English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English Persian
load diagram نمودار بار
load diagram دیاگرام بار
Other Matches
set diagram [e.g. Euler or Venn diagram] نمودار مجموعه [ریاضی]
diagram نمایش ترسیمی
diagram دیاگرام نمودار تصویر
diagram نموادری که ترتیب کارهای پردازش شده را نشان میدهد
diagram رسم چیزی به صورت نقشه یا جدول
diagram شکل ترسیمه
h r diagram نمودار اچ . ار
diagram شکل
diagram شکل هندسی
diagram طرح
diagram خط هندسی
diagram نمودار
diagram نما
diagram دیاگرام
diagram ترسیمه
diagram شما
diagram شکل راهنما دیاگرام
flow diagram نشانههای مخصوص برای معرفی وسیله تصحیات و عملیات در فلوچارت
flow diagram کنترل آن و مسیرهای آن به صورت گرافیکی
flow diagram فلوچارت
flow diagram شرح فرآیند
flow diagram صفحه پلاستیکی با نشانههای بریده شده موقت برای اجازه دادن به نشانه ها تا به آسانی و به سرعت رسم شوند
flow diagram ترتیبی که رویدادها در فلوچارت رخ میدهد
flow diagram دیاگرامی که محل وقوع تصمیمات منط ق در یک ساختار را نشان میدهد و تاثیر آنها روی اجرای برنامه
flow diagram نموداری که ترتیب مراحل در یک فرآیند یا برنامه را نشان دهد
flow diagram نمودارجریان
interconnection of diagram نمودار اتصال
indicator diagram دیاگرام نشاندهنده
inclination diagram دیاگرام میل توپ
hypsometric diagram طرح منظری عوارض نمایی که عوارض در ان با سایه زدن مشخص شده باشد
heyland diagram دیاگرام دایرهای ماشین اسنکرون
heyland diagram دیاگرام هایلند
functional diagram نمودار وفیفه مندی
frequency diagram نمودار بسامد
flow diagram دیاگرامی برای شرح یک کامپیوتر یک ساختار سیستم پردازش داده
flow diagram نمودار جریان
correlation diagram نمودار همبستگی
connection diagram دیاگرام مداری
connection diagram دیاگرام اتصال
connecting diagram دیاگرام اتصال
climate diagram اقلیم نگار
clearance diagram قواره
circuit diagram دیاگرام مسیر جریان
circuit diagram شمای اتصال
coverage diagram دیاگرام منطقه پوشش
coverage diagram نمای منطقه زیر پوشش
dataflow diagram نمودار گردش داده
flow diagram نمودار گردشی
equilibrtum diagram نمودار تعادل
equilibrium diagram دیاگرام تعادل
elementary diagram نمودار ابتدایی
dimension diagram رسم اندازه
detail diagram نمودار جزئیات
deployment diagram طرح گسترش
deployment diagram دیاگرام گسترش
cabling diagram نمودار سیم کشی
track diagram دیاگرام خط
venn diagram نمودار ون
Veitch diagram نمایش گرافیکی جدول درستی
vector diagram نمودار برداری
transition diagram گذارنما
transition diagram نمودار گذارها
timing diagram نمودار تنظیم وقت
state diagram نمودار حالات
selectivity diagram نمودار گزینش پذیری
venn diagram نمایش گرافیکی رابط ه بین وضعیتهای سیستم یا مدار
Argand diagram نمودار آرگاند [ریاضی]
Venn's diagram نمودار ون [ریاضی]
Venn diagram نمودار ون [ریاضی]
circulation diagram نمودارچرخهای
wiring diagram نمودار سیم کشی ساختمان نقشه سیم کشی دیاگرام سیم کشی
winding diagram نمودار سیم پیچی
schematic diagram نمودارشمایی
schematic diagram نمودار اجمالی
schematic diagram نقشه رادیو
napier diagram deviation of curve
microphone diagram ممبران یا دیاگرام میکروفن
mass diagram منحنی نجموع
mass diagram منحنی مجموع بدهها
logic diagram نمودار منطقی
location diagram راهنمای اتصال نقشه
loading diagram دیاگرام بارگیری
phase diagram نمودار فاز
polar diagram نقشه قطبی
schematic diagram نمودار طرح کلی
scatter diagram دیاگرام پراکنش
scatter diagram نمودار پراکندگی
safety diagram دیاگرام تامین
rieke diagram نمودار ریکه
potential diagram نمودار پتانسیل
polar diagram نمودار با مختصات قطبی
tree diagram نمودار درخت
block diagram نمودار بلوکی نمودار کلی
beach diagram طرح نمودار اسکله
boat diagram دیاگرام محل قایقها درعملیات هجومی اب خاکی
block diagram نمایش تصویری سیستمها
block diagram بلوک دیاگرام
bar diagram نمودار میلهای
beach diagram طرح نمودار بارانداز ساحلی طرح نمودار قسمت ساحلی
block diagram نمودار بلوکی
block diagram نمودار کلی
block diagram نمودار کندهای
arrow diagram نمودار برداری
circuit diagram دیاگرام مداری
hertzprung russel diagram تردید
shear and moment diagram دیاگرام نیروی برشی و لنگرخمشی
shape of the moment diagram شکل دیاگرام خمشی
free body diagram نمودار ایستایی
cumulative delivery diagram منحنی تحویل تراکمی نموداری که نحوه تحویل کالاها را نشان میدهد
hertzprung russel diagram دودلی
hertzprung russel diagram درنگ
hertzprung russel diagram ن
country cover diagram دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
aggregate flow diagram نمودار تهیه مصالح
stress strain diagram نمودار تنش و تغییر بعد نسبی
characteristic diagram for the concrete دیاگرام مشخصه بتن دیاگرامی که تغییر شکلهای بتن را بر حسب مقادیرمشخصه تنشهای نظیر انهانشان میدهد
iron carbon diagram نمودار اهن- کربن
energy level diagram نمودار انرژی- تراز
characteristic diagram for the steel دیاگرام مشخصه فولاد دیاگرامی که تغییر شکلهای فولاد را برحسب مقادیرمشخصه تنشهای نظیر انهانشان میدهد
field bistribution diagram دیاگرام پخش میدان
tension test diagram نمودار ازمایش کشش
tanabe sugano diagram نمودار تانابه- سوگانو
diagram of weaving principle تصویرطرزبافت
assault area diagram نمودار مشخصات منطقه هجوم عملیات اب خاکی
load شارژ کردن
useful load بار مفید
to load off خالی کردن
to load off بار اندازی کردن
load استفاده از بیش از یک کامپیوتر در شبکه حتی خارج از بار هر پردازنده
load خرج گذاری کردن
load انتقال فایل یا برنامه از دیسک یا نوار به حافظه اصلی
load ذخیره گذاری کردن
over load اضافه بار
load بار
load قرار دادن دیسک یا نوار در کامپیوتر تا اجرا شود
off load انتقال کارها از یک سیستم کامپیوتری به سیستم دیگری که براحتی بار میشود قراردادن داده ها در یکدستگاه جانبی
load and go بار کنش و اجراء
load کاری که باید انجام شود
load and go بارکنش و اجرا
load محموله
load فشنگ گذاری
load فرمانی انتقال اطلاعات ازحافظه جانبی به حافظه اصلی
load بارگیری کردن
load بارمهمات هواپیما
load بار کردن
load پر کردن تفنگ یا توپ فشنگ گذاری کردن
load بارگیری مهمات
load خشاب
load بار زدن
load فشنگ
load فیلم
load گذاشتن
load تعداد کارهایی که ماشین باید کامل کند
load بار گیری شدن
load بارزدن
load تفنگ یا سلاحی را پرکردن
load بار خارجی
load سنگین کردن
get a load of <idiom> دیدن چیزی
load گرانبارکردن
load کوله بار
load فشار مسئولیت
load بارالکتریکی
able to take a load <adj.> بار پذیر
load عمل پرکردن تفنگ باگلوله
load عملکردماشین یا دستگاه
load بار کردن پر کردن
load بار فشار
load بار داشتن
load بار کردن داده ترتیبی در محلهای نامتمادی حافظه
load فرفیت بارگیری
load فرفیت
load برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
load نیرو
useful load فرفیت مفید
load برای انتقال برنامه به حافظه با گنجایش بالا
peak load بار حداکثر
peak load بار خارجی بیشینه
load spread انتشار نیرو
load spreader بار پخش کن هواپیما
no load current جریان بی باری
peak load حداکثر بار
no load condition حالت بی باری
peak load بار پیک
maximum load بار حداکثر
mission load اماد عملیاتی
mission load بار مبنای عملیاتی
platform load بار سکودار
platform load بار اماده برای بارریزی هوایی
travelling load بار متحرک
permissible load بار مجاز
permanent load بار دائمی
peak load بار قلهای
load sharing شراکت در بارگذاری
maximum load بار گذاری حداکثر
peak load بحبوحه مصرف
load switch کلید بار
load tension ولتاژ بار
lodestaror load ستاره قطبی
on load speed سرعت بار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com