English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 141 (7 milliseconds)
English Persian
link verb افعالربطیمثلAppear,Be,Seem
Other Matches
verb لغت
verb کلمه
do [verb] روی [فعلی که همراه می آید] تکیه میکند
verb دستورالعمل انجام عملی
verb فعل
verb مربوط به صدا
phrasal verb افعالدوقسمتی
linking verb فعل معین
finite verb فعل مسندی
factitive verb فعل متعدی
pregnant use of a verb بکار بردن فعل متعدی بدانگونه که مفعول ان مقدرباشدیعنی گفته نشود
reflexive verb افعالیکهفاعلومفعولآنهایکیست
verb active فعل معلوم
an impersonal verb فعل غیر شحصی
an impersonal verb فعلی که فاعل معینی ندارد و جز سوم شخص مفرد است
an inceptive verb فعلی که دلالت بر اغاز کاری نماید
an infinite verb فعل غیر مسندی
an infinite verb فعلی که محدود به شخص و افراد جمع نیست
verb active فعل متعدی
Verb.sap.. <proverb> عاقل و اشارتى .
the substantive verb فعل بودن
adverb modifying a verb معین فعل
to stand ready to [+ verb] آماده بودن برای
link شاخه رابط
link نوار
link حلقه زنجیر نوار فشنگ
link اتصال
link الحاق ملحق
link نقطه الحاق
link ملحق شدن دو یکان
link رکابی
link حلقه زنجیر
link حلقه
link بند
link میدان گلف
link زنجیر قلاب
T link اتصال سریع و طولانی داده
T link که میتواند داده تا چند مگابیت در ثانیه منتقل کند
link متصل کردن
link بهم پیوستن
link جفت کردن
link پیونددادن
link دانه زنجیر پیوند
link رابط
link دادهای که در فایل یا برنامه کاربردی دیگری به آن مراجعه شده است
link مسیر ارتباطی یا کانال بین دو قطعه یا وسیله
link اتصال یا وصل کردن دو قطعه سخت افزار یا نرم افزار
link پیوند دادن
link به هم پیوستن
link ارتباط
link پیوند
link تعداد دستورات کامپیوتری در برنامه که در هر زمان قابل فراخوانی هستند و کنترل به دستور بعدی به برنامه اصلی برمی گردد
link تابع نرم افزاری که امکان ارسال داده بین برنامههای ناسازگار میدهد
link لیست داده هایی که هر ورودی آدرس بعدی را دارد
link دستور ترکیب یک لیست از فایلهای جداگانه با هم
link-up پیوستن
link up پیوستن
link up عمل الحاق
link-up عمل الحاق
link برنامههای بررسی کامپیوتری برای بررسی اینکه هر قطعه در ارتباط با دیگران خوب کار میکند یا نه
link طرح ISO/OSI که بستههای داده را به اتصال بعدی می فرستد و تصحیح خطا میکند
link عضو اتصال
link قوانین بیان ارسال داده روی کانال
link chain زنجیر رابط
link trainer دستگاه پروازاموز
link belt تسمه اتصال
link boy مشعل دار
link belt تسمه رابط
link belt نوار حلقهای جداشونده فشنگ
link belt نوار فشنگ
link bar میله اتصال
link attached دور دست
link attached دور
link attached راه دور
link encryption خودکار کردن سیستم رمز اتصال سیستم رمز به یک سیستم مخابراتی خودکار
track link اتصالشیار
split link چاکشاخهایرابط
lifting link اتصالدنده
cutter link اتصال
cuff link دکمهسرآستین
warm link پیوند گرم
to link hands دست بهم دادن
the connecting link علت
sleeve link دکمه زنجیری
saddle link حلقه زین دار
radio link پیوند رادیویی
compression link حلقهاتصال
link fuse فیوز باز
link chain زنجیر اتصال
link road راه فرعی
link-ups پیوستن
communications link پیوند مخابراتی
coupler link لینک اتصال
coupler link عضو اتصال
data link پیوند دادهای
data link ارتباط مبادله اطلاعات ارتباط کامپیوتری
data link راه اصلی که اطلاعات در ان بصورت دیجیتال منتقل میشوند
data link تجهیزاتی که اجازه انتقال اطلاعات به صورت یک داده رامیدهد
data link پیوند داده
data link اتصال داده
communication link اتثال ارتباطی
communication link رابطه مخابراتی ربط مخابراتی
missing link حلقه مفقوده
acetylene link پیوند استیلنی
acetylenic link پیوند استیلنی
causal link رابطه سببیت
cold link پیوند سرد
cold link پیوند دستی
common link حلقه معمولی
communication link پیوند ارتباطی
communication link تسلسل مخابراتی
data link محور مخابرات
drag link اتصال کششی
fuse link فشنگ فیوز
fuse link فیوز باز
fuse link رابط فیوز
fusible link عضو ذوب شونده
fusible link اتصال کوچک در یک PLA که میتواند وسیله را موقتا به برنامه وصل کند
fusible link اتصال گداختنی
link register ثبات پیوند
link-ups عمل الحاق
intermediate link حلقه میانی
line link خط اصلی
end link حلقه پایانی
end link حلقه انتهایی
drag link عضو کشش
dynamic link پیوند پویا
data link control کنترل اتصال داده
data link escape گریز اتصال دادهای
open link fuse فیوز باز
infra red link روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
infra red link سیستمی که به دو کامپیوتر یا یک کامپیوتر و یک چاپگر امکان رد و بدل کردن اطلاعات با استفاده از اشعه مادون قرمز میدهد تا داده را حمل کند
radio data link ارتباط کامپیوتری با بی سیم ارسال اطلاعات با بی سیم
link route segments راههای مورد استفاده برای حمل بار یکپارچه
dynamic link library در ویندوز ماکروسافت و OS/2 کتابخانه برنامه ها که از طریق برنامه اصلی قابل فراخوانی است
permissive action link ضامن مسلح شدن جنگ افزاراتمی ضامن خودکار
micro to mainframe link اتصال ریزکامپیوتر به کامپیوتر اصلی
link lift vehicle حمل و نقل بار و پرسنل به صورت یکپارچه حمل یکپارچه
synchronous data link control کنترل پیوند دادهای همگام
high level data link control کنترل پیوند دادههای سطح بالا
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com