English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 157 (8 milliseconds)
English Persian
logic circuits مدارهای منطقی
Other Matches
circuits اتصال الکتریکی
circuits مدار جریان
circuits حوزه قضائی
circuits حوزه صلاحیت دادگاه
circuits پیست اتومبیلرانی
circuits جریان الکتریکی
circuits مسیر
circuits احاطه کردن
circuits مسیر گردش
circuits دایره
circuits ارتباط بین عناصر الکترونیکی که عملی را انجام می دهند
circuits و یک مدار را تشکیل می دهند بهم وصل میکند
circuits نصب تختهای که عناصری که بعداگ بهم وصل شده
circuits وسیلهای که ولتاژ یا جریان یا امیدانس یا سیگنال یک مدار را اندازه گیری میکند
circuits وسیلهای که عناصر را با قط ع برق در صورت بروز شرایط غیر عادی محافظت میکند
circuits وسیله نصب مسط ح که شیارهای هادی فلزی دارد که روی سطح آن چاپ شده اند و پس از نصب اجزای دیگر مدار کامل میشود
circuits مدار الکترونیکی که از چندین دروازه منط ق تشکیل شده است مثل :Exor , OR , And
circuits یچ کردن عملیات انجام میدهد
circuits مدار منط قی که روی ورودیهای دودویی برای تولید خروجی طبق مجموعه توابع سخت افزاری عملیات انجام میدهد
circuits مداری که امکان ارتباط داده دو جهته برقرار میکند
circuits روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
circuits طرح گرافیکی یک مدار
circuits اطلاعات مربوط به توانایی یک مدار مخصوص
circuits دورچیزی گشتن درمداری سفر کردن
circuits اتحادیه کنفرانس
circuits مدار
circuits جریان حوزه
circuits پیست اسبدوانی
circuits حوزه قضایی یک قاضی دور
circuits دوره
circuits گردش
closed circuits تصویر تلویزیونی که علائم ان بوسیله سیم به چندگیرنده منتقل میشود
closed circuits تلویزیون مداربسته
closed circuits مدار بسته
short-circuits اتصال کوتاه
computer circuits مدارهای کامپیوتری
coupling of circuits تزویج مدارات
series circuits مدارهای زنجیری
scheduled circuits خط وط تلفن فقط برای ارتباط دادهای
coupling of circuits پیوست مدارها
control circuits مدارهای کنترل
connections of polyphase circuits اتصالهای مدارهای چند فاز
logic منطق
logic استدلال
logic برهان
logic منطق ریاضی
logic زبان ریاضی
logic لاجیک
logic دانش تفکرات و دلایل
logic مدار الکترونیکی که از چندین دروازههای منط قی مثل EXOR,OR,AND تشکیل شده
logic سیستم کاهش نتیجه از داده دودویی
logic تخته مدار چاپ شده حاوی دروازههای منط قی دودویی و نه قط عات آنالوگ
logic ولتاژ نمایش وضعیت منط قی مشخص .
logic مراحل و تصمیمات و ارتباطات
logic نمایش گرافیکی قط عات منط قی
logic مدر منط قی که خروجی آن بستگی به وضعیت منط قی ورودی قبل دارد
logic عمل کامپیوتری یا تابعی که تصمیم گیری میکند. قط عات کامپیوتر یا سیستم دیجیتال
logic دروازه یا ترکیب دروازههای منط قی
logic ترمیم فرم و ساختار بدون توجه به محتوا
logic یکی از دو سطح ممکن مدار دیجیتال . سطح ها به صورت 1 و 0 هستند یا درست و نادرست
logic قطعه آزمایش که وضعیت منط قی قط عات یا مدارها را نشان میدهد
logic ترمیم ریاضی عملیات منط قی مثل AND و OR و... و تبدیل آنها به مدارهای مختلف
logic نشانه گرافیکی برای نمایش نوعی تابع منط قی
logic بخشی از کد که توابع نامناسب مثل آسیب سیستم انجام میدهد وقتی شرایط ی برقرار باشند
logic مدار الکترونیکی یک عملوند منط قی اعمال میکند به سیگنال ورودی و خروجی تولید میکند
logic منطقی
logic theorist نظریه پرداز منطقی
logic variable متغیر منطقی
logic sum مجموع منطقی
logic switch گزینه منطقی
logic symbol نماد منطقی
logic symbol علامت منطقی
logic unit واحد منطقی
logic theory نظریه منطقی
logic seeking دستورات تنظیم و... را تشخیص میدهد
logic gates گیتهای منطقی
logic instruction دستورالعمل منطقی
logic multiply ضرب منطقی
logic network شبکه منطقی
logic operation عمل منطقی
logic operator اپراتور منطقی
logic probe کاوشگر منطقی
logic product حاصلضرب منطقی
logic programming برنامه نویسی منطقی
logic seeking چاپگری که میتواند اطلاع مورد نیاز را با کمترین جابجایی نوک تامین میکند
logic seeking انتهای خط وط
mathematical logic منطق ریاضی
n level logic منطق N سطحی
three state logic دروازه منط قی یا IC که سه وضعیت خروجی ممکن دارد
three state logic : بالای منط قی , پایین منط قی و امپدانس بالا
threshold logic منطق استانهای
to chop logic منطق بافتن
two level logic منطق دوسطحی
formal logic منطق صوری [منطق]
mathematical logic منطق ریاضی [ریاضی]
symbolic logic زبان علایم یاعلامتی
symbolic logic منطق سمبلیک
negative logic منطق منفی
positive logic منطق مثبت
propositional logic منطق گزارهای
sequential logic منطق ترتیبی
logic shift تغییر مکان منطقی
shared logic منطق اشتراک
structural logic منطق ساختی
symbolic logic منطق نمادی
symbolic logic منطق رمزی
boolean logic منطق بولی
logic analyzer تحلیل کننده منطقی
logic analysis تحلیل منطقی
logic add جمع منطقی
hardwired logic تابع منط قی یا برنامهای که در سخت افزار نصب شده است و از وسایل الکترونیکی مثل دروازه ها و نه نرم افزار استفاده میکند
fuzzy logic منطق نامعلوم
formal logic قضاوت سطحی
fuzzy logic نوعی منط ق در برنامه نویسی کامپیوتری که روشهای نتیجه گیری در مغز بشر را جانشین میکند
formmal logic منطق صوری
formal logic منطق صوری
formal logic منطق رمزی
formal logic منطق مجرد
fluid logic منطق سیلانی
affective logic منطق عاطفی
control logic منطق کنترل
computer logic منطق کامپیوتر
logic designer طراح مدارهای منطقی
logic device دستگاه منطقی
logic function تابع منطقی
logic diagram نمودار منطقی
logic error خطای منطقی
logic element عنصر منطقی
logic element عنصر لاجیک
logic design طراحی منطقی
logic board برد منطقی
logic board تخته منطقی
logic array ارایه منطقی
logic card کارت منطقی
logic gate دروازه منطقی
logic circuit مدار منطقی
logic design طرح منطقی
current mode logic منطق جریانی
uncommitted logic array مشابه 10328
arithmetic logic unit واحد حساب و منطق
arithmetic logic unit بخشی از CPU که عملیات محاسباتی را انجام میدهد واحد محاسبه و منطق
emitter coupled logic طرح مدار منط قی با سرعت بالا با استفاده از انتشار کنندههای ترانزیستور به عنوان خروجی به سایر مراحل
uncommitted logic array جدول محلهای حافظه در سیستم که خالی هستند یا اختصاص داده نشده اند
diode transistor logic DTL
random logic design طرح منطقی تصادفی
negative true logic سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
programmable logic array ارایه منطقی برنامه پذیر ارایه منطقی برنامه ریزی
integrated injection logic IIL
positive true logic یک سیستم منطقی که در ان ولتاژ کم بیانگر بیت صفر وولتاژ بالا بیان کننده بیت یک میباشد
single rail logic منطق تک خطی
logic arithmetic unit واحد منطق و حساب
first order predicate logic PROLO بکار می رود
double rail logic منطق دو خطی
integrate logic circuit مدار منطقی مجتمع
direct coupled transistor logic سیستم منطقی که منحصرا" ازترانزیستورها به عنوان عناصر فعال استفاده میکند
transistor transistor logic منطق TTL
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com