English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 194 (9 milliseconds)
English Persian
liquid crystal کریستال مایع
Search result with all words
liquid crystal display کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه میشود و در ساعتها و صفحه نمایش ماشین حسابها به کار می رود
liquid crystal display صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
liquid crystal displays کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه میشود و در ساعتها و صفحه نمایش ماشین حسابها به کار می رود
liquid crystal displays صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
liquid crystal bar graph panel indicator شاخص گراف- میله بااستفاده از قطعات کریستال مایع
liquid crystal display colour pigmented صفحه نمایش با محلولهای کریستالی مایعی که رنگی به نظر میرسد
liquid-crystal display نمایشکریستالمایع
Other Matches
liquid liquid chromatography کروماتوگرافی مایع- مایع
liquid روان سلیس
liquid نقدشو
liquid پول شدنی
liquid سهل وساده
liquid نقدینه
to d. up a liquid مایعی را باچمچه ومانندان برداشتن یا خالی کردن
liquid سلیس
liquid روان
liquid ابکی
liquid چیز ابکی
liquid مایع
liquid ابگونه
crystal بلور کوارتز
crystal زلال بلوری کردن
crystal شفاف
crystal کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه می شوند که در ساعتهای مچی
crystal بلور
crystal کریستال
crystal قطعه کوچک از کریستال کوارتز که در فرکانس خاص به لرزش در می آید که به عنوان یک سیگنال ساعت خیلی دقیق برای کامپیوتر یا سایر برنامههای کاربردی زمان بندی شده به کار می رود
crystal ماشین حسابها و صفحههای نمایش دیجیتال به کار می رود
crystal صفحه چاپ شده که از یک چراغ قوی کنترل شده توسط کریستال مایع برای تولید تصویر در طبل حساس به عکس استفاده میشود
liquid limit مرز روانی
liquid fire اتش روان
liquid exygen اکسیژن مایع
liquid limit حدمیعان
liquid fuel سوخت مایع
liquid glass شیشه مایع
liquid honing سنگ زنی مایعی
liquid fire اتش پاشیدنی
liquid hydrates مایع هیدراتها
liquid limit حد روانی
liquid hydrogen هیدروژن مایع
liquid consonants حروف نرم
flammable liquid مایع اشتعال پذیر
liquid gas گاز مایع
liquid air هوای مایع شده
liquid air ابگون هوا
liquid air هوای مایع
liquid ammonia امونیاک مایع
liquid assets دارائیهای نقدی
liquid bitumen قیر روان
liquid capital سرمایه نقدی
liquid capital سرمایه راکد
liquid capital سرمایهای که پول نقد باشد
developer liquid مایع فهور
liquid limit حد میعان
liquid state حالت مایع
mother liquid مادر اب
perfect liquid نقدینه کامل
sealing liquid مایع اب بندی
supercooled liquid مایع ابر سرد
superheated liquid مایع ابر گرم
to strain a liquid صاف کردن یک مایع
liquid compass مایعقطبنما
liquid eyeliner خطچشممایع
washing-up liquid مایعفرفشوئی
liquid lunch ناهارحاویمشروباتالکلی
liquid mascara ریمل
liquid soap صابون مایع
liquid rocket راکت سوخت مایع
liquid propellant سوخت مایع
liquid limit مرزحالت شلی
liquid limit مرز ابگونگی
liquid limit حد جاری شدن
liquid limit حد سیلان
liquid measure مقیاس اندازه گیری مایعات حجم سنج
liquid measure مقیاس حجم مایع
perfect liquid پول نقد
liquid nitrogen نیتروژن مایع
liquid oxygen اکسیژن مایع
liquid propellant خرج مایع
liquid propellant خرج پرتاب مایع
liquid propellant سوخت مایع موشک
liquid foundation کرم مایع
battery liquid الکترولیت باتری
battery liquid مایع باتری
liquid consonants حروف گنگی که صدای انها روان و نرم مینماید
absorption liquid مایع جذب
liquid crystals کریستال مایع
cryogenic liquid مایع سرمازا
cryogenic liquid گاز مایع شده در درجه حرارت خیلی پایین
valence crystal بلور کووالانسی
covalent crystal بلور کووالانسی
metal crystal بلور فلز
crystal allotropy چند شکلی بلور
crystal axis محور کریستال
crystal control تنظیم با بلور
mixed crystal کریستال مخلوط
crystal grain دانه بلوری
crystal defect نقص بلور
crystal glass بلور
crystal gazing بلور بینی
crystal gazer ساحر یا جادوگر
crystal filter صافی بلورین
crystal energy انرژی بلور
crystal diode دیود
crystal diode دیود بلوری
crystal detector اشکارساز بلورین
mixed crystal کریستال امیخته
molecular crystal بلور مولکولی
crystal button ریسهکریستالی
crystal drop اشککریستالی
crystal balls گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار
crystal balls انتن رادار
crystal clear واضح-مبرهن
crystal ball گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار
crystal ball انتن رادار
I cant do any crystal – gazing . علم غیب که ندارم
x cut crystal کریستالی که عمود بر محورایکس و بموازات محور سوم بریده شده است
atomic crystal بلور اتمی
monovalent crystal بلور تک والانسی
colored crystal بلور سنگین
cast crystal بلور ریخته
pizoelectric crystal کریستال پیزوالکتریک
quartz crystal بلور کوارتز
quasi crystal شبه بلور
rock crystal سنگ بلور
single crystal تک بلور
as clear as crystal <idiom> مثل اشک چشم [زلال]
crystal rectifier دیود
crystal system دستگاه بلور
crystal structure ساختار بلور
crystal set گیرنده اشکارساز
crystal set اشکارساز کریستالی
crystal set رادیوی ترانزیستوری
crystal rectifier دو قطبی بلورین
crystal pulling بلور پردازی
crystal plane صفحه بلور
ionic crystal بلور یونی
host crystal بلور زمینه
ideal crystal کریستال ایده ال
crystal water اب تبلور
detecting crystal بلور اشکارساز
crystal transducer کریستالی
distorted crystal بلور واپیچیده
filter crystal کریستال صافی
crystal transducer مبدل
host crystal بلور میزبان
iceland crystal بلور ایسلند
crystal plane سطح بلوری
crystal plane سطح کریستالی
crystal lattice شبکه بلوری
crystal microphone میکروفون بلوری
crystal lattice شبکه کریستالی
crystal mixer ترکیب کننده دیودی
crystal lattice شبکه بلورین
crystal oscillator نوسان ساز کریستالی
crystal pendant اویز
crystal lattice شبکه بلور
crystal pickup پیک اپ کریستالی
crystal lattic شبکه کریستالی
crystal growth رشد بلور
crystal pickup پیکاپ بلورین
liquid hydrogen tank مخزنهیدروژنمایع
liquid metal charge شارژ فلز مذاب
liquid nitrogen tank مخزننیتروژنمایع
liquid limit test ازمون مرز حالت شلی
liquid oxygen tank مخزناکسیژنمایع
liquid/gas separator دستگاهتجزیهایگاز
liquid/gas separator مایع
liquid air container مخزن هوای مایع
liquid limit test ازمون حد روانی
liquid membrance electrode الکترود مایع غشایی
gas liquid chromatography کروماتوگرافی مایع گاز
crystal field theory نظریه میدان بلور
frequency changer crystal بلور تغییر دهنده بسامد
crystal growth affinity رشد خواهی بلور
crystal video rectifier یکسوکننده بلورین ویدئو
crystal ball stopper گلوله بلوری شیشه لیموناد
burnout of a crystal rectifier سوختن یکسوکننده دیودی
noble gas crystal بلور گازهای بی اثر
inert gas crystal بلور گازهای بی اثر
interplanar crystal spacing فاصله بین صفحهای
hexagonal crystal system سیستم کریستال شش گوش
gas liquid partitions chromatography کروماتوگرافی گاز- مایع
leach [liquid formed by leaching] مایعی که از صافی گرفته شده [شیمی]
cross section of a liquid compass قسمتموربقطبنمایمایع
bulk liquid storage space حجم کلی مخزن
liquid oxygen tank baffle مخزناکسیژنمایعبیمصرف
crystal field stabilization energy انرژی پایداری میدان بلور
How was I supposed to know . After all I didnt have a crystal ball. مگر کف دستم را بو کرده بودم.
current sensitivity of a crystal rectifi حساسیت یکسوکننده بلورین
electrostatic crystal field theory نظریه الکتروستاتیکی میدان بلور
crystal frequency changer efficiency بازده بلور تغییر دهنده بسامد
It stickd out a mile. It is crystal clear . It is as clear as daylight. مثل روز روشن است ( پرواضح است )
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com