English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
macro dynamic model الگوی کلان پویا
Other Matches
macro model الگوی کلان
dynamic model الگوی پویا
dynamic model مدل پویا
micro dynamic model الگوی خرد پویا
macro تابع برنامه یا بلاک دستورات که توسط کلمه یا برچسب بیان شده است
macro طبقات و عملیات در یک تابع
macro- خیلی بزرگ یا مربوط به نام سیستم
macro کلمهای که برای بیان تعدادی دستور یا ساده کردن نوشتن برنامه به کار می رود
macro رشد زیاد
macro درشت دستور
macro نمایش گرافیکی مراحل منط قی
macro نوشتن برنامه با استفاده از دستورات ماکرو با بیان دستورات آن
macro زبان برنامه نویسی که به برنامه نویس امکان تعریف و استفاده از دستورات ماکرو میدهد
macro بطورغیر عادی
macro درشت
macro بزرگ
macro دراز
macro کلان درشت دستور
macro کلان
macro کل
macro فرآیندی که فراخوان ماکرو با دستورات درون آن جایگزین میشود
macro شرح دستور
macro تابع و دستورات برای انجام عمل ماکرو
macro برنامه اسمبلر که قادر به کدگشایی دستورات ماکرو است
macro استفاده از برچسب در زبان برنامه نویسی اسمبلی برای بیان به اسمبلر که تابع ماکرو در آن نقط ه وارد میشود
positional macro درشت دستور مرتبهای
macro generator مولد ماکرو
macro instruction درشت دستور
macro instruction درشت دستورالعمل
macro library درشت کتابخانه
macro library کتابخانه ماکرو
macro processor درشت پردازشگر
macro processor پردازشگرماکرو
macro stage مرحله کلان
macro variables متغیرهای کلان
macro generator درشت زا
keyword macro درشت دستور کلید واژهای
macro expansion بسط درشت دستور
macro assembler درشت همگزار
macro assembler ماکرو اسمبلر
macro assembler درشت همگذار
macro call درشت فراخوان
macro call فراخوانی ماکرو
macro economics اقتصاد کلان
macro difinition درشت تعریف
macro definition تعریف ماکرو
macro definition درشت تعریف
macro declaration درشت اعلان
mixed mode macro درشت دستور امیخته باب
macro set button دکمهتنظیمصدا
model نمونه اصلی
s s model الگوی محرک- محرک
s r s model الگوی محرک- پاسخ- محرک
s r model الگوی محرک- پاسخ
s o r model الگوی محرک- جاندار- پاسخ
new model از نوطرح کردن
model مدل
model قالب
model طرح
model قطعهای که برای به نمایش گذاشن به کار می رود
model نوع یک محصول
model گونه یک محصول
model کپی کوچک از چیزی که وضعیت آن پس از خاتنمه را نشان میدهد
model ساختن مدل کامپیوتری محصول جدید یا سیستم اقتصادی و..
model آنچه مثال کامل برای کپی کردن است
model نمونه
model سرمشق
model قالب طرح
model نقشه
model طرح ریختن ساختن
model شکل دادن
model مطابق مدل معینی در اوردن
model نمونه قرار دادن
model مدل سازی
model الگو
dynamic متحرک
dynamic نیروی فعاله درونی فعالیت درونی
dynamic نیروی مستقر
dynamic نیروی درونی
dynamic جنبشی
dynamic پویشی
dynamic پویا
dynamic شخص پرانرژی
dynamic حرکتی
dynamic وابسته به نیروی محرکه جنباننده
dynamic بالان
dynamic تغییراتی که هنگام اجرای برنامه اعمال میشود
dynamic ثیر گذاشتن روی داده ماشین
dynamic مراجعه به دادهای که میتواند تغییر کند
dynamic حرف کامپیوتری یا متن ویدیویی که در صورت لزوم تغییر میکند
dynamic حافظه با دستیابی تصادفی که نیاز دارد و محتوای آن مرتب بهنگام شود
dynamic توقف فرآیند ووووقتی سیستم به کاربر می گوید پیش از خاتمه فرآیند عملی باید انجام شود
dynamic ساختار سیستم مدیریت داده که میتواند تغییر کند یا تط بیق یابد
dynamic سیستمی که منابع آن در هنگام اجرای برنامه اختصاص داده می شوند و نه پیش از آن
dynamic زیر برنامهای که هر با که فراخوانی میشود باید کارش مشخص شود
dynamic دینامیک
dynamic قوهای
dynamic ن ترین مسیر داده از بین تغییرات در زمان اتصال
dynamic بافری که اندازه آن طبق نیاز تغییر کند
dynamic تصویر مثل گراف که با ورود داده جدید بلارنگ بهنگام در می آید
dynamic اختصاص دادن حافظه به یک برنامه در صورت نیاز به جای اختصاص دادن بلاکهایی پیش از اجرا
validation of a model اعتبار یک الگو
she was a model of besuty نمونه زیبایی بود
two sector model الگوی دو بخشی
validation of a model تحقق پذیری یک الگو
vintage model الگوی مقطع زمانی
dressmaker's model مانکنخیاطی
vintage model الگوی زمانی
hierarchical model مدل سلسله مراتبی
station model مدلهواشناسی
large model مدل حافظه که کد و داده تا کلید بایت جریان دارند ولی اندازه ترکیبی باید از مگابایت کمتر باشد
imageing model روش یا مدل ارائه تصاویر
huge model مدل حافظه پردازنده Intel که به کد داده و برنامه اجازه ارسال بر حسب کیلوبایت میدهد.
tiny model مدل حافظه خانواده پردازنده Intel که امکان وجود چندین کیلوبایت داده وکد را ایجاد میکند
test model نمونه ی ازمایش
normative model الگوی هنجاری
noncompetitive model الگوی غیر رقابتی
molecular model الگوی مولکولی
model geometric یک قسمت یا یک ناحیه جغرافیایی که روی یک سیستم گرافیکی کامپیوترطراحی و در یک پایگاه ذخیره شده است
model geometric نمایش کامل سه بعدی یا دوبعدی صحیح هندسی از یک شکل
model building الگوسازی
micro model الگوی خرد
mathematical model الگوی ریاضی
mathematical model مدل ریاضی
pilot model نمونه ازمایشی
pilot model مدل یا قالب نمونه اولیه وسایل و ماشین الات یاقطعات
pilot model مدل ازمایشی
stochastic model نمایش ریاضی سیستم که حاوی اثرات اعمال تصادفی است
stochastic model الگوی تصادفی
probabilistic model مدل احتمالی
relational model مدل رابطهای
random model الگوی تصادفی
random model مدل تصادفی
probabilistic model الگوی احتمالی
planning model الگوی برنامه ریزی
neoclassical model الگوی نئوکلاسیک
mathematicl model الگوی ریاضی
haavelmo model الگوی هاولمو
bohr model مدل بور
decision model الگوی تصمیم گیری
deteministic model مدل قطعی
data model مدل داده
cosmological model مدل کیهان شناختی
corporate model نمایش یا شبیه سازی ریاضی اعمال حسابداری و خطوط راهنمای سیاست مالی یک شرکت
econometric model الگوی اقتصادسنجی
economic model الگوی اقتصادی
probabilistic model الگوی تصادفی
electrical model مدل الکتریکی
conceptual model شرح پایگاه داده ها یابرنامه به صورت دادهای وارد وموضوعات مربوط به آن
conjunctive model الگوی عطفی
dynamic load بار جنبشی
dynamic equilibrium تعادل پویا
dynamic economy اقتصاد پویا
dynamic dump نسخه برداری پویا
dynamic dump روبرداری پویا
dynamic dump رو گرفت پویا
dynamic damper مستهلک کننده دینامیکی
dynamic equilibrium تعادل دینامیکی
dynamic expander بسط دهنده دینامیکی
dynamic factor ضریب دینامیکی
dynamic load بار دینامی
dynamic lattice شبکه پویشی
dynamic lift برای دینامیکی
dynamic link پیوند پویا
dynamic error خطای پویا
dynamic convergence همگرایی دینامیک
dynamic analisis تجزیه و تحلیل پویای اقتصادی
dynamic stability تعادل پویا
dynamic allocation تخصیص پویا
dynamic analisis تجزیه و تحلیل وقایع اقتصادی با در نظرگرفتن تغییرات گذشته و حال و احتمالا" اینده
dynamic analysis تحلیل پویا
dynamic analysis تحلیل دینامیک
dynamic balance تعادل و توازن حرکتی
dynamic balay حمایت متحرک
dynamic scheduling زمان بندی پویا
dynamic braking ترمز دینامیکی
dynamic braking ترمز واکنشی
dynamic characteristic مشخصه دینامیک
dynamic check مقابله پویا
dynamic condition شرایط و مقتضیات پویای اقتصادی تغییر شرایط اقتصادی ناشی از تحول سلیقه تقاضا کنندگان وهزینه و مخارج تولید ونسبت جمعیت
dynamic contraction انقباض هم تنش
dynamic brake ترمزدینامیکی
dynamic load بار پویا
dynamic sensitivity حساسیت دینامیک
dynamic test ازمون پویا
dynamic stop ایست پویا
dynamic storage انباره پویا
dynamic storage حافظه پویا
dynamic strength مقاومت دینامیکی
dynamic structure ساخت پویا
dynamic subroutine زیرروال پویا
dynamic subroutine زیر روال پویا
dynamic system نظام پویا
dynamic system سیستم پویا
dynamic system سازگان پویا
dynamic trait ویژگی پویشی
dynamic viscosity گرانروی مطلق
dynamic viscosity گرانروی مکانیکی
dynamic economy اقتصاد متحرک
lattice dynamic دینامیک شبکه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com