English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
low voltage power station نیروگاه فشار ضعیف
Other Matches
power station کارخانه برق
power station ایستگاه مولدنیرو
power station نیروگاه
power converter station پست تبدیل
nuclear power station نیروگاه هستهای
power converter station پست تبدیل قدرت
nuclear power station نیروگاه هسته ای
atomic power station [plant] نیروگاه هسته ای
high power radio station ایستگاه رادیویی بزرگ
cross section of a hydroelectric power station قسمتعبورایستگاهقدرتانرژیآبی
power supply at generator voltage ذخیرهقدرتدرولتاژژنراتور
hunger for power [craving for power] میل شدید به قدرت
station ایستگاه
station جایگاه
station مرکز
way station ایستگاه واسطه مخابراتی تله تایپ و تلگرافی
way station ایستگاه رله مخابراتی
station ایستگاه اتوبوس وغیره
station توقفگاه نظامیان وامثال ان
station استقرار یافتن
station محل ایستادن تیرانداز درمسابقه
station محل ماموریت
station پاسگاه
station سکون پاتوق
station موقعیت اجتماعی وضع
station پایگاه
station رتبه
station وقفه
station مقام مستقرکردن
station درپست معینی گذاردن
station پست
station محل
station مستقرکردن
on station رسیدن به هدف
Where is the station? ایستگاه کجاست؟
Is the next station ... ? آیا ایستگاه بعدی ... است؟
station جا درحال سکون
sub station پست فرعی
station یا مقصد استفاده میشود
station وضعیت موقت یک ایستگاه که داده را بازیابی میکند
on station روی هدف
on station پروازهواپیما بالای هدف
way station ایستگاههای فرعی بین راهی جاده یا خط اهن
on station اماده باش بالای هدف
station میز به همراه کامپیوتر , صفحه کلید , صفحه نمایش , چاپگر و غیره که کسی در آنجا کار میکند
station نرم افزار و سخت افزار در مشخصات FDDJ که حاوی اطلاعات کنترل هستند
station house ایستگاه راه اهن
station keeping در خط نگهداشتن ناو
converter station پست ترانسفورماتور
station house ایستگاه کلانتری
control station ایستگاه کنترل
station house مرکزکلانتری
station list فهرست قسمتهای پایگاه دفترچه راهنمای قسمتهای مختلف پایگاه
station log دفتر ثبت وقایع پست مخابراتی
station log دفتر وقایع ایستگاه مخابراتی
station time زمان اماده شدن برای پرواز زمان بارگیری و اماده شدن هواپیما برای پرواز
consolidating station ایستگاه تکمیل کننده بار
station number شماره پست مخابراتی شماره ترتیب محل بارها درداخل هواپیما
station complement پرسنل خدماتی پایگاه
to station oneself مقیم شدن
aeronautical station ایستگاه ناوبری هوایی ایستگاه خدمات هوانوردی
triangulation station ایستگاه مثلث بندی
traverse station ایستگاه پیمایش
transit station ایستگاه عبوری راه اهن
master station شاه ایستگاه
battle station پایگاه رزمی
battle station پایگاه جنگی
blade station موقعیت شعاعی هر مقطع ازتیغه
boat station جای خدمه قایق
transfer station محل اعزام افراد
astronomic station ایستگاه دیدبانی نجومی
astronomic station رصدخانه
aid station پست امدادی
aileron station فاصله ابتدای فلپ تا لبه ان به موازات تیرهای اتصال ان
air station ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
air way station ایستگاه کنترل
air way station خطوط هوایی
alert station ایستگاه اماده باش
alert station ایستگاه اعلام خطر
amateur station فرستنده تفننی
ambulance station ایستگاه امبولانس
transfer station محل انتقال افراد
broadcast station ایستگاه فرستنده
clearing station ایستگاه تخلیه بیماران
clearing station پست تخلیه بیماران
climatological station ایستگاه هواشناسی
close station خدمه بدو مرخص
close station افراد بدو مرخص
coast station ایستگاه ساحلی
telephone station تلفن خانه
telephone station جایگاه تلفن
survey station ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
cleansing station محل گندزدایی
cleaning station پست رفع الودگی ش م ر
broadcasting station ایستگاه رادیو
broadcasting station ایستگاه رادیویی فرستنده
to station oneself جا گرفتن
tide station ایستگاه جزر و مد
camera station ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
central station نیروگاه مرکزی
change of station تغییر محل ماموریت
change of station انتقال تعویض محل خدمت
cleaning station ایستگاه ضدعفونی مواد ش م ر
subscriber's station مرکز مشترک
holding station محوطه نگهداری زخمیها وبیماران بطور موقت
naval station پایگاه دریایی
forward station پاسگاه جلویی
forward station ایستگاه جلو
observation station دیدگاه
flag station جایی که قطاربادیدن پرچم ویژه نگاه میدارندوایستگاه دائمی نیست
fiscal station قسمت اداری یا مالی که در یک سلسله به ترتیب شماره قرارگرفته باشد
fiscal station تاسیسات سریال
orienting station ایستگاه توجیه
exposure station ایستگاه عکاسی هوایی
exposure station ایستگاه هوایی
exempted station یکان استثنایی از نظر سلسله مراتب
exempted station یکان مخصوص
enquiry station ایستگاه پرس و جو
fuelling station ایستگاه سوختگیری
mobile station فرستنده متحرک
gauging station ایستگاه اندازه گیری سرعت وعمق اب در کانال یا رودخانه
homing station ایستگاه ردیاب دستگاههای هدایت مسیر هواپیما
homing station رادارردیاب
homing station رادارهای کنترل هوایی
hydroelectric station نیروگاه ابی
master station پست اصلی مخابرات
induction station مرکز پذیرش
induction station دفتر استخدام دفتر پذیرش
inquiry station دستگاهی که از ان هر گونه درخواستی به عمل می اید
key station ایستگاههای کلید
loading station ایستگاه بارگیری
master station ایستگاه اصلی
generating station پست نیرو نیروگاه
generating station کارخانه برق
emergency station محل اضطراری
pumping station تلمبه خانه
serivce station ایستگاه بنزین گیری وتعمیرگاه
shunting station ایستگاه فرعی راه اهن برای جابجا کردن واگن ولوکوموتیو
defence station readiness of degree third
declinating station ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
slave station ایستگاه فرعی
station bill لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل
station bill جدول محلها
station break وقفه برنامه فرستنده رادیویی وتلویزیونی
cruising station readiness of degree forth
station car اتومبیل استیشن
station complement پرسنل ثابت یک پایگاه
courier station دفترنامه رسانان
courier station دفتر پیک
departure station مبداء حرکت
repeater station مرکز تقویت کننده
remote station ایستگاه راه دور
pumping station ایستگاه تلمبه زنی
railway station ایستگاه راه اهن
duty station محل خدمت
dressing station درمانگاه کمکهای اولیه وزخم بندی
reading station ایستگاه خواندن
reception station پست پذیرش و اماده کردن افراد جدید برای اعزام
reception station دفترسربازگیری و اعزام به یکانها
reference station ایستگاه مبداء سنجش جذر ومد دریایی
regulating station پست تنظیم حرکات و عبور ومرور پرسنل و خودروها
relay station ایستگاه رله
relay station ایستگاه واسطه
remote station ایستگاه دوردست
remote station ایستگاه دور دست
courier station مقرر پیک
action station وضعیت قرمز ,state battle : syn readiness of degree first
weather station ایستگاه هوا شناسی
service station ایستگاه پمپ بنزین بزرگ
police station ایستگاه پلیس
police station کلانتری
police station مرکز پلیس
transformer station پست ترانسفورماتور
wireless station فرستنده
wireless station ایستگاه بی سیم
fire station اداره اتش نشانی
work station محل کار
goods station ایستگاهکالاهایتجارتی
station bar رستوران ایستگاه راه آهن
weather station ایستگاه هواشناسی
tracking station ایستگاه ردیابی
gas station پمپ بنزین
filling station پمپ بنزین
station wagons استیشن واگن
fire station ایستگاه اتش نشانی
fire station پست اتش نشانی
station wagons ماشین کبریتی
station wagon استیشن واگن
space station پایگاه فضایی
space station ایستگاه فضایی
station wagon ماشین کبریتی
station master رئیس ایستگاه
intercom station ایستگاهداخلی
station entrance ورودیایستگاه
station platform سکویایستگاه
train station ایستگاهقطار
underground station ایستگاهزیرزمینی
transmitting station ایستگاهارسال
coach station پارکینگوایستگاهدرشکه
Where's the railway station? ایستگاه راه آهن کجاست؟
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com