Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8 milliseconds)
English
Persian
long term loan
وام بلند مدت
Other Matches
Short – term ( long – term ) projects .
طرحهای کوتاه مدت ( دراز مدت )
term loan
وام مدت دار
short term loan
وام کوتاه مدت
medium term loan
وام میان مدت
long-term
دراز مدت
long term
<adj.>
بلند مدت
long term
<adj.>
دراز مدت
long term
طویل المدت
long-term
دوره دراز مدت
long term
دراز مدت
long term
بلند مدت
long term project
پروژه طویل مدت
long term memory
حافطه دراز مدت
deflection under long term loading
خیز ریز بار طویل المدت
long term credit commitment
تعهد اعتبار بلند مدت
long term interest rate
نرخ بهره طویل المدت
have the loan of
وام گرفتن
loan
عاریه وام دادن
loan
قرض دادن عاریه دادن
have the loan of
قرض گرفتن
loan
مساعده
loan
قرض
loan
قرضه
loan
عاریه واژه عاریه
loan
عاریه دادن قرض کردن
loan
وام
on loan
به عنوان قرض
to have the loan or
قرض گرفتن
to have the loan or
وام گرفتن
loan value
ارزش استقراض
loan value
ارزش وام
non performing loan
وام غیر رایج
one who asks for a loan
مقترض
one who asks for a loan
وام خواه
time loan
گاه وام
time loan
وام مدت دار
make a loan
وام دادن
redemption of a loan
ادای دین
soft loan
وام اسان
receiving a loan
وام گرفتن
soft loan
وام بدون دردسر
loan holder
دارنده سهام وام
loan conversion
تجدید نظر در شرایط وام
bridge loan
وام موقتی
[تا دریافت وام اصلی ]
loan shark
کسی که پول با بهرهی زیاد قرض میدهد
loan shark
رباخوار
loan fund
صندوق وام
loan bank
بانک استقراضی
loan bank
بانک وامی
loan account
حساب وام ها
loan interest
بهره وام
loan market
بازار وام
loan on deposit
اعطای وام به وثیقه سپرده
guaranteed loan
عاریه مضمونه
foreign loan
وام خارجی
application for loan
تقاضای وام
loan word
واژهای که از زبان دیگری گرفته باشد
loan word
لغت اقتباسی
bridging loan
وام -قرض
bank loan
وام بانکی
national loan
وام ملی
loan sharks
رباخوار
loan sharks
کسی که پول با بهرهی زیاد قرض میدهد
loan holder
مرتهن
receiving a loan
استقراض
saving and loan associations
شرکتهای پس انداز و وام
interset free loan
قرض الحسنه
interest free loan
وام بدون بهره
savings and loan association
صندوق پس انداز تعاونی ورهنی
free loan of non fungible things
عاریه
his equitable savings and loan building
[پس انداز عادلانه و ساختمان وام
Dont be long. Step on it . Dont take long over it . Get a move on.
طولش نده (زود باش )
term
هنگام
term
نامیدن لفظ
term
اصطلاح
term
دوره
term
شرط
term
زمان
term
موقع
term
روابط فصل
term
عبارت
[ریاضی]
term
مدت
term
دوره انتصاب
term
جمله عبارت
term
نیمسال
term
سمستر
term
ثلث تحصیلی
term
شرایط
term
جمله
[ریاضی]
term
عبارت
term
پاره سال تحصیلی
term
واژه
term
اجل
term
مدت استمرار تصرف مال غیرمنقول مدت تمتع از منافع مدت محدودی که یک دادگاه جهت طرح و فصل دعاوی تشکیل داده است
term
جمله طیفی
term
جمله
grammatical term
اصطلاحات دستوری
short term
دوره کوتاه
short term
کوتاه مدت
serve one's term
دوره خدمت خود را طی کردن
final term
جمله نهایی
express term
شرط صریح
expiry of the term
انقضاء مدت
exercise term
اسم تمرین
exercise term
عنوان مانور
error term
جمله خطا
error term
ضریب خطا
residual term
جمله باقیمانده
the propriety of a term
درستی یک لفظ یا یک اصطلاح مناسبت یک واژه یا لفظ
term symbol
نشانه جمله طیفی
term of reproach
سخن سرزنش امیز یا ننگ اور
term of maintenance
دوره نگاهداری
term insurance
بیمه در موردمخاطره برای مدت معینی
term insurance
بیمه موقت
stochastic term
متغیر تصادفی
sum term
لفظ جمعی
to serve one's term
دوره خدمت خود را طی کردن
to serve one's term
خدمت خودرا انجام دادن
short term
حداقل مدت تنبیه و زندانی
implied term
شرط ضمنی
term of maintenance
مهلت نگاهداری
stochastic term
جمله تصادفی
law term
اصطلاح حقوقی
half-term
تعطیلیبینترم
mathematical term
جمله
[ریاضی]
an abstract term
تعبیر تصویری
in the short term
<adv.>
برای دوره کوتاه مدت
an abstract term
اسم بی مسما
minor term
صغرای قیاس منطقی
middle term
قیاس مشترکی که در صغری وکبری صدق کند
term paper
رساله کوتاه
short term
مختصر
parliamentary term
دوره مقننه
[سیاست]
electoral term
دوره مقننه
[سیاست]
major term
شرط عمده واساسی
short-term
کوتاه مدت
easy term
کوتاه مدت
credit term
مدت اعتبار
residual term
جمله پسماند
relative term
لفظ نسبی
mathematical term
عبارت
[ریاضی]
a pejorative term
عبارتی تنزل دهنده
longer-term
دراز مدت
longer-term
دوره دراز مدت
medium term
میان مدت
short-term
کم مدت
electoral legislative term
دوره انتخابیه
medium term forecast
پیش بینی میان مدت
short term memory
حافظه کوتاه مدت
fixed term deposit
سپرده ثابت
serve one's term of imprisonment
حبس خود را گذراندن
short term forecast
پیش بینی کوتاه مدت
reasonable term and condition
قید و شرط معقول
medium term planning
برنامه ریزی میان مدت
short term rate of interest
نرخ بهره کوتاه مدت
In the short term, it may be wiser to sacrifice profit in favour of turnover.
برای دوره کوتاه مدت مصلحت دیده می شود که سود را به نفع فروش فدا دهند.
long-
دراز
long
مدت زیاد
long
طولانی
long
بلند
long-
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
long
دیر گذشته ازوقت
long for
اشتیاق چیزی را داشتن ارزوی چیزی را داشتن
long
:اشتیاق داشتن
long-
کشیده
long
مناسب بودن
long-
مدید
long-
طولانی طویل
very long
شعاع عمل زیاد
long-
:اشتیاق داشتن
long course
استخر 05 متر
long
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
very long
برد خیلی زیاد
not long a go
همین تازگی ها
so long
خدا حافظ
long off
موضع گرفتن در جلو توپزن ودور از او در یک طرف
so long as
تاوقتی که
long on
موضه گرفتن در جلو توپزن ودور از او در طرف دیگر
long little
پاینده باد
long
مدید
long little
زنده باد
long
کشیده
long
طولانی طویل
so long as
مادامی که بشرطی که
not long a
چندوقت پیش
not long a
مدتی نگذشته است
long
دراز
not long a go
چندی پیش
long
توپ بلند به اوت
so long
بامیددیدار
long
طی مسافت زیاد توپ
before long
بهمین زودی
as long as
بمدت طولانی
as long as
تا زمانیکه بمقدار زیاد
as long as
بشرطی که
long-
مدت زیاد
long-
طولانی
long-
بلند
at long last
عاقبت
long-
توپ بلند به اوت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com