English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English Persian
machine check برسی ماشین
Search result with all words
machine check interrupt وقفه بررسی ماشین
machine check interrupt وقفه مقابله ماشین
Other Matches
check چاپ گرفتند وضعیت داده و برنامه در یک نقط ه بررسی
check خطا در خواندن داده ناشی از خطایی در رسانه مغناطیسی
check حافظه موقت برای داده دریافت شده پی از بررسی آن در برابر داده دریافت شده از طریق مسیر یا راه دیگر
check محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند
check نشانهای که انتخاب جعبه بررسی را نشان میدهد واغلب یک ضربدر در آن است
check مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها
check سخت افزار یا نرم افزاری که نشانی میدهد متن ارسالی نادرست است و خطا ردی داده است
check رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
check حرف اضافی در متن ارسالی که بررسی میکند آیا خطایی در متن رخ داده یا یه و مقدار آن به متن بستگی دارد
check جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
check امتحان
check امتحان کردن بازرسی
check بازرسی کردن
check بازدید کردن رسیدگی کردن سر زدن بازداشت کردن
check بازرسی شد
check وارسی
check کیش
check کم یا متوقف کردن سرعت بدن
check منع
check تطبیق
check مقابله
check چک
check یک بیت از کلمه دودویی که برای بررسی هر بیتی به کار می رود
check بررسی اینکه یک پروتکل کد حرف و فرمت آن صحیح هستند
to check up درست رسیدگی یاحساب کردن
to check off رسیدگی کردن ودرصورت درستی باخط نشان گذاردن
check up معاینه کردن
check up رسیدگی کامل کردن ازمایش کردن
second check بررسی نهایی
check-up بازبینی
check-up کنترل
check-up کنترل کردن
check-in نام نویسی کردن مراسم ورود
check-in وارد شدن
check اجرای خشک یک برنامه
check او نتیجه چاپ و صورتحساب ها را بررسی کند تا ببیند آیا مشابه هم هستند یا خیر
check خطا یا توقف کوچک در فرآیند
check اطمینان از صحت چیزی
check بررسی اینکه آیا چیزی به درستی کار میکند یا خیر
check مقابله کردن بررسی
check in وارد شدن
check in نام نویسی کردن مراسم ورود
second check بررسی دوباره
check دستگاهی که روی تاسیسات ابی جهت تنظیم سطح اب ساخته میشود
check مطالعه کردن
check-up بازبینی کردن
in check <idiom> غیرقابل کنترل
check محک زدن
to check out something چیزی را بررسی یا امتحان کردن
check عیار گرفتن
to check in نام نویسی کردن [هتل]
check تحقیق کردن
check تجزیه کردن
check بررسی کردن
check جلوگیری کردن از
check بررسی کردن
check مقابله کردن مقابله
check سرزنش کردن رسیدگی کردن
check ممانعت کردن
check نشان گذاردن
check چک بانک
check سنجیدن
Please check the ... لطفا ... را کنترل کنید.
check out بازدیدعمل و خصلت جنگ افزار
check دریچه تنظیم
check out تصفیه حساب کردن
check ارزیابی کردن
check off تغییرروش بازی درتجمع
check تطبیق کردن
check و شدن بوی شکار
check بررسی
counter check چکی که فقط کشنده چک میتواند ان را از بانک بگیرد
crosse check ضربه به گوی دار یا گیرنده گوی
check valve شیر یک طرفه
crossfoot check تست تعیین صحت یک حاصلجمع
consistency check داده ها یا موضوعات مط ابق با قالب از پیش فرض شده هستند
consistency check بررسی سازگاری
check valve لیژ یک طرفه
completeness check تطبیق کامل
check valve شیر یکطرفه
check valve سوپاپ یا دریچه مسدود کننده
cyclic check مقابله چرخهای
data check مقابله داده ها
family check کیش همگانی
fore check جلوگیری از مدافع در منطقه دفاعش جلوی تور
frequency check کنترل فرکانس
check indicator مشخص کننده مقابله
check indicator نماینده مقابله
hardware check مقابله سخت افزاری
hip check سد کردن راه حریف با کمر وباسن
hook check سد کردن راه چوب حریف ازعقب
even parity check بررسی توازن زوج
echo check بکمک طنین
echo check مقابله
diagnostic check مقابله تشخیصی
discovered check کیش برخاست
division check ازمایش تقسیم
dump check مقابله حین روبرداری
duplication check مقابله از راه تکرار
duplication check بررسی ای که لازمه اش یکسان بودن نتایج دو اجرای مستقل یک عملیات میباشد
echo check بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
dynamic check مقابله پویا
houndstooth check طرح خانه خانه مورب پارچه
check valve سوپاپ یک طرفه
check point نقطه از پیش تعیین شدهای در سطح زمین برای کنترل حرکت رسانگرها یا پرتابه ها
check plot یک ترسیم قلمی که به طورخودکار توسط سیستم CADقبل از ایجاد خروجی نهایی برای اصلاح و ویرایش تصویری تولید شود
check list سیاهه مقابله
check lists فهرست کارهایی که میبایست انجام شود
check lists لیست مرجع
check out equipment وسایل ازمایشگاهی
check lock ساعت امتحان کننده
check lock مهره پشت گیر
check mark علامتی در نزدیکی خط اغاز علامتی نزدیک نقطه اغازپرش یا پرتاب
check mark علامت کنترل
check nut مهره چاکدار
check nut مهره پشت گیر
check off list برگ بازدید قسمتهای یک ناویا هواپیما
check out equipment وسایل بازدید محل
check out time زمان لازم برای ازمایش یک وسیله
check point نقطهای است برای زمانگیری قسمتی از مسابقه اتومبیلرانی
check point علامتی نزدیک نقطه اغاز پرش یا پرتاب
check point نقطه مقابله
check valve شیرفلکه
check point نقطه بازرسی
check valve شیر تنظیم
check total آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
check total برنامهای که صحت داده را بررسی میکند
check sweeping مین روبی ازمایشی
check sweeping بازرسی مین روبی
check sum جمع ارقام یا بیت ها که برای اهداف ازمایشی بکار می رود
check sum مجموع مقابلهای
check string ریسمان درشکه که مسافربوسیله ان راننده رابه ایست کردن اگاهی
check side پیچ دادن به گوی برای برگشت به عقب
check register بازرسی کردن صورت حساب واریز حساب کردن واریزحساب
check problem مسئله ازمایشی
check problem مسئله مقابلهای
check point نقطه ازمایش
check out time زمان لازم برای تخلیه محل
validity check مقابله اعتبار
twin check بررسی توام
twin check مقابله توام
traveler's check چک مسافرتی
transfer check انتقال
transfer check مقابله
system check بررسی سیستم
system check مقابله سیستم
synchronization check کنترل همزمانی
summation check بررسی تشخیص خطا با جمع کردن حروف دریافتی و مقایسه با کل آن
sum check مقابله جمعی
stock check کنترل موجودی
stick check دور کردن گوی از گوی دار بااستفاده از چوب
spite check کیش دفع الوقت
sight check مقابله نظری
sight check مقابله چشمی
validity check بررسی اعتبار
identity check بازرسی شناسنامه
identity check بررسی هویت
Please check the battery. لطفا باطری را کنترل کنید.
Please check the oil. لطفا روغن را کنترل کنید.
Please check the water. لطفا آب را کنترل کنید.
What time should I check in? چه وقت کارت سوار شدن به من میدهید؟
rain check <idiom> رد کردن درخواستی برای یک تاریخ معین و موکول آن به زمان دیگر
double-check <idiom> دوباره چک کردن
security check چکامنیتی
check-rail ریلتنظیم
rain check نوید یا قول دعوت بعدی
rain check بلیط باران
rain check بلیط مجانی یا مجدد
wraparound check سد کردن چوب حریف گوی دارباچوب
visual check مقابله بصری
visual check مقابله دیداری
sequence check بررسی ترتیبی
sequence check مقابله ترتیب
parity check مقابله توازن
parity check بررسی توازن
parity check مقابله کردن توازن
overflow check مقابله سرریز
overflow check بررسی سرریز
overflow check بررسی سرریزی
odd even check بررسی فرد و زوج
odd even check مقابله فرد و زوج
modulo n check مقابله به پیمانه
marginal check برسی مرزی
marginal check مقابله مرزی
limit check بررسی حدی
limit check مقابله حدود
parity check مقابله ایستایی
pay check چک حقوق
perpetual check کیش دایم
selection check مقابله گزینش
rain check <idiom> بلیط مجانی برای چیزی که به علت باران کنسل شده
sales check صورت فروش
residue check بررسی تشخیص خطا که در آن داده دریافتی با یک مجموعه اعداد تقسیم میشود و باقی مانده بررسی میشود با باقی مانده مورد نظر
redundancy check بررسی افزونگی
redundancy check تستی متکی بر انتقال بیت ها وکاراکترهایی که بیش ازحداقل تعداد لازم برای بیان خود پیام هستند
redudancy check بررسی افزونگی
reasonableness check بررسی و کنترل معقولانه و مستدل
reasonableness check بررسی معقول بودن
range check بررسی محدوده
programmed check بررسی برنامه ریزی شده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com