Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 186 (8 milliseconds)
English
Persian
logic symbol
نماد منطقی
logic symbol
علامت منطقی
Other Matches
symbol
اشاره
symbol
رمز
symbol
نشانه
symbol
مظهر
symbol
بصورت سمبل دراوردن
symbol
رقم
symbol
علامت نمون
symbol
نشانه یا تصویری که معرف چیزی است
symbol
نشانه گرافیکی برای نمایش نوعی تابع منط قی در نمودار
symbol
لیست بر چسب ها و نام ها در کامپایلر یا اسجلر که مربوط به آدرس آنها در برنامه که ماشین است
symbol
علامت ترسیمی علامت فرمولی
symbol
اختصار علامت اختصاری علامت تجسمی
symbol
رمز اشاره شاخص
symbol
رمز اشاره
symbol
نماد
symbol
علامت
symbol
سمبل
symbol
نشان
logical symbol
علامت منطقی
special symbol
نماد ویژه
external symbol
علامت خارجی
punctuation symbol
نماد نقطه گذاری
flowchapt symbol
نماد روند نما
processing symbol
علامت پردازش
phallic symbol
نماد قضیب
flowchart symbol
نماد نمودار گردشی
flowcharting symbol
علامتی برای نمایش عملیات داده ها روند کار یا وسائل روی یک نمودار گردش کاربکار برده میشود
universal symbol
نماد همگانی
nonterminal symbol
نماد غیر پایانی
shorthand symbol
مخفف
mnemonic symbol
نماد حفظی
special symbol
نماد خاص
Symbol font
نوع نوشتار Trve Type در ویندوز که حاوی تمام نشانه ها و حروف یونانی است
symbol manipulation
دستکاری نمادها
symbol table
جدول نمادها جدول نمادی
term symbol
نشانه جمله طیفی
terminal symbol
علامت پایانی
terminating symbol
نماد پایان بخش
tracking symbol
نماد پیگردی
tracking symbol
علامت کوچکی روی صفحه نمایش تصویر که محل مکان نما را نشان میدهد
variable symbol
نماد متغییر
status symbol
نماد منزلت
status symbol
علامت مقام
status symbol
نشانهی شان و اعتبار
abstract symbol
نماد بی مسما
terminal symbol
نماد پایانی
symbol table
جدول نمادها
symbol stringe
رشته نمادی
symbol table
جدول علامت
distinguished symbol
نماد متمایز
accounting symbol
علایم مشخصه حساب
base symbol
علایم قراردادی مبنا
connector symbol
علامت اتصال
annotation symbol
علامت حاشیه نویسی
appropriation symbol
کد بودجه
appropriation symbol
کد اعتبار
composite symbol
علامت ترکیبی
decision symbol
علامت تصمیم
authority symbol
نماد قدرت
aiming symbol
ی که روی صفحه نشان داده میشود مربوط به محلی که قلم نوری قابل تشخیص است
symbol substitution test
ازمون جانشین سازی نمادها
symbol digit test
ازمون نماد- رقم
It is not much of a reputation (status symbol) for one.
اینهم برای آدم شهرت نشد
input output symbol
علامت ورودی- خروجی
symbol arrangement test
ازمون نمادارایی
predefined process symbol
علامت فرایند از پیش تعریف شده
external symbol dictionary
فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
predefined process symbol
نماد فرایند از پیش تعریف شده
token
[symbol, abbreviation]
مخفف
logic
منطق ریاضی
logic
نمایش گرافیکی قط عات منط قی
logic
مدر منط قی که خروجی آن بستگی به وضعیت منط قی ورودی قبل دارد
logic
مراحل و تصمیمات و ارتباطات
logic
ولتاژ نمایش وضعیت منط قی مشخص .
logic
تخته مدار چاپ شده حاوی دروازههای منط قی دودویی و نه قط عات آنالوگ
logic
سیستم کاهش نتیجه از داده دودویی
logic
دانش تفکرات و دلایل
logic
منطق
logic
عمل کامپیوتری یا تابعی که تصمیم گیری میکند. قط عات کامپیوتر یا سیستم دیجیتال
logic
دروازه یا ترکیب دروازههای منط قی
logic
زبان ریاضی
logic
ترمیم فرم و ساختار بدون توجه به محتوا
logic
بخشی از کد که توابع نامناسب مثل آسیب سیستم انجام میدهد وقتی شرایط ی برقرار باشند
logic
قطعه آزمایش که وضعیت منط قی قط عات یا مدارها را نشان میدهد
logic
برهان
logic
استدلال
logic
منطقی
logic
ترمیم ریاضی عملیات منط قی مثل AND و OR و... و تبدیل آنها به مدارهای مختلف
logic
مدار الکترونیکی یک عملوند منط قی اعمال میکند به سیگنال ورودی و خروجی تولید میکند
logic
مدار الکترونیکی که از چندین دروازههای منط قی مثل EXOR,OR,AND تشکیل شده
logic
نشانه گرافیکی برای نمایش نوعی تابع منط قی
logic
یکی از دو سطح ممکن مدار دیجیتال . سطح ها به صورت 1 و 0 هستند یا درست و نادرست
logic
لاجیک
kahn's test of symbol arrangement
ازمون نماد ارایی کان
the Green Dot®
[recycling symbol]
علامت نقطه سبز
[بازچرخی در محیط زیست]
structural logic
منطق ساختی
threshold logic
منطق استانهای
shared logic
منطق اشتراک
sequential logic
منطق ترتیبی
propositional logic
منطق گزارهای
positive logic
منطق مثبت
three state logic
دروازه منط قی یا IC که سه وضعیت خروجی ممکن دارد
logic seeking
انتهای خط وط
two level logic
منطق دوسطحی
formal logic
منطق صوری
[منطق]
three state logic
: بالای منط قی , پایین منط قی و امپدانس بالا
mathematical logic
منطق ریاضی
[ریاضی]
symbolic logic
زبان علایم یاعلامتی
symbolic logic
منطق سمبلیک
symbolic logic
منطق رمزی
symbolic logic
منطق نمادی
to chop logic
منطق بافتن
affective logic
منطق عاطفی
logic device
دستگاه منطقی
fluid logic
منطق سیلانی
logic card
کارت منطقی
logic circuit
مدار منطقی
logic circuits
مدارهای منطقی
logic design
طرح منطقی
logic design
طراحی منطقی
logic designer
طراح مدارهای منطقی
logic diagram
نمودار منطقی
logic element
عنصر منطقی
logic element
عنصر لاجیک
logic error
خطای منطقی
logic function
تابع منطقی
logic board
برد منطقی
logic board
تخته منطقی
logic array
ارایه منطقی
formal logic
منطق مجرد
formal logic
منطق رمزی
formal logic
منطق صوری
formmal logic
منطق صوری
fuzzy logic
نوعی منط ق در برنامه نویسی کامپیوتری که روشهای نتیجه گیری در مغز بشر را جانشین میکند
fuzzy logic
منطق نامعلوم
hardwired logic
تابع منط قی یا برنامهای که در سخت افزار نصب شده است و از وسایل الکترونیکی مثل دروازه ها و نه نرم افزار استفاده میکند
logic add
جمع منطقی
logic analysis
تحلیل منطقی
logic analyzer
تحلیل کننده منطقی
logic gate
دروازه منطقی
logic gates
گیتهای منطقی
negative logic
منطق منفی
control logic
منطق کنترل
computer logic
منطق کامپیوتر
logic theorist
نظریه پرداز منطقی
logic theory
نظریه منطقی
logic switch
گزینه منطقی
logic unit
واحد منطقی
logic variable
متغیر منطقی
formal logic
قضاوت سطحی
mathematical logic
منطق ریاضی
boolean logic
منطق بولی
n level logic
منطق N سطحی
logic sum
مجموع منطقی
logic probe
کاوشگر منطقی
logic operator
اپراتور منطقی
logic operation
عمل منطقی
logic network
شبکه منطقی
logic product
حاصلضرب منطقی
logic programming
برنامه نویسی منطقی
logic multiply
ضرب منطقی
logic instruction
دستورالعمل منطقی
logic seeking
چاپگری که میتواند اطلاع مورد نیاز را با کمترین جابجایی نوک تامین میکند
logic seeking
دستورات تنظیم و... را تشخیص میدهد
logic shift
تغییر مکان منطقی
logic arithmetic unit
واحد منطق و حساب
first order predicate logic
PROLO بکار می رود
diode transistor logic
DTL
arithmetic logic unit
واحد حساب و منطق
positive true logic
یک سیستم منطقی که در ان ولتاژ کم بیانگر بیت صفر وولتاژ بالا بیان کننده بیت یک میباشد
arithmetic logic unit
بخشی از CPU که عملیات محاسباتی را انجام میدهد واحد محاسبه و منطق
programmable logic array
ارایه منطقی برنامه پذیر ارایه منطقی برنامه ریزی
uncommitted logic array
مشابه 10328
negative true logic
سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
current mode logic
منطق جریانی
double rail logic
منطق دو خطی
single rail logic
منطق تک خطی
random logic design
طرح منطقی تصادفی
integrated injection logic
IIL
integrate logic circuit
مدار منطقی مجتمع
uncommitted logic array
جدول محلهای حافظه در سیستم که خالی هستند یا اختصاص داده نشده اند
emitter coupled logic
طرح مدار منط قی با سرعت بالا با استفاده از انتشار کنندههای ترانزیستور به عنوان خروجی به سایر مراحل
direct coupled transistor logic
سیستم منطقی که منحصرا" ازترانزیستورها به عنوان عناصر فعال استفاده میکند
transistor transistor logic
منطق TTL
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com