Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
magazine base
محلانبارخشاب
Other Matches
magazine
مخزن فشنگ خشاب
magazine
مخزن ماسه
magazine
خزانه فشنگ
magazine
انبار مهمات
magazine
مخزن خشاب اسلحه
magazine
خزانه
magazine
تعداد صفحات در سیستم ویدیویی متنی
magazine
مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده
magazine
انبار
magazine
مجله
magazine space
زاغه زیرزمینی محل انبار مهمات
camera magazine
کاست فیلم دوربین
camera magazine
جعبه محتوی فیلم عکاسی
magazine catch
جایگاهانبارخشاب
magazine gun
تفنگ خزانه دار
powder magazine
انبار باروت
powder magazine
مخزن باروت
trade magazine
مجله تخصصی تجارت
slide magazine
جعبهاسلاید
magazine space
محوطه زاغه مهمات
box magazine
خشاب جعبهای شکل
drum magazine
مخزن استوانهای
electronic magazine
مجله الکترونیکی
box magazine
قوطی خشاب خشاب قوطی شکل
magazine area
محل نگهداری مواد منفجره یامهمات
glossy magazine
مجلهایکهحاویصفحاتبراقعکسلباسهای مد روز وغیرهباشد
magazine feed
تغذیه مخزن
This is a monthly magazine ( periodical ) .
این مجله ماهانه است
magazine gun or rifle
تفنگ خزانه دار
magazine flooding system
سیستم اب فشان انبار مهمات ناو
magazine feeding attachment
تجهیزات تغذیه مخزن
base course
قشر پی راه
base course
لایه اساس قشر اساس
to base one self
تکیه کردن
base course
لایه شالوده
base 0
decimal
third base
موضع بازیکن برای دفاع منطقه دورپایگاه سوم دربازی بیس بال
sub base
زیر قشر
r base
ار- بیس
sub base
زیر بستر
base 0
پایه 01
off base
<idiom>
غیر دقیق ،نادرست
get to first base
<idiom>
موفق بودن ،شروع خوبی راداشتند
second base
دومینپایگاه
base course
قشر لعاب
to base one self
اعتماد کردن
first base
اولینپایگاه
defense base
پایگاه پدافندی
defense base
پایگاه دفاعی
knowledge base
پایگاه معلومات
loctal base
لامپ قفلی
hard base
سکوی پرتاب موشک ضد ترکش اتمی
lewis base
باز لوویس
hard base
سکوی پرتاب مستحکم
fuse base
پایه ی فیوز
hard base
باز سختbaseball
inorganic base
باز معدنی
fox base+
فاکس بیس پلاس
floating base
ناولجستیکی شناور یا کاروان لجستیکی شناور دریایی
floating base
پایگاه شناور دریایی
inorganic base
باز غیر الی
knowledge base
پایگاه دانش
knowledge base
پایگاه اگاهی
filbert base
پایگاه فریبنده
data base
مبنای اطلاعات
base unit
یکای اصلی واحد اصلی
base unit
یکان مبنا
base unit
یکان پایگاهی
base symbol
علایم قراردادی مبنا
base surge
ابر پایه قارچ اتمی
base surge
ابر غلطان اتمی در ترکش سطحی
base stone
سنگ زیرین
base spray
بسک ته
base spray
بسکهای ته گلوله
base speed
سرعت منتجه
base speed
سرعت مبنا
base shop
تعمیرگاه پادگانی
base shop
تعمیرگاه نگهداری امادگاهی تعمیرگاه پایگاهی
base width
ستبرای پایه
base width
عرض پایه پهنای پایه
data base
پایگاه داده ها
coupling base
اتصال دهنده چاشنی به کلاهک
coupling base
وسیلهای که چاشنی را به کلاهک یا خرج مشتعل کننده وصل میکند
conjugate base
باز مزدوج
column base
پایه ستون
column base
ته ستون
column base
زیرستون
chart base
چارت مادر
chart base
چارت مبنا
base unit
یکای بنیادی
center base
میدان مرکزی
filbert base
پایگاه دروغین
bayonet base
پایه لامپ میخی
base shear
نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
base of a triangle
قاعده
[مثلثی]
[ریاضی]
hardwood base
پایهسختچوبی
fixed base
پایهثابت
dexter base
پایهراستی
concrete base
پایهیبتونی
centre base
ستونمرکزی
bracket base
پایهقلاب
base of splat
پایهپشتصندلی
wheel base
فاصله بین چرخ جلو و عقب در خودروهایی که از یک اکسل بیشتر دارند
base flow
مقدار جریان ابی که رودخانه در حالت غیرسیلابی دارد
time base
مبدا زمانی
time base
ایستگاه مبنای اندازه گیری زمان مبنای زمانی
lamp base
پایهلامپ
base-court
حیات بیرونی
Attic base
پایه ی آتنی
Asiatic base
پایه یونی
[آسیایی]
It is base on a precedent.
مسبوق به سابقه است
wave base
سطحموج
telescope base
پایهتلسکوپ
swivel base
پایهگردنده
sprung base
تشکفنری
sinister base
منحنیانتهایی
recharging base
بخشتغذیه
pin base
پایهمیله
tax base
ماخذ مالیات
stanchion base
زیرستون
staging base
پایگاه تجدید سوخت یابارگیری مجدد یا جابجا کردن کالاها در کشتی یا هواپیما
octal base
هشت پایهای
number base
پایه عدد
number base
عدد پایه
number base
مبنای عددی
naval base
پایگاه دریایی
monetary base
پایه پولی
monetary base
مبنای پولی
mobilization base
حداقل منابع لازم برای بسیج نیروهاپایگاه بسیج
mobilization base
مبنای بسیج
magneto base
پایه مگنت
tax base
مبنای مالیاتی
polyacid base
باز چند اسیدی
polyacidic base
باز چند اسیدی
square base
کف گلوله یا قسمت ته گلوله
software base
مبنای نرم افزار
soft base
باز نرم
single base
تک مادهای
single base
باروت یک حبهای
sight base
پایه زاویه یاب یا دستگاه نشانه روی
schiff base
باز شیف
return to base
بازگشت هواپیما به پایگاه به طور سالم هواپیمای بازگشتی
pseudo base
شبه باز
production base
مبنای تولید یا تولیدات ملی
prisoners base
بازی گرگم بهوا
loktal base
لامپ قفلی
base number
عدد پایه
base fuze
ماسوره ته پران
base fuze
ماسوره ته
base fuze
ماسوره ته گلوله
base frame
چهارچوب زیر دستگاهها
base font
فونت پیش فرض
base font
فونت پایه
base flow
جریان پایه
base ejection
ته پران
base development
ساختن پایگاه
base development
تهیه پایگاه
base depot
امادگاه واقع در پایگاه امادگاه مبنا
base defense
پدافند پایگاه
base defense
پدافند از پایگاه
base cover
عکس برداری اولیه
base court
حیاط بیرونی یاعقبی
base complex
مجتمع پایگاه هوایی یا دریایی یا زمینی و غیره
base hit
ضربه به داخل محوطه باامتیاز
base ignition
احتراق تحتانی
base level
تهتراز
base number
عدد مبنا
base mortar
قبضه مبنا
base mortar
خمپاره مبنا
base memory
حافظه پایه
base map
نقشه مبنا
base map
نقشه پایگاه
base map
نقشه مادر
base ejection
پرتاب شونده از ته
base loading
بار اولیه
base loading
بارگیری انجام شده در پایگاه
base line
خط توجیه
base line
خط کور
base line
خط مبنا
base line
خط پایه
base command
فرماندهی پایگاه
base circle
هر قسمت اریب از یک سیلندر دایره مبنا
base camp
پایگاه اصلی کمپ اصلی
base rates
نرخ مبنا
base rates
تعرفه مبنا
base rates
نرخ پایه
base rates
اهنگ پایه
base rate
ارزش اولیه
base rate
نرخ مبنا
base rate
تعرفه مبنا
base rate
نرخ پایه
base rate
اهنگ پایه
base metals
فلز پست
base metals
فلزات اصلی فلزات کم بها
base metals
فلزات بنیانی
base metals
فلز پایه
base metal
فلز پست
base metal
فلزات اصلی فلزات کم بها
base metal
فلزات بنیانی
base rates
ارزش اولیه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com