Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
long range guns
توپهای دورزن یا دور رس
Other Matches
long range
جنگ افزار با برد زیاد یا برد بلند اتش دوردست
long-range
دوربرد
long range
دراز مدت
long range
مربوط به اینده دور
long range
طول المدت
long range
دیرپای دور رس
long range
دور
long range
دور برد
long range
با برد زیاد
long wave range
ناحیه موج بلند
long wave range
حیطه موج بلند
long range potential
پتانسیل دور رس
long-range jet
جت
guns
پرس
guns
دستگاه تزریق
guns
تفنگ
guns
تخته بزرگ وسنگین موج سواری برای موجهای سنگین
guns
توپ
guns
ششلول
guns
سرنگ امپول زنی و امثال ان
guns
تیراندازی کردن
guns
لوله توپ
guns
اتش زدن تپانچه برای پایان مسابقه یا اغازمسابقات
guns
توپی که طول لوله ان بین 03 تا05 کالیبر باشد
guns
تپانچه
guns
تلمبه
guns
تفنگ الکترونی
guns
منبع اشعه الکترونی درون تیوپ اشعه کاتدی
guns
تلمبه دستی
sub-machine guns
مسلسل دستی
sub-machine guns
تیربار دستی
stick to one's guns
<idiom>
روی حرف خود ماندن
sub-machine guns
تیربار خودکار
guns free
توپها اتش باختیار
machine guns
به مسلسل بستن مسلسل
to stick to one's guns
پای کاری محکم ایستادن
go great guns
<idiom>
موفقیت آمیز،انجام کاری خیلی سریع یا خیلی سخت
machine guns
مسلسل
turret guns
توپهایی که کالیبر انها بیش از 6 اینچ است
machine guns
به تیربار بستن
machine guns
تیربار
machine guns
به مسلسل بستن
the forth bristled with guns
توپهای ان در مانندسیخ هایی بودکه به هرسوراست شده باشد
to stand to one's guns
درجای خودباقی ماندن
turret guns
توپهای برجک
turret guns
توپهای برجک دار
grease guns
تلمبه ی گریسکاری
to blow great guns
سخت وزیدن
Our heavy guns pounded ( away at ) the enemy positions .
توپخانه سنگین ما مواضع دشمن رادرهم کوبید
You must stick to your guns . You must take a firm stand in this matter.
پای این کار باید محکم بایستی
Dont be long. Step on it . Dont take long over it . Get a move on.
طولش نده (زود باش )
range
سلسله ردیف
range
بر
range
طیف
range
حیطه
range
ناحیه
range
حدود وسعت
range
طبقه
range
رشته
range
گام
range
حد فاصل
range
دسته
range
در طبقه قرار دادن
range
به خط کردن
range
ردیف
range
به نظم وترتیب واداشتن
range
تنظیم تیرکردن یا قلق گیری کردن شعاع عمل هواپیما یاخودرو
range
رشته کوه
range
فاصله
range
میدان حدودتغییرات
within range
در تیررس
within range
در برد جنگ افزار
range
دامنه
[ریاضی]
out of range
که خارج از حد سیستم باشد
in range with
در امتداد
range
مجموعه مقادیرممکن بین بیشترین حد و کمترین حد
range
مجموعه موضوعاتی که خریدار از بین آنها انتخاب میکند
range
برد
range
گستره
range
مجموعه مقادیر مجاز
range
جابجایی متن برای تظیم شدن در حاشیه چپ , انتقال محتوای کلمه به لبه سمت چپ
range
قرار دادن متن در یک ترتیب معین
range
تغییر کردن یا متفاوت بودن
in range with
درخط
range
یک خانه یا تعدادی خانه
range name
نام دامنه
range
منحنی مبنا
range
تغییر کردن خط مبنا
range
حوزه
range
حدود محدوده
range
دسترسی
range
تیررس برد
range
چشم رس
range
رسایی
range
بردهدف
out of range
دور از تیر رس یا صدارس
range k
ضریب تصحیح کای برد
range k
ضریب تصحیح برد
range
درصف اوردن
range
اراستن
range
مرتب کردن میزان کردن
range
صف
range
حدودجذر و مد دریا
range
حدود
range
مسافت
range
میدان تیر
range
برد سلاح
range
سلسله
range
دامنه تغییرات
range
دامنه
range
محدوده
range
دامه تغییرات
range
سیر و حرکت کردن
range
عبور کردن مسطح کردن
range wind
باد در برد
range wind
باد بردی
range table
جدول تیرتوپ
range table
جدول مسافت توپ
range spread
اتش درعمق
repeat range
فرمان برد از نو
repeat range
با همین مسافت تیراندازی کنید
restriction of range
محدودیت دامنه
slant range
برد مورب هدف
slant range
برد مایل
stress range
گستره تنش
subcaliber range
میدان تیر لوله جوفی
subcaliber range
میدان تیر مخصوص
range spread
اتش درو در عمق
range spotting
تنظیم مسافت تنظیم هدف کردن
range spotting
تخمین مسافت کردن
medium range
وسیله یا جنگ افزار برد متوسط
mid range
برد متوسط
mid range
موشک بردمتوسط یا توپخانه بردمتوسط
range quadrant
طبله تراز تیر
range quadrant
طبله مقیاس درجه توپ
range rake
الیداد مسافت سنج
range rake
دستگاه الیدادتی شکل
range resolution
قابلیت رادار برای تعیین مسافت اشیای مختلف قابلیت تفکیک بردی
range scale
طبله مسافت
range scale
طبله برد مقیاس مسافت جدول مسافت
range section
قسمت مسئول مسافت یاب یاکار با دستگاه مسافت یاب دریک اتشبار
minimum range
حداقل برد
range sensing
تخمین مسافت
range sensing
تخمین زدن برد مسافت یابی کردن
medium range
با شعاع عمل متوسط
subcaliber range
تیراندازی بالوله جوفی یا تیربار اثرگذارمیدان تیر تنظیم هدف
visibility range
میدان دید
visibility range
شعاع عمل دیدبانی یا دید
number range
محدوده اعداد
range deviation
انحراف بردی
free-range
آزادچر
free-range
خانگی
plan range
در شناسایی از روی عکس هوای فاصله افقی بین نقطه پای عمود هواپیما تا شیئی که روی زمین قرار گرفته است
range determination
تعیین مسافت
range determination
تخمین مسافت
radio range
ایستگاه ناوبری رادیویی یاتعیین محل هدفها به وسیله بی سیم
omnidirection range
سیستم هدایت چند جهتی هواپیما
interquartile range
دامنه میان چالاکی
intermediate range
با شعاع عمل متوسط شعاع عمل متوسط
intermediate range
سلاح برد متوسط
visual range
حیطه دید
vhf range
ناحیه فرکانس خیلی بالا
minimum range
حداقل شعاع عمل دستگاه یا برد حداقل
supporting range
شعاع عمل یکانهای پشتیبانی کننده
target range
برد هدف
target range
مسافت هدف میدان تیر مشقی
modular range
دامنه تغییرات مدول
the range of a firearm
تیر رس
the range of voice
دانگ صدا
tidal range
دامنه جذر و مد دریایی
neap range
دامنه نوسان جزر و مدضعیف
range disk
صفحه تصحیح برد طبله تصحیح مسافت
tropic range
دامنه استوایی
normal range
محدوده عادی
range disk
میز تصحیح مسافت
range deviation
خطای بردی توپ یا گلوله
supporting range
برد پشتیبانی سلاحها
range card
کارت تیر سلاح جدول تیر سلاح
range keeper
محاسب مسافت توپ
range check
بررسی محدوده
range component
عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
range correct
برد خوب
range correct
فرمان برد خوب
range correction
تصحیح برد سلاح
range correction
تصحیح برد تیراندازی
range meter
فاصله سنج
range keeper
محاسب توپ
range of adjustment
ناحیه تنظیم
range of instrument
حد کار سنجه
range of motion
دامنه حرکت
range of music
حدود یا میدان علم موسیقی
range ladder
تنظیم با نردبان بردی
range ladder
تنظیم تیربه روش نردبانی با شلیک گذار و کوتاه
range calibration
تعیین دقت مسافت تنظیم برد سلاح
range calibration
تنظیم مسافت
range board
طرح تیر کارت تصحیح برد سلاح
range board
میز تنظیم مسافت
range angle
زاویه مربوط به برد مورب هدف
range angle
زاویه بردی هواپیما
range alongside
نزدیک کردن ناو به ناوی دیگر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com