Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 127 (6 milliseconds)
English
Persian
logic analyzer
تحلیل کننده منطقی
Other Matches
analyzer
تحلیل کننده
analyzer
تحلیل گر
analyzer
کافنده
analyzer
تجزیه گر
analyzer
وسیله آزمایش الکترونیکی که الگوهای مختلف سیگنال را نمایش میدهد
analyzer
انالیزور
analyzer prism
منشور کافنده
differential analyzer
تحلیل کننده تفاضلی
systems analyzer
تحلیل گر سیستم
program analyzer
تحلیل کننده برنامه
program analyzer
برنامه کاو
ignition analyzer
اسیلوگراف کنترل احتراق
logic
ولتاژ نمایش وضعیت منط قی مشخص .
logic
تخته مدار چاپ شده حاوی دروازههای منط قی دودویی و نه قط عات آنالوگ
logic
دانش تفکرات و دلایل
logic
سیستم کاهش نتیجه از داده دودویی
logic
مراحل و تصمیمات و ارتباطات
logic
نمایش گرافیکی قط عات منط قی
logic
مدر منط قی که خروجی آن بستگی به وضعیت منط قی ورودی قبل دارد
logic
منطقی
logic
لاجیک
logic
منطق
logic
استدلال
logic
زبان ریاضی
logic
برهان
logic
منطق ریاضی
logic
ترمیم فرم و ساختار بدون توجه به محتوا
logic
ترمیم ریاضی عملیات منط قی مثل AND و OR و... و تبدیل آنها به مدارهای مختلف
logic
مدار الکترونیکی یک عملوند منط قی اعمال میکند به سیگنال ورودی و خروجی تولید میکند
logic
عمل کامپیوتری یا تابعی که تصمیم گیری میکند. قط عات کامپیوتر یا سیستم دیجیتال
logic
مدار الکترونیکی که از چندین دروازههای منط قی مثل EXOR,OR,AND تشکیل شده
logic
بخشی از کد که توابع نامناسب مثل آسیب سیستم انجام میدهد وقتی شرایط ی برقرار باشند
logic
نشانه گرافیکی برای نمایش نوعی تابع منط قی
logic
قطعه آزمایش که وضعیت منط قی قط عات یا مدارها را نشان میدهد
logic
یکی از دو سطح ممکن مدار دیجیتال . سطح ها به صورت 1 و 0 هستند یا درست و نادرست
logic
دروازه یا ترکیب دروازههای منط قی
logic symbol
علامت منطقی
logic theorist
نظریه پرداز منطقی
logic theory
نظریه منطقی
logic unit
واحد منطقی
logic variable
متغیر منطقی
mathematical logic
منطق ریاضی
logic symbol
نماد منطقی
logic switch
گزینه منطقی
logic sum
مجموع منطقی
logic multiply
ضرب منطقی
logic network
شبکه منطقی
logic operator
اپراتور منطقی
logic probe
کاوشگر منطقی
logic product
حاصلضرب منطقی
logic programming
برنامه نویسی منطقی
logic operation
عمل منطقی
logic seeking
چاپگری که میتواند اطلاع مورد نیاز را با کمترین جابجایی نوک تامین میکند
logic seeking
انتهای خط وط
logic seeking
دستورات تنظیم و... را تشخیص میدهد
logic shift
تغییر مکان منطقی
logic instruction
دستورالعمل منطقی
three state logic
دروازه منط قی یا IC که سه وضعیت خروجی ممکن دارد
three state logic
: بالای منط قی , پایین منط قی و امپدانس بالا
threshold logic
منطق استانهای
to chop logic
منطق بافتن
two level logic
منطق دوسطحی
formal logic
منطق صوری
[منطق]
mathematical logic
منطق ریاضی
[ریاضی]
symbolic logic
زبان علایم یاعلامتی
symbolic logic
منطق سمبلیک
n level logic
منطق N سطحی
negative logic
منطق منفی
positive logic
منطق مثبت
propositional logic
منطق گزارهای
sequential logic
منطق ترتیبی
shared logic
منطق اشتراک
structural logic
منطق ساختی
symbolic logic
منطق نمادی
symbolic logic
منطق رمزی
boolean logic
منطق بولی
logic analysis
تحلیل منطقی
logic add
جمع منطقی
hardwired logic
تابع منط قی یا برنامهای که در سخت افزار نصب شده است و از وسایل الکترونیکی مثل دروازه ها و نه نرم افزار استفاده میکند
fuzzy logic
منطق نامعلوم
fuzzy logic
نوعی منط ق در برنامه نویسی کامپیوتری که روشهای نتیجه گیری در مغز بشر را جانشین میکند
formmal logic
منطق صوری
formal logic
قضاوت سطحی
formal logic
منطق صوری
formal logic
منطق رمزی
formal logic
منطق مجرد
fluid logic
منطق سیلانی
affective logic
منطق عاطفی
control logic
منطق کنترل
computer logic
منطق کامپیوتر
logic array
ارایه منطقی
logic board
تخته منطقی
logic board
برد منطقی
logic diagram
نمودار منطقی
logic element
عنصر منطقی
logic element
عنصر لاجیک
logic error
خطای منطقی
logic function
تابع منطقی
logic gate
دروازه منطقی
logic gates
گیتهای منطقی
logic device
دستگاه منطقی
logic designer
طراح مدارهای منطقی
logic circuits
مدارهای منطقی
logic design
طراحی منطقی
logic design
طرح منطقی
logic circuit
مدار منطقی
logic card
کارت منطقی
current mode logic
منطق جریانی
emitter coupled logic
طرح مدار منط قی با سرعت بالا با استفاده از انتشار کنندههای ترانزیستور به عنوان خروجی به سایر مراحل
random logic design
طرح منطقی تصادفی
uncommitted logic array
جدول محلهای حافظه در سیستم که خالی هستند یا اختصاص داده نشده اند
uncommitted logic array
مشابه 10328
logic arithmetic unit
واحد منطق و حساب
diode transistor logic
DTL
arithmetic logic unit
واحد حساب و منطق
programmable logic array
ارایه منطقی برنامه پذیر ارایه منطقی برنامه ریزی
single rail logic
منطق تک خطی
positive true logic
یک سیستم منطقی که در ان ولتاژ کم بیانگر بیت صفر وولتاژ بالا بیان کننده بیت یک میباشد
negative true logic
سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
integrate logic circuit
مدار منطقی مجتمع
first order predicate logic
PROLO بکار می رود
integrated injection logic
IIL
double rail logic
منطق دو خطی
arithmetic logic unit
بخشی از CPU که عملیات محاسباتی را انجام میدهد واحد محاسبه و منطق
direct coupled transistor logic
سیستم منطقی که منحصرا" ازترانزیستورها به عنوان عناصر فعال استفاده میکند
transistor transistor logic
منطق TTL
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com