند شی مقصد باشد.]
drop hammer
چکش سقوطی
drop hammer
چکش سقوط ازاد
drop hammer
پتک خودکار اهنگری
drop goal
رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا
drop froge
اهنگری کردن حدیدهای اهنگری حدیدهای
drop forging
اهنگری سقوطی
drop forger
اهنگر
drop forge
منگنه زدن
drop forge
سکه زدن
drop down menu
منویی که زیر عنوان منور دیگر در هنگام انتخاب فاهر میشود
drop test
ازمایش سقوطی
drop back
افتادن
drop out (of school)
<idiom>
ترک مدرسه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com