English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 146 (7 milliseconds)
English Persian
link attached دور
link attached دور دست
link attached راه دور
Other Matches
attached <adj.> <past-p.> الحاق شده
attached پیوسته
attached <adj.> <past-p.> ملحق شده
attached ضمیمه
attached مربوط متعلق
attached وابسته
attached دلبسته علاقمند
attached <adj.> <past-p.> افزوده شده
attached <adj.> <past-p.> اختصاص داده شده
attached <adj.> <past-p.> اضافه شده [الحاق شده]
attached <adj.> <past-p.> ضمیمه شده
attached <adj.> <past-p.> پیوست شده
attached <adj.> <past-p.> تخصیص داده شده
attached curtain پردهکرکرهای
To feel attached to someone . به کسی دل بستن
attached processor ریز پردازنده جدا در سیستم که تحت کنترل واحد پردازش مرکزی توابع خاصی را انجام میدهد
attached processor پردازنده الصاقی
attached strength استعداد نیروی زیر امر نیروی زیر امر
channel attached اتصال کانالی
strings attached <idiom> تحت کنترل قرار دادن،مهار کردن
There is only one condition attached to it . فقط یک شرط دارد
thereto attached ضمیمه به ان
thereto attached پسوسته بدان
attached airlift service یکان ترابری هوایی زیرامر
They grew attached ( attracted) to each other. به همدیگر علاقمند شدند
Being an actor has a certain amount of kudos attached to it. بازیگر بودن خودش تا اندازه ای جلال دربردارد .
Military aid with no strings attached . کمکهای نظامی بدون قید وشرط
registered letter with receipt attached نامه سفارشی دو قبضه
T link که میتواند داده تا چند مگابیت در ثانیه منتقل کند
T link اتصال سریع و طولانی داده
link عضو اتصال
link مسیر ارتباطی یا کانال بین دو قطعه یا وسیله
link رابط
link ملحق شدن دو یکان
link نقطه الحاق
link الحاق ملحق
link اتصال
link حلقه زنجیر نوار فشنگ
link اتصال یا وصل کردن دو قطعه سخت افزار یا نرم افزار
link نوار
link تعداد دستورات کامپیوتری در برنامه که در هر زمان قابل فراخوانی هستند و کنترل به دستور بعدی به برنامه اصلی برمی گردد
link دادهای که در فایل یا برنامه کاربردی دیگری به آن مراجعه شده است
link لیست داده هایی که هر ورودی آدرس بعدی را دارد
link دستور ترکیب یک لیست از فایلهای جداگانه با هم
link قوانین بیان ارسال داده روی کانال
link تابع نرم افزاری که امکان ارسال داده بین برنامههای ناسازگار میدهد
link طرح ISO/OSI که بستههای داده را به اتصال بعدی می فرستد و تصحیح خطا میکند
link برنامههای بررسی کامپیوتری برای بررسی اینکه هر قطعه در ارتباط با دیگران خوب کار میکند یا نه
link شاخه رابط
link رکابی
link حلقه
link up پیوستن
link پیوند دادن
link حلقه زنجیر
link up عمل الحاق
link-up پیوستن
link میدان گلف
link بند
link دانه زنجیر پیوند
link-up عمل الحاق
link متصل کردن
link ارتباط
link به هم پیوستن
link پیونددادن
link زنجیر قلاب
link پیوند
link جفت کردن
link بهم پیوستن
link belt تسمه اتصال
saddle link حلقه زین دار
link chain زنجیر رابط
link boy مشعل دار
radio link پیوند رادیویی
link fuse فیوز باز
link encryption خودکار کردن سیستم رمز اتصال سیستم رمز به یک سیستم مخابراتی خودکار
link chain زنجیر اتصال
the connecting link علت
sleeve link دکمه زنجیری
communication link پیوند ارتباطی
link verb افعالربطیمثلAppear,Be,Seem
track link اتصالشیار
split link چاکشاخهایرابط
lifting link اتصالدنده
cutter link اتصال
cuff link دکمهسرآستین
compression link حلقهاتصال
warm link پیوند گرم
to link hands دست بهم دادن
link belt تسمه رابط
link belt نوار حلقهای جداشونده فشنگ
link-ups پیوستن
coupler link لینک اتصال
coupler link عضو اتصال
data link پیوند دادهای
data link محور مخابرات
data link ارتباط مبادله اطلاعات ارتباط کامپیوتری
data link راه اصلی که اطلاعات در ان بصورت دیجیتال منتقل میشوند
data link تجهیزاتی که اجازه انتقال اطلاعات به صورت یک داده رامیدهد
data link پیوند داده
data link اتصال داده
drag link اتصال کششی
drag link عضو کشش
communications link پیوند مخابراتی
communication link اتثال ارتباطی
link-ups عمل الحاق
missing link حلقه مفقوده
acetylene link پیوند استیلنی
acetylenic link پیوند استیلنی
causal link رابطه سببیت
cold link پیوند سرد
cold link پیوند دستی
common link حلقه معمولی
communication link تسلسل مخابراتی
communication link رابطه مخابراتی ربط مخابراتی
dynamic link پیوند پویا
end link حلقه انتهایی
link bar میله اتصال
fusible link اتصال کوچک در یک PLA که میتواند وسیله را موقتا به برنامه وصل کند
link trainer دستگاه پروازاموز
link road راه فرعی
link register ثبات پیوند
line link خط اصلی
intermediate link حلقه میانی
fusible link اتصال گداختنی
link belt نوار فشنگ
fuse link رابط فیوز
fuse link فشنگ فیوز
fusible link عضو ذوب شونده
fuse link فیوز باز
end link حلقه پایانی
data link escape گریز اتصال دادهای
dynamic link library در ویندوز ماکروسافت و OS/2 کتابخانه برنامه ها که از طریق برنامه اصلی قابل فراخوانی است
link route segments راههای مورد استفاده برای حمل بار یکپارچه
data link control کنترل اتصال داده
open link fuse فیوز باز
micro to mainframe link اتصال ریزکامپیوتر به کامپیوتر اصلی
permissive action link ضامن مسلح شدن جنگ افزاراتمی ضامن خودکار
radio data link ارتباط کامپیوتری با بی سیم ارسال اطلاعات با بی سیم
link lift vehicle حمل و نقل بار و پرسنل به صورت یکپارچه حمل یکپارچه
infra red link سیستمی که به دو کامپیوتر یا یک کامپیوتر و یک چاپگر امکان رد و بدل کردن اطلاعات با استفاده از اشعه مادون قرمز میدهد تا داده را حمل کند
infra red link روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
synchronous data link control کنترل پیوند دادهای همگام
high level data link control کنترل پیوند دادههای سطح بالا
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com