Dictiornary-Farsi | lower deck | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
lower deck	پل پایینی


Other Matches

lower	تنزل دادن
lower	پست تر
lower	خفیف کردن
lower	فروکش کردن
lower most	پایین ترین
lower	کاستن از
lower	: پایین اوردن تخفیف دادن
Lower third	قسمت پائین صفحه تلویزیون [برای نوشته و عکسهای ضمیمه]
lower most	اسفل
lower	پایین تر
lower	:اخم
lower	عبوس ترشرویی
lower most	پایین تر
lower	پایین
lower most	خیلی پست تر
lower	پایین دادن لوله
lower	ضعیف کردن
lower	پایین اوردن لوله
lower	اخم کردن
lower	هوای گرفته وابری
lower limit	کران پایین
lower limit	حد پایین
lower mast	دکل پایین
To decrease. To lower.	پایین رفتن ( تنزل وکاهش )
lower bound	کران پایین
At lower levels.	در سطوح پایین تر
lower limit	حد تحتانی
lower limit	حد پایینی
lower floor	طبقه تحتانی
lower egypt	مصر پایینی
lower egypt	مصر سفلی
lower boom	بوم میانی
lower boom	تیرک میانی
lower court	محکمه تالی
lower courts	محاکم ابتدایی
lower courts	محاکم تالی
lower criticism	انتقاد نسبت به مندرجات متن کتاب مقدس
lower bar	میلهپایینی
lower bowl	حبابتحتانی
lower limit	حد پائینی
lower shell	قشرتحتانی
lower mandible	آروارهتحتانی
lower lobe	نرمهششزیرین
lower lip	لبهتحتانی
lower gate	دروازهپائینی
lower floor	اشکوب زیرین
lower eyelid	پلکپائین
lower chord	قوستحتانی
lower cheek	قسمتانتهاییمیله
lower fungus	قارچ بدون کلاهک هاگ
lower class	طبقه پست وپایین اجتماع
lower class	طبقه عوام
the lower world	جهان مردگان عالم اسوات
lower class	بی کلاس [در جامعه]
lower class	سطح پایین [اجتماع]
lower threshold	استانه پایین
lower case	حروف کوچک
lower level	سطحپائینی
lower class	طبقه محروم
lower class	طبقه پست وپایین اجتماع طبقه سوم
the lower regions	دوزخ
the lower regions	جهان مردگان
lower class	طبقه سوم [اجتماع]
lower class	طبقه پایین جامعه
lower class	طبقه اجتماعی کم درآمد
lower classes	طبقه پایین
lower classes	طبقه پست وپایین اجتماع طبقه سوم
the lower world	جهان پایین
lower class	طبقه پایین
lower blade guard	حافظتیغهپایینی
lower flammability limit	حد پایینی اشتعال پذیری
lower water datum	معدل پس رفت اب دریا
lower branch of meridian	نصف النهار زیرین
lower fore topsail	بالاترینقسمتبادبانچهارگوش
lower limit [of the integral]	کرانه پائین [انتگرال] [ریاضی]
lower gill arch	قوستحتانیدستگاهتنفس
lower triangular matrix	ماتریس پایین مثلثی [ریاضی]
lower low water	پایین ترین پست رفت اب دریا
main lower topsail	بالاترینبادباناصلیتحتانی
lower level management	مدیریت سطح پایین
lower support screw	پیچحافظپایینی
lower sphere clamp	گیرهپایینیگوی
lower girdle facet (1 6)	احاطهکننده61تراشهپائینی
lower lateral lobe	پهنبزگتحتانیجانبی
lower high water	پایین ترین پیشرفت اب دریا
lower lateral sinus	روزنهتحتانیجانبی
on deck	دونده منتظر نوبت
well deck	عرشه بارگیری
well deck	پل بارگیری
under deck	زیر عرشه
well deck	پل فرورفته
on the deck	پرواز در حداقل ارتفاع مجاز
on the deck	روی عرشه ناو
on the deck	در روی عرشه
on deck	در انتظار نوبت شنا
on deck	روی عرشه
the deck was a	عرشه کشتی را اب فراگرفته بود
deck	یکدسته ورق
deck	عرشه
deck	عبورگاه
deck	دستینه دسته
deck	عرشه کشتی
deck	: عرشه
deck	پل کشتی
deck	پوشاندن
deck	عرشه ناو
deck	کف سطح
deck	: اراستن زینت کردن
deck	سکوی موتور
deck	سکوی جلوی تانک
deck	مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
deck	مقر
deck	عرشه دار کردن
deck	درایو نوار مغناطیسی
crankcase bottom o.lower half	قسمت تحتانی محفظه لنگ کف کارتر
lower guard retracting lever	سطحانقباضحافظتحتانی
main lower topgallant sail	بادبانبالایدکلاصلیتحتانی
lower fore topgallant sail	بادبانتحتانیجلویدکلکشتی
weather deck	عرشه بدون سقف کشتی
upper deck	پل بالایی
twin deck	پل دو طبقه ناو
weather deck	پل باز
weather deck	عرشه باز
deck hands	ملوان ساده
deck crane	بالابرعرشه
landing deck	غرشهفرود
observation deck	میزمشاهدات
on-deck circle	دررویدایره
bottom deck	کفسطح
pectoral deck	دکسینهای
promenade deck	عرشهتفریحی
quarter-deck	ربععرشه
top deck	سرورق
hit the deck <idiom>	از خواب بیدار شدن
deck hands	جاشو
car deck	محلپارککردنماشین
deck hand	جاشو
deck hand	ملوان ساده
control deck	کنترلعرشه
flight deck	عرشه ناو هواپیمابر
deck chair	صندلی حصیری تاشو
deck department	قسمت اداری ناو
deck department	قسمت اداره امور باربری و کالای ناوگان
deck gang	ملوان
deck gang	ملوان پل کشتی
deck head	سقف
deck house	اتاقهای بالای عرشه اصلی کشتی
deck load	وسایل روی پل کشتی
deck load	فرفیت عرشه
deck log	دفتر وقایع ناو
deck log	دفتر وقایع دریانوردی
deck of a bridge	صفحه پل
deck of a bridge	کف پل
deck pads	زیرپایی
deck pads	پادری عرشه ناو
deck plan	صفحه پل کشتی
deck cargo	بار روی عرشه
deck cargo	بار روی عرشه کشتی بارگیری برروی عرشه
deck board	کف یا رویه پالت حمل مهمات
flight deck	پل پرواز
flight deck	عرشه پرواز
tape deck	نوار ران
tape deck	نوارچرخان
tape deck	نوار چرخان
binary deck	دستینه دودویی
bridge deck	بدنه پل
card deck	دستینه کارت
card deck	دسته کارت
datum deck	پل مبنا
deck alert	اماده باش عرشه
deck alert	حالت اماده باش در روی عرشه
deck board	کف پالت
deck plan	افق پل کشتی
deck seamanship	ملوان پل کشتی
protective deck	پل زره پوش ناو
hurricane deck	عرشه سبک فوقانی کشتی
flush deck	پل سرتاسری
poop deck	بالاترین پل پاشنه
main deck	عرشه اصلی ناو
main deck	پل اصلی
middle deck	پل میانی
object deck	دسته کارت مقصود
poop deck	عرشه کوچک فوقانی کشتی
pin deck	قسمت زیر میلههای بولینگ
officer of the deck	افسر نگهبان عرشه ناو
hangar deck	پل اشیانه
protective deck	پل حفافتی نا
half deck	پل فرعی
deck spillway	تاوه سرریزان
deck switch	کلید گروهی
double deck	دوطبقه دوعرشه
tank deck	شاسی تانک
quarter deck	پاشنه
flighty deck	اطاق پرواز
freeboard deck	عرشهای که در زیران ساختمانهای غیر قابل نفوذ اب قرارگرفته
gallery deck	پل تشریفات
sun deck	ایوان افتابگیر
sun deck	عرشه افتاب گیر کشتی
half deck	نیمه پل
splinter deck	پل زره پوش ناو

lower deck

پل پایینی