English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
English Persian
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
Search result with all words
echo sounding machine عمق یاب الکتریکی
echo sounding machine ژرفایاب الکتریکی sounder echo :syn
echo sounding machine fathometer : finder dept :
Other Matches
echo sounding اندازه گیری عمق اب دررودخانه یا مخزن
echo sounding عمق یابی انعکاس صوت
sounding عمق پیمائی
sounding اندازه گیری عمق اب
sounding تعمیق
sounding in damages دعوی خسارت مستدل
sounding in damages دعوی خسارت صحیح و محکم
sounding line ژرفاسنج
sounding patrol نگهبان عمق سنج ناو
sounding rocket موشک اکتشاف تغییرات جوی
sounding wive عمق سنج
sounding board کمان ویولن وتار
sounding boards عامل انتشار عقاید
sounding lead ژرفاسنج اوایی
high-sounding پر سر وصدا
high-sounding پر زرق وبرق وتوخالی
high sounding پر سر وصدا
sounding board تخته موجدصدا
high sounding پر زرق وبرق وتوخالی
high sounding عوام فریب
high-sounding عوام فریب
sounding boards تخته موجدصدا
sounding boards کمان ویولن وتار
sounding board عامل انتشار عقاید
echo برگشت امواج رادار
echo انعکاس صدا انعکاس موج
echo بازتاب
echo اکو
echo وااوا
echo در مودم های سریع روش حذف سیگنالهای اکو از خط
echo هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echo برگرداندن سیگنال به مبدای که ارسال شده بود
echo برگرداندن سیگنال دریافتی در همان مسیر ارسالی
echo فرمان ECHO
to the echo چنان بلند که تولید انعکاس صدا می نماید
echo توف
echo پژواک
re echo دوباره برگرداندن
re echo پیچیدن
echo خنیدن
re echo چندباربرگشتن
re echo دوباره منعکس شدن
echo طنین
echo طنین صدا
echo انعکاس صدا
echo sounder ژرفایاب
echo sounder machine sounding echo
target echo علایم دریافتی از هدف یاپدیدار شده روی صفحه راداراز هدف
echo box جعبه بازاوا
echo check مقابله
echo check بکمک طنین
echo check بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
echo sounder عمق یاب صوتی
echo suppression جلوگیری یا تضعیف انعکاس صوت
echo sounder عمق یاب انعکاسی
echo suppressor طنین زدا
echo verse شعر مستزاد
echo sounder دستگاه عمق یاب
local echo پژواک محلی
radar echo علایم روی صفحه رادار
fixed echo اکوی ثابت
fixed echo انعکاس ثابت روی صفحه رادار
echo sounder انعکاس سنج صدا
echo sounder probe پژواکردیابژرفاسنج
echo depth sounder دستگاهی که عمق طنین را می سنجد
machine شماره یا آدرس مطلق که نقط های در حافظه که کلمه داده قابل یافتن و دستیابی است را مشخص میکند
d.c. machine ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
machine خطای ناشی از خرابی قطعه
machine ماشین شبیه سایز شده و عملیات آن
machine کامپیوتری که میتواند کد اصلی با کامپایل کند
machine بیت اجرا میشود
machine سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود
machine کامپیوتری که حاوی کمترین کد ROM است تا سیستم را ازدیسک راه اندازی کند. هر زبان مورد نیاز باید جداگانه بار شود
machine ذخیره شده روی یک رسانه که مستقیما وارد کامپیوتر میشود
machine دستوری که مستقیما CPU را کنترل میکند و بدون نیاز به ترجمه تشخیص داده میشود
machine بایت تشکیل شده است برای عملوند و داده و آدرس
machine تعداد قط عات متحرک جدا یا بخشها که با هم کار می کنند تا فرآیندی را انجام دهند
machine کامپیوتر یا سیستم یا پردازندهای که از قط عات مختلف متصل بهم برای انجام یک عمل تشکیل شده است
two way machine ماشین دو راهه
machine sensible قابل درک توسط کامپیوتر
machine کمترین دوره زمانی CPU برای اجرای یک دستور
machine عمل پردازش دستورات در برنامه توسط کامپیوتر
machine غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
machine دستگاه
machine ماشین کردن با ماشین رفتن
machine تراشکاری کردن صیقل کردن
machine شیارانداختن روی فلز
machine براده برداشتن
machine تراشیدن ماشین
machine خطای ناشی خرابی سخت افزار
machine که قابل اجرا روی هر سیستم کامپیوتری باشد
machine زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است
machine دستوری که توسط ماشین تشخیص داده میشود و بخشی از مجموعه دستورات محدود آن است
machine یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند
machine نرم افزاری که با سخت افزار سیستم به نزدیکی کار میکند
machine تولید برنامه کد ماشین از برنامه HLL با ترجمه و اسمبلر کردن هر دستور HLL
machine ماشین
machine 1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machine زبان برنامه نویسی که حاوی دستوراتی است به صورت کد دورویی که مستقیما توسط واحد پردازش مرکزی بدون ترجمه فهمیده میشود
machine فرمولی که کامپیوتر آنالوگ نوشته است تا حل کند
machine language زبان ماشین
machine interupption وقفه ماشین
machine instruction دستورالعمل ماشین
machine intelligence هوش ماشین
mowing machine علف چین
machine learning فراگیری ماشین
machine number عدد سرعت هواپیما
punching machine دستگاه پانچ
punching machine دستگاه منگنه
punching machine ماشین سوراخکن
machine column پایه یا ستون دستگاه
machine independent مستقل از ماشین
machine gunner مسلسل چی
machine equipment تجهیزات ماشین
machine down time زمان معطلی دستگاه
machine down time زمان توقف ماشین
machine designer طراح ماشین
machine error خطای ماشین
machine dependent وابسته به ماشین
machine dependent وابسته ماشین
machine cycle چرخه ماشین
machine fault نقص ماشین
machine fault عیب ماشین
machine foundation پایه دستگاه
machine frame چارچوب دستگاه
printer machine دستگاه چاپ
printer machine ماشین چاپ
machine number عدد نسبت سرعت هواپیما به سرعت صوت
machine word کلمه ماشین
machine welding جوشکاری ماشینی
machine translation ترجمه ماشینی
machine time زمان ماشین کاری
machine time وقت ماشین
machine shop کارگاه محاسبات ماشینی
machine operator اپراتور ماشین
machine run اجرای ماشین
machine run رانش ماشین
machine ringing زنگ ماشینی
machine operator متصدی ماشین
machine recognization بازشناختی توسط ماشین
machine readable قابل خواندن توسط ماشین
machine readable خواندنی توسط ماشین
milking machine ماشین قابل حمل که داده ماشینهای مختلف را می پذیرد و به کامپیوتر بزرگتر ارسال میکند
machine operator اپراتوردستگاه
machine oil روغن ماشین
planing machine ماشین کندگی
planer machine ماشین صفحه تراش
machine representation نمایش ماشیی
open machine ماشین باز
object machine ماشین مقصود
multi way machine دستگاه چند راهه
machine operating عملکرد ماشین
mowing machine ماشین علف چینی
mortising machine دستگاه کام کنی
machine operator کارگردان ماشین
molding machine دستگاه قالب گیری
milling machine دستگاه فرز
milling machine ماشین فرز
milling machine ماشین تراش
machine oriented ماشین گرا
pinball machine ماشین ساچمه پران
kidney machine ماشینکمکیبرایافرادبیمار
cog in the machine <idiom> قطرهای از دریا
plaiting machine دستگاه چین [تا] کن [صنعت نساجی]
pleating machine دستگاه چین [تا] کن [صنعت نساجی]
plaiting machine دستگاه چاکدار کن [صنعت نساجی]
pleating machine دستگاه چاکدار کن [صنعت نساجی]
rowing machine ماشینپایی
machine hall راهرویماشین
sub-machine gun مسلسل دستی
sub-machine gun تیربار دستی
sub-machine gun تیربار خودکار
sub-machine guns مسلسل دستی
sub-machine guns تیربار دستی
sub-machine guns تیربار خودکار
accept machine دستگاه پذیرنده
fax machine فاکس
fuelling machine ماشینسوخت
drilling machine دریل [ابزار]
facsimile (machine) دستگاه فکس
fax (machine) دستگاه فکس
freezing machine فریزر [غذا و آشپزخانه]
boring machine دریل [ابزار]
drilling machine مته برقی [ابزار]
dyeing machine ماشین رنگرزی
sweeper [machine] ماشین خاکروب
boring machine دستگاه مته [ابزار]
drilling machine دستگاه مته [ابزار]
boring machine مته برقی [ابزار]
pinball machine ماشین پینبال
reaping machine ماشین درو
snow machine ماشین ایجاد کننده برف مصنوعی
sowing machine ماشین تخم کاری
sowing machine بذر افشان
spininning machine ماشین یا دستگاه ریسندگی
spreading machine مقسم بتن
sunchronous machine ماشین سنکرون
swaging machine حلبی خمکن
synchronous machine ماشین همگام
synchronous machine ماشین همزمان
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com