Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
machine instruction set
مجموعه دستورالعمل ماشین
Search result with all words
machine instruction
دستورالعمل ماشین
Other Matches
instruction
اموزش
instruction
راهنمایی دستورالعمل دادن تعلیم اموزش نظامی
instruction
مقرر
instruction
درس
instruction
دستوره
instruction
دستور
instruction
تعلیم
instruction
دستور کار
instruction
راهنمایی کردن
instruction
دستورالعمل
instruction
دستور عمل
instruction
راهنمایی
do nothing instruction
دستور برنامه نویسی که عملی انجام نمیدهد فقط شمارنده برنامه را به آدرس دستور بعدی افزایش میدهد
instruction
کلمهای در زبان برنامه نویسی که قابل فهم برای کامپیوتر است تا عملی را انجام دهد
I/O instruction
دستور داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
no op instruction
دستورالعمل بی اثر
pop instruction
دستورالعمل بازیابی از پشته
operating instruction
دستور کار
pause instruction
دستورالعمل وقفه دستورالعمل توقف
stop instruction
دستورالعمل توقف
remedial instruction
اموزش ترمیمی
program of instruction
برنامه تدریس
halt instruction
دستورالعمل توقف
program of instruction
برنامه اموزش
privileged instruction
دستورالعمل ممتاز
presumptive instruction
دستور برنامه تغییر نکرده که پردازش میشود تا دستورات قابل اجرا را بدست آورد
programmed instruction
اموزش برنامهای
programmed instruction
دستورالعمل برنامه ریزی شده
looping instruction
دستورالعمل حلقه زنی
decision instruction
دستورالعمل تصمیم
decision instruction
دستورالعمل تصمیمی
current instruction
دستورالعمل جاری
conditional instruction
دستورالعمل شرطی
computerized instruction
اموزش کامپیوتری
three address instruction
دستوری که حاوی آدرس دو عملوند و محل نتیجه که باید ذخیره شود است
transfer instruction
دستور العمل انتقال
two address instruction
دستوری که حاوی محل دو عملوند و آدرس نتیجه است
call instruction
دستورالعمل فراخوانی
two address instruction
قالب دستور که حاوی محل دو عملوند است و نتیجه در محل یکی از عملوندها ذخیره می شوند
unmodified instruction
دستور برنامه که مستقیماگ و بدون تغییرات اجرا میشود تا عملیاتی که باید انجام شود را بدست آورد
branch instruction
دستورالعمل انشعاب
discrimination instruction
دستور برنامه نویسی شرطی که با همراه داشتن محل دستور بعدی که باید اجرا شود و کنترل مستقیم اعمال میکند.
shift instruction
دستورالعمل تغییر مکان دستورالعمل انتقال دستورالعمل جابجایی
dummy instruction
دستورالعمل ساختگی
pseudo instruction
شبه دستورالعمل
pull instruction
دستورالعمل بازیابی
four address instruction
نتیجه و آدرس دستورالعمل بعدی
four address instruction
معمولا: محل دو عملوند
four address instruction
دستور برنامه که حاوی چهار آدرس است در فیلد آدرس
four address instruction
دستوری که حاوی محل چهار ثبات و محل دستورالعمل بعدی است
push instruction
دستورالعمل نشاندن
quasi instruction
شبه دستورالعمل
waste instruction
دستوری که عملی انجام نمیدهد.
entry instruction
دستورالعمل دخول
religious instruction
اموزش دینی
repetition instruction
دستوالعمل تکرار
repetition instruction
دستورالعمل تکرار
restart instruction
دستور المل بازاغازی
forwarding instruction
دستورات حمل
operating instruction
مقررات کار
macro instruction
درشت دستور
jump instruction
موقعتی که CUPU از دستورالعمل فعلی به نقط ه دیگر برنامه برود
jump instruction
موقعتی که پردازنده به بخش دیگر برنامه هدایت میشود در صورتی که شرط برقرار باشد
instruction word
کلمه دستورالعمل
instruction time
زمان دستورالعمل
instruction set
مجموعه دستورالعمل
instruction repertoire
موجودی دستورالعمل
instruction register
ثبات دستورالعمل
instruction pipeline
کانال اطلاعات
instruction mix
اختلاط دستورالعمل
jump instruction
پرسش شرطی در صورتی که پرچم یا ثبات صفر باشند
jump instruction
دستوری که کنترل را از یک نقط ه برنامه به دیگری منتقل میکند بدون هیچ شرطی
macro instruction
درشت دستورالعمل
micro instruction
ریز دستورالعمل
logical instruction
دستورالعمل منطقی
logic instruction
دستورالعمل منطقی
letter of instruction
دستورالعمل انجام کار
laying instruction
دستور نصب
mounting instruction
دستور نصب
mounting instruction
مقررات نصب
jump instruction
هدایت CPU به بخش دیگر برنامه
instruction material
مواد درسی
instruction lookahead
پیش بینی دستورالعمل
instruction length
طول دستورالعمل
n plus one address instruction
دستوری که از
jump instruction
دستور برنامه نویسی برای خاتمه دادن به یک سری دستورات و هدایت پردازنده به بخش دیگر برنامه
n plus one address instruction
آدرس تشکیل شده و آدرس حاوی آدرس دستور بعدی است
next instruction register
ثباتی در CPU که حاوی محل ای است که دستور بعدی باید ذخیره شود
no operation instruction
OPERATION NO
no operation instruction
دستور برنامه نویسی که کاری انجام نمیدهد
non operable instruction
دستوری که تابعی انجام نمیدهد ولی شمارنده برنامه را افزایش میدهد
individualized instruction
اموزش انفرادی
null instruction
دستورالعمل پوچ
n address instruction
دستور العمل با N نشانی
instruction code
رمز دستورالعمل
instruction foramt
قالب دستورالعمل
instruction for assembly
مقررات نصب
instruction film
فیلم درسی
instruction film
فیلم اموزشی
instruction drawings
نقشههای تفضیلی اجرائی
instruction cycle
سیکل یاچرخش دستورالعمل
instruction cycle
چرخه دستورالعمل
instruction counter
شمارنده دستورالعمل شمارشگر دستورالعمل
instruction code
کددستورالعمل
one address instruction
دستورالعمل یک ادرسه
arithmetic instruction
دستورالعمل محاسباتی دستورالعمل حسابی
arithmetic instruction
دستورالعمل حسابی
actual instruction
دستور العمل واقعی
computer instruction
دستورالعمل کامپیوتر
multiple address instruction
دستورالعمل چند ادرسه
instruction control unit
واحد کنترل دستورالعمل
computer assisted instruction
اموزش به کمک کامپیوتر اموزش کامپیوتری دستورالعمل به کمک کامپیوتر
computer aided instruction
learning computeraugmented
assembly language instruction
دستورالعمل زبان اسمبلی
computer instruction set
مجموعه دستورالعمل کامپیوتر
signal operation instruction
دستور کار مخابرات
input/output instruction
دستور داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
variable instruction length
دستورالعمل با طول متغیر
conditional jump instruction
دستورالعمل پرش شرطی
computer managed instruction
اموزش با مدیریت کامپیوتردستورالعمل با مدیریت کامپیوتر
reduced instruction set computer
طرح CPU که مجموعه دستورات
complex instruction set computer
کامپیوتر مجموعه دستورالعملهای پیچیده
writable instruction set computer
طرح CPU که به برنامه نویس امکان میدهد دستورات که ماشین جانبی را به آن بیفزاید با استفاده از میکروکد. تا مجموعه دستورات به دلخواه او درآیند
reduced instruction set computer
کامپیوتر مجموعه دستورالعملهای کاسته شده
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code
زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
machine
شیارانداختن روی فلز
machine
تراشکاری کردن صیقل کردن
machine
سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود
machine
تراشیدن ماشین
machine
کامپیوتری که میتواند کد اصلی با کامپایل کند
machine
ماشین شبیه سایز شده و عملیات آن
machine
1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machine
غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
machine
براده برداشتن
machine
خطای ناشی خرابی سخت افزار
machine
فرمولی که کامپیوتر آنالوگ نوشته است تا حل کند
machine
که قابل اجرا روی هر سیستم کامپیوتری باشد
machine
زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است
machine
دستوری که توسط ماشین تشخیص داده میشود و بخشی از مجموعه دستورات محدود آن است
machine
عمل پردازش دستورات در برنامه توسط کامپیوتر
machine
نرم افزاری که با سخت افزار سیستم به نزدیکی کار میکند
machine
یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند
machine
خطای ناشی از خرابی قطعه
machine
تولید برنامه کد ماشین از برنامه HLL با ترجمه و اسمبلر کردن هر دستور HLL
machine
کامپیوتر یا سیستم یا پردازندهای که از قط عات مختلف متصل بهم برای انجام یک عمل تشکیل شده است
machine
کمترین دوره زمانی CPU برای اجرای یک دستور
machine
بیت اجرا میشود
machine
ماشین
two way machine
ماشین دو راهه
machine
ماشین کردن با ماشین رفتن
machine
دستگاه
machine
تعداد قط عات متحرک جدا یا بخشها که با هم کار می کنند تا فرآیندی را انجام دهند
machine
ذخیره شده روی یک رسانه که مستقیما وارد کامپیوتر میشود
d.c. machine
ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
machine
کامپیوتری که حاوی کمترین کد ROM است تا سیستم را ازدیسک راه اندازی کند. هر زبان مورد نیاز باید جداگانه بار شود
machine
شماره یا آدرس مطلق که نقط های در حافظه که کلمه داده قابل یافتن و دستیابی است را مشخص میکند
machine
دستوری که مستقیما CPU را کنترل میکند و بدون نیاز به ترجمه تشخیص داده میشود
machine
بایت تشکیل شده است برای عملوند و داده و آدرس
machine sensible
قابل درک توسط کامپیوتر
machine
زبان برنامه نویسی که حاوی دستوراتی است به صورت کد دورویی که مستقیما توسط واحد پردازش مرکزی بدون ترجمه فهمیده میشود
machine learning
فراگیری ماشین
fax (machine)
دستگاه فکس
mowing machine
ماشین علف چینی
planer machine
ماشین صفحه تراش
mowing machine
علف چین
multi way machine
دستگاه چند راهه
freezing machine
فریزر
[غذا و آشپزخانه]
machine shop
کارگاه محاسبات ماشینی
machine readable
خواندنی توسط ماشین
machine oriented
ماشین گرا
machine operator
متصدی ماشین
machine gunner
مسلسل چی
machine operator
اپراتور ماشین
machine operator
اپراتوردستگاه
machine operator
کارگردان ماشین
machine operating
عملکرد ماشین
machine oil
روغن ماشین
machine number
عدد نسبت سرعت هواپیما به سرعت صوت
machine number
عدد سرعت هواپیما
machine language
زبان ماشین
machine interupption
وقفه ماشین
machine intelligence
هوش ماشین
machine readable
قابل خواندن توسط ماشین
machine recognization
بازشناختی توسط ماشین
mortising machine
دستگاه کام کنی
molding machine
دستگاه قالب گیری
milling machine
دستگاه فرز
milling machine
ماشین فرز
milling machine
ماشین تراش
milking machine
ماشین قابل حمل که داده ماشینهای مختلف را می پذیرد و به کامپیوتر بزرگتر ارسال میکند
synchronous machine
ماشین همزمان
machine word
کلمه ماشین
machine welding
جوشکاری ماشینی
machine translation
ترجمه ماشینی
machine time
زمان ماشین کاری
machine time
وقت ماشین
machine run
اجرای ماشین
machine run
رانش ماشین
machine ringing
زنگ ماشینی
machine representation
نمایش ماشیی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com