English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 111 (2 milliseconds)
English Persian
logical comparison مقایسه منطقی
Other Matches
comparison تشبیه
comparison روش مقایسه
comparison یکی از این دو از دیگری سریع تر است
without comparison بی مانند بی نظیر
comparison مقایسه
comparison همسنجی
comparison تطبیق سنجش
comparison برابری
comparison تطبیق
by comparison وقتی مقایسه می شوند
in comparison with در قبال
to bear comparison with قابل مقایسه بودن با
in comparison to [compared with] در قبال [در مقابل]
it is a play in comparison این پیش ان هیچ است
to stand comparison with قابل مقایسه بودن با
frequency comparison مقایسه فرکانس
degress of comparison درجات سه گانه
degress of comparison سنجش
comparison operator عملگر مقایسه
comparison operator عملگرمقایسهای
comparison test ازمایش مقایسهای
comparison stimulus محرک مقایسهای
That's a poor comparison. این مقایسه ای نا مناسب است.
document comparison utility برنامه کمکی مقایسه مدارک
The comparison is misleading [flawed] . مقایسه گمراه کننده [ ناقص ] است.
A comparison of theory and practice. مقایسه ای از نظری و عمل.
a comparison of the brain to a computer مقایسه ای از مغز با کامپیوتر
a comparison of men's salaries with those of women مقایسه حقوق مردان با زنان
a comparison between European and Japanese schools مقایسه ای بین مدارس اروپایی و ژاپنی
Today's weather is mild by comparison. در مقایسه هوای امروز ملایم است.
On comparison, the Mercedes was the more reliable of the two cars. هنگام مقایسه دو خودرو، بنز قابل اطمینان تر بود.
Comparison with other countries is extremely interesting. مقایسه با کشورهای دیگر بی اندازه جالب توجه است.
There is just no comparison between canned vegetables and fresh ones. سبزیجات کنسرو شده و سبزیجات تازه اصلا قابل مقایسه نیستند.
logical مجموعه پروتکل IBM که امکان ارتباط در شبکه SNA فراهم میکند. W,W,LU حاوی کنترل بخش هستند
logical تابع بررسی یکسان بودن دو سیگنال منط قی
logical مراحل و تصمیمات و ارتباطات آنها
logical نمایش گرافیکی قط عات منط قی
logical یچ بسته
logical LU ارتاط بین وسایلی و LU را فراهم میکند و یک پروتکل peer-to-Reer است
logical not نقص منطقی
logical not نفی منطقی
logical خطا در طراحی برنامه که باعث جهش یا عملیات نادرست شود
logical استدلالی
non logical غیر منطقی
logical value مقدار منطقی
logical حرفی که به دیسک درایو یا فضای ذخیره سازی انتساب میشود که به عنوان درایو محل قابل استفاده است
logical تابعی که از چندین عملگر منط قی مثل AND و OR تشکیل شده است
logical معادل وضعیت منط قی درست یا یک
logical منطقی
logical آنچه از منط ق در عملیاتش استفاده میکند
logical ای خالی با صفر پر می شوند
logical EEEI استاندارد بیان پروتکل ارسال در سطح اتصال داده
logical معادل وضعیت منط قی نادرست یا صفر
logical value ارزش منطقی
logical حرف یا کلمهای که عمل منط قی که انجام میدهد را شرح میدهد.
logical گرافیکی که حاوی اطلاعات رنگ مورد نیاز است
logical یری توان پردازش موتور واسط
logical واحد اطلاعات آماده پردازش که لزوما شبیه داده اصلی در فضای ذخیره سازی نیست که ممکن است حاوی داده کنترل و... باشد
logical ال
logical مسیر Token در بین لایههای هر گره . در توپولوژی فیزیک FDDI حلقه منط قی را تحت تاثیر قرار نمیدهد
By [In] comparison with the French, the British eat far less fish. در مقایسه با فرانسوی ها، انگلیسی ها به مراتب کمتر ماهی می خورند.
a comparison of the tax systems in Italy and Spain مقایسه سیستم های مالیاتی در ایتالیا و اسپانیا
logical connective رابط منطقی
logical connector رابط منطقی
logical decision تصمیم منطقی
logical design طرح منطقی
logical design طراحی نطقی
logical design طراحی منطقی
logical difference تفاضل منطقی
logical drives گردانندههای منطقی
logical empiricism منطق عملی
logical empiricism فلسفه عملی
logical fallacy سفسطه منطقی
logical cognition شناخت منطقی
logical operators رابط های منطقی [ریاضی] [زبان شناسی]
logical connective رابط های منطقی [ریاضی] [زبان شناسی]
logical multiply ضرب منطقی
logical error خطای منطقی
logical function تابع منطقی
logical state حالت یک منطقی
logical 0 state حالت صفر منطقی
logical add جمع منطقی
logical conjunction عطف منطقی [ریاضی]
logical expression مبین منطقی
logical file پرونده منطقی
logical trace رد منطقی
logical symbol علامت منطقی
logical sum جمع منطقی
logical shift تغییر مکان منطقی
logical representation نمایش منطقی
logical record رکورد منطقی
logical record مدرک منطقی
logical reasoning استدلال منطقی
logical product رکورد منطقی
logical positivism اثبات گرایی منطقی
logical unit واحد منطقی
logical format قالب بندی یا فرمت منطقی
logical file فایل منطقی
logical operations عملیات منطقی
logical operation عملکرد منطقی
logical operation عمل منطقی
logical instruction دستورالعمل منطقی
logical positivism منطق عملی
logical positivism فلسفه عملی
logical operator عملگر منطقی
logical unit number شماره منطقی دستگاه
A logical remark has no answer. <proverb> یرف یساب جواب ندارد .
logical data design طرح داده منطقی
He's a good director but he doesn't bear [stand] comparison with Hitchcock. او [مرد ] کارگردان خوبی است اما او [مرد] قابل مقایسه با هیچکاک نیست.
Inevitably it invites/evokes comparison with the original, of which the remake is merely a pale shadow. این به ناچار مقایسه با نسخه اصلی را مجبور می کند که بازسازی فیلمش کاملا قلابی است.
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com