Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
long shunt
شنت دراز
Other Matches
shunt
ترن را بخط دیگری انداختن منحرف کردن
to shunt somebody aside
کسی را در مورد موضوعی کنار گذشتن
[اصطلاح مجازی]
shunt
از میان بردن کنارگذاشتن
shunt
مقاومت موازی
shunt
شنت کردن
shunt
تغییرجهت دادن کنار گذاشتن
shunt
به خط دیگر انداختن
shunt
تصادف
shunt
شنت
shunt
تغییر جهت دادن
shunt
موازی کردن بستن بسته شدن
to shunt somebody aside
به کسی حق تقدم ندادن
[اصطلاح مجازی]
to shunt somebody aside
به کسی کمتر توجه کردن
[اصطلاح مجازی]
shunt
موازی
shunt
موازی موازی فرعی
shunt field
میدان شنتی
magnetic shunt
اتصال شنت موازی فرعی مغناطیسی
shunt for ammeter
شنت امپرسنج
magnetic shunt
شنت مغناطیسی
to shunt a project
کنارگذاشتن یک پروژه
shunt circuit
مدار شنتی
shunt element
عنصر موازی
shunt characteristic
منحنی مشخصه شنت
shunt generator
مولد شنتی
shunt capacitor
خازن شنت خازن موازی شده فرعی
shunt generator
ژنراتور شنت
shunt capacitor
خازن موازی
shunt ratio
نسبت شنت
shunt winding
سیم پیچ
short shunt
شنت کوتاه
ammeter shunt
شنت امپرسنج
shunt winding
مغناطیسی انحرافی
shunt winding
سیم پیچ فرعی
shunt wound
دارای سیم پیچ مغناطیسی انحرافی
shunt generator
مولد شنت
shunt coil
پیچک شنتی
shunt wound motor
موتور با سیم پیچ شنتی
shunt wound motor
موتور شنت
three phase shunt commutator motor
موتورکموتاتور دار شنت سه فاز
three phase shunt commutator motor
موتور شنت سه فازه
Dont be long. Step on it . Dont take long over it . Get a move on.
طولش نده (زود باش )
as long as
ازوقتی که
as long as
بمدت طولانی
as long as
تا زمانیکه بمقدار زیاد
as long as
بشرطی که
long for
اشتیاق چیزی را داشتن ارزوی چیزی را داشتن
To wish (long) for something.
آرزوی چیزی را کردن (داشتن )
long little
زنده باد
long little
پاینده باد
how long
تاکی تاچه وقت چقدر
so long
بامیددیدار
as long as
از زمانیکه
at long last
بالاخره
very long
برد خیلی زیاد
not long a
چندوقت پیش
long a
مدت مدیدی بعد
long a
مدتهاپس ازان
long a go
مدتی پیش
long a go
مدت زیادی پیش
not long a go
چندی پیش
not long a go
همین تازگی ها
so long as
مادامی که بشرطی که
so long as
تاوقتی که
so long
خدا حافظ
it will not take long
مدت زیادی نمیخواهد
it will not take long
نخواهدکشید
it will not take long
طولی
at long last
عاقبت
at long last
اخرالامر
before long
بزودی
before long
بهمین زودی
for long
مدت زیادی
for long
خیلی
get a long with you
بروپی کارت
go long
تلاش درپاس طولانی بجلو
how long since is it?
چند وقت پیش بوده است
not long a
مدتی نگذشته است
very long
شعاع عمل زیاد
long course
استخر 05 متر
long-
مدت زیاد
I've known her at least as long as you have.
آشنایی من با او
[زن]
کمک کمش به اندازه مدت آشنایی تو با او
[زن]
است.
long-
دیر گذشته ازوقت
long
مناسب بودن
long-
کشیده
How long will it take?
چقدر طول می کشد؟
long-
مدید
long-
طولانی طویل
long-
دراز
long-
:اشتیاق داشتن
to say so long to somebody
با کسی خداحافظی کردن
long-
طولانی
long-
توپ بلند به اوت
long-
طی مسافت زیاد توپ
long-
مناسب بودن
long-
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
long-
بلند
long
مدت زیاد
long
طولانی
long
بلند
long
دراز
See you again . So long.
به امید دیدار
long
طولانی طویل
long
مدید
as long as
<idiom>
به شرط اینکه ،به این شرط که
long off
موضع گرفتن در جلو توپزن ودور از او در یک طرف
how long since is it?
چندوقت است
come a long way
<idiom>
برنامه بزرگی ریختن
long
کشیده
long on
موضه گرفتن در جلو توپزن ودور از او در طرف دیگر
long
دیر گذشته ازوقت
long
:اشتیاق داشتن
long
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
long
توپ بلند به اوت
long
طی مسافت زیاد توپ
not long ago
اخیرا
long ton
تن بزرگ
of long standing
طولانی
long run
دراز مدت
long run
بلند مدت
of long duration
مدید
long robe
ردای بلند
not long ago
چندی پیش
of long continvance
دیرپای
of long continvance
ماندگار
of long duration
دیرپای
long string
خط فرضی از وسط طول میزکیسه دار بیلیارد
long run
مدت کافی برای تغییر دادن در مقدار تولید به وسیله کاهش یا افزایش فرفیت موسسه
I will not detain you long.
خیلی وقتتان را نمی گیرم.
long suffering
رنجبر
long sightedness
دور اندیشی
long sightedness
دوربینی
long term
طویل المدت
long term
بلند مدت
long sighted
دوراندیش
long sighted
تیزبین
long sighted
دوربین
long sight
نظر دوررس
long siht
دور بینی
long siht
نظردور رس
long suffering
سختی کش
long suffering
بردباری رنجبری
long suffering
زحمت کشی
long suffering
رنج کش
long term
دراز مدت
long spot
موضع گیری توپگیری مستقیما" پشت سر محافظ میله ها
long suffering
زحمت کش
long splice
پیوند بلند
long sight
دوربینی
long thrust
وضعیت سخمه بلند
long thrust
سخمه بلند
long windedness
روده درازی
long windedness
پرگویی
long shot
شانس کمی برای برنده شدن دارد نوعی شرط که احتمال بردن ان کم است
night long
از سر شب تا بامداد
long shot
کسیکه درمسابقات
long shoreman
گماشته بارگیری و بار خالی کنی در بندریا ماهی گیری در کرانه
long shore
وابسته بدریا کنار
long shore
کرانهای
long wind
طاقت زیاد دویدن
long wind
دراز نفسی
long thrust
تک نفوذی طولانی یادوردست
long tom
توپ دریایی دور رس یاساحلی
long tom
تغار یا فرف مخصوص طلاشویی
long tom
درخت الواراسترالیایی
long shot
شرکت کنندهای که احتمال پیروزی کمی دارد
long ton
تن بزرگ معادل با 6101کیلوگرم
long tongue
وراجی
long tongue
پر حرفی
long sea
دریایی که خیزابهای بزرگ ومنظم دارد
In the long run right will out.
<proverb>
یق بالاخره آشکار مى شود .
in the long run
<idiom>
آینده دور،درآخر
over the long run
<idiom>
درآخر
long shot
<idiom>
شرط بندی روی چیزی که بنظر میآید ناموفق باشد
long haul
<idiom>
مدت درازی بین کاری که ادامه داد
long haul
<idiom>
مسافت دراز یا سفرکردن
long face
<idiom>
افسرده وغمگین
all day long
<idiom>
تمام روز
How long were you away from Iran ?
چه مدت درایران نبودید ؟
With a long face .
با لب ؟ لوچه آویزان ( اشاره به ناکامی وعدم موفقیت )
He did not live long enough to …
آنقدر عمر نکرد که ...
I had a long talk with him.
با ایشان مفصلا" صحبت کردم
With a long face .
با سبیل آویزان ( ناموفق وسر خورده )
Once in a while. At long intervals.
دیر به دیر
How long will you be staying?
چه مدت میخواهید بمانید؟
What's taking so long?
چرا اینقدر طول میکشد؟
How long does the crossing take?
چه مدت این مسافرت دریایی طول می کشد؟
I will not detain you long.
خیلی وقتتون رو نمی گیرم.
long ball
[شوت کردن بلند توپ]
[فوتبال]
long term
<adj.>
بلند مدت
long term
<adj.>
دراز مدت
to be long in coming
خیلی طولش میدهد تا بیاید
[برسد]
long-house
مسکن اشتراکی
long gallery
راهرو طویل
long gallery
اتاق طویل
in the long run
در دراز مدت
How long can I park here?
چه مدت می توانم اینجا پارک کنم؟
How long does it take by car?
با اتومبیل چقدر طول می کشد؟
How long does it take on foot?
پیاده چقدر طول می کشد؟
We have a long journey before us .
مسافرت طولانی در پیش داریم
long-running
آنچهمدتهادرحالاجراباشد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com