Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 108 (7 milliseconds)
English
Persian
luggage rack
جایچمدان
Other Matches
Will you have our luggage sent up?
آیا ممکن است اسباب و اثاثیه من را بالا بفرستید؟
Please take this luggage.
خواهش میکنم این اسباب و اثاثیه را برایم بیاورید.
this luggage
این اسباب و اثاثیه
luggage
جامه دان
Luggage
اسباب و اثاثیه
luggage
بار
luggage
توشه
Do you have any more luggage?
آیا چمدان یا بار دیگری دارید؟
luggage
بنه سفر
Can you help me with my luggage?
ممکن است بارم را حمل کنید؟
Can you help me with my luggage?
ممکن است اسباب و اثاثیه ام را حمل کنید؟
luggage
جامه دان اثاثه
luggage net
باربنداتومبیل
luggage van
واگن بار
hand luggage
چمدانمسافرت
luggage compartment
محل قرار گرفتن جامه دان
luggage trolley
چرخمخصوصچمدان
excess luggage
اضافه بار
luggage elastic
لاستیکچمدان
luggage net
باربند فلزی مشبک
luggage carrier
ترک بند موتورسیکلت
Could you help me carry my luggage?
ممکن است در حمل اسباب و اثاثیه ام به من کمک کنید؟
luggage lockers
قفس های بار
luggage van
واگن اسباب و اثاثیه
Where are the luggage lockers?
قفسه های ویژه بار کجاست؟
I'd like to leave my luggage, please.
من می خواهم اسباب و اثاثیه ام را تحویل بدهم.
Where are the luggage trolleys?
چرخهای دستی حمل بار کجاست؟
Where are the luggage trolleys?
چرخ دستی حمل بار کجا هستند؟
Where are the luggage trolleys?
چرخ دستی اسباب و اثاثیه کجا هستند؟
Where are the luggage lockers?
قفسه های ویژه اسباب و اثاثیه کجاست؟
luggage racks
قسمتقرارگیریبار
Take this luggage to the bus, please.
لطفا این اسباب و اثاثیه را تا اتوبوس / تاکسی حمل کنید.
Take this luggage to the taxi, please.
لطفا این اسباب و اثاثیه را تاکسی حمل کنید.
luggage lockers
قفس های اسباب و اثاثیه
Where is the left-luggage office?
دفتر بار امانتی کجاست؟
left-luggage office
دفتر بار امانتی
on the rack
درشکنجه
rack
آویز فرش
[قالبی فلزی که در فروشگاه جهت آویزان کردن فرش و نمایش آن بکار می رود.]
rack up
بازی کردن- حساب کردن
on the rack
درفشار
rack
چهارنعل کوتاه
rack
طاقچه
rack
میله رنده
rack
قفسه
rack
توری مشبک اشغال گیر
rack
ردیف
rack
اشغال گیر
rack
قفسه مهمات و وسایل
rack
طاقچه مقر
rack
میله دندانه دار
rack
چارچوب
rack
خون مستاجررا در شیشه کردن
rack
شکنجه کردن
rack
قطاع دندانه دار
rack
به هم بستن
rack
روی چنگک گذاردن لباس و غیره
rack
دندانه دار کردن
rack
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
rack
چنگک جا لباسی
rack
بار بند
rack
جاکلاهی
rack
شکنجه
rack
نوعی الت شکنجه مرکب از چند سیخ یا میله نوک تیز
rack
چرخ دنده دار
rack
عذاب دادن
rack
رنج بردن
rack
سیستم ای که حاوی تختههای مدار متحرک در یک فریم محافظ است
rack
بشدت کشیدن
cuvette rack
جاکووتی
toast rack
شیارهایجداکنندهتوستر
go to rack and ruin
<idiom>
نتیجه بد حاصل کردن
rack one's brains
<idiom>
سخت فکر کردن یاچیزی را بخاطر آوردن
spice rack
قفسه ادویه
rack one's brains
<idiom>
به مغز خود فشار آوردن
rack railway
راه اهن چنگک دار مخصوص عبور از سراشیب
roof-rack
باربنداتومبیل
stamp rack
مهرچرخدندهدار
rack rent
اجازه گزاف بستن بر
rack rent
اجازه تمام سال
rack control
نوعی کنترل پروازی غیر دستی
rack and pinion
میله دندانه دار و چرخ دندانه کوچک
plate rack
جایی که بشقاب هامی گذارندخشک شود
paper rack
جاکاغذی
muck rack
کسی که عادتا" می خواهدکارمندان خدمات عمومی و یاجمیع مردم را به رشوه خواری و فساد و خلافکاری متهم کند
bottle rack
جا بطری
burning rack
قاب باتری
card rack
طاقچه کارت
card rack
جای کارت
loading rack
سکوی بارگیری
hay rack
جای یونجه
rack space
محوطه کف چینی شده انباربرای استقرار پالتها یا جعبههای مهمات
hay rack
علف دان
spool rack
جاقرقره
shoe rack
چنگککفش
to rack rent
حداکثر اجاره رابر ملکی بستن
pipe rack
چنگکپیپ
equipment rack
پایهوسایل
coat rack
محلآویزکت
trash rack
اشغالگیر
to go to rack and ruin
نابودشدن
shelving rack
قفسه
ready rack
قفسه مهمات حاضر برای تیراندازی
pipet tray rack
جا پی پتی
test tube rack
جای لوله ازمایش
print drying rack
میلهرنگیخشکشونده
rack type cutter
شانه رنده
rack type cutter
اسکنه نوع شانهای
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com