English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English Persian
magnetic bridge پل مغناطیسی
magnetic bridge پل رلوکتانس
Other Matches
bridge پل زدن
bridge دهنه اسب نوار یا چرم در انتهای چوب بازی لاکراس پل ساختن دست برای زدن گوی بیلیارد فاصله بین سوراخهای گوی بولینگ
bridge وسیلهای که دو شبکه را به هم وصل میکند و اجازه حرکت اطلاعات بین دو شبکه میدهد. توابع آنها در لایه اتصال داده مدل شبکه OIS است
bridge سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
bridge تط ابق اجزای ارتباطی تا اینکه قط ع برق با حداقل برسد
bridge استفاده از پل برای انتقال برنامه ها فایلهای داده و... به سیستم دیگر
bridge پل
bridge compassplatform : syn
bridge جسر
bridge برامدگی بینی
bridge سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد
bridge بازی ورق
bridge پل ساختن
bridge اتصال دادن
bridge پل فرماندهی کشتی
bridge پل فرماندهی
deck of a bridge صفحه پل
decade bridge پل دهگانه
conductivity bridge پل برق رسانایی
lattice bridge پل نردهای
lattice bridge پل شبکهای
treadway bridge پل عبور موقتی پیاده
treadway bridge پل دوخطه
clapper bridge پل سنگی
chain bridge پل معلق
deck of a bridge کف پل
irish bridge پل ایرلندی
the instability of a bridge نا استواری پل
irish bridge اب نما
irish bridge پل مغروق
irish bridge ابنمای مغروق
draw bridge پل کششی
impedance bridge پل اندازه گیری مقاومت
the pier of a bridge پایه پل
the span of a bridge چشمه یا دهانه پل
that bridge has openings ان پل سه چشمه یا دهانه دارد
chain bridge پل زنجیری
lever bridge پل باز شو
bridge rectifier یکسوکننده بریج
lever bridge پل بالا رو
bridge shoe زیره پل
bridge shoe پاشنه
bridge shoe پاشنه پل
bridge seat پاشنه پل
bridge seat تکیه گاه
canal bridge پل کانال
canal bridge پل کیالی
capacitance bridge نوعی وسیله اندازه گیری خنثی برای فرفیت
cantilever bridge پل کنسول
cantilever bridge پل طرهای
cantilever bridge پل بازودار
cantilever bridge پایه پل
cantilever bridge ستون پل
cantilever bridge پل قپانی
cantilever bridge پل معلق
bridge rectifier یکسو کننده پلوار
swing bridge پل نوسان دار
spar bridge پل الواری
girder bridge پل تیر حمالی
girder bridge پل پوتری
girder bridge پل چند تکه قابل نصب رویهم
girder bridge پل بیلی متوسط
gap bridge گلویی ماشین تراش
spar bridge پل ساخته شده ازگرده چوب
road bridge پل خیابان
handling bridge پل بار
heydweiler bridge پل هایدویلر
impedance bridge پل امپدانس
highway bridge راپل
inductance bridge پل اندوکتیویته
skew bridge پل کج
signal bridge پل مخابرات ناو
signal bridge پل مخابره ناو
slab bridge پل تاوه
salt bridge پل نمک
stick bridge پل دراز چوبی و فلزی کمکی برای رسیدن به گوی بیلیارد
float bridge پل شناور
flag bridge پل پرچم
flag bridge پل تیمساران
fixed bridge پلی که بجز انبساط و انقباض هیچگونه حرکتی ندارد
fixed bridge پل ثابت
swing bridge پل گردان
enclosed bridge پل فرماندهی سر پوشیده
floating bridge پل شناور
floating bridge پل متحرک موقتی
pedestrian bridge پل پیاده رو
foot bridge پل پیاده رو
flying bridge پل هوایی
flying bridge پل شناور
flying bridge پل موقتی
flumed bridge پل تنگ کننده معبر اب
road bridge راه پل
slab bridge پل دالو
bridge plate پل بین سکوی بارگیری وخودرو
cross that bridge when you come to it <idiom> [به حل یک مشکل زمانی اقدام کن که لازم باشه و نه قبلش]
loading bridge پل بارگیری
railroad bridge پل راه اهن
pontoon bridge پل موقت
pontoon bridge پل شناور قایقی
oxygen bridge پل اکسیژنی
operating bridge پل کارگاهی
navigating bridge پل ناوبری
natural bridge پل طبیعی
lift bridge پلبالارو
railway bridge پل راه اهن
bass bridge پایهباس
beam bridge پلمیلهای
bridge assembly برآمدگیسیمها
bridge of nose برآمدگیبینی
compass bridge قطبنمایعرشهکشتی
rise of a bridge خیز طاق پل
ribbon bridge پل کرکرهای
ribbon bridge پل تاشونده
bascule bridge پل بازشونده
movable bridge پل بازشو
cross a bridge before one comes to it <idiom> درمورد مشکلی قبل از حادثه فکرکردن
water under the bridge <idiom> همه چیز عوض شده
bridge loan وام موقتی [تا دریافت وام اصلی ]
bridge finance وام موقتی [تا دریافت وام اصلی ]
lattic-bridge پل نرده ای
lattic-bridge تیر حمال مشبک
operating bridge پلی که جهت عبور و انتقال وسایل کار در کارگاه ساختمانی ساخته میشود پل بهره برداری
treble bridge پلصدایزیر
movable bridge پلی که میشودجابجا نمود
movable bridge پل متحرک
measuring bridge پل اندازه گیری
portal bridge پلدروازهای
maxwell m l bridge پل ماکسول
maxwell bridge پل اندازه گیری ماکسول
through arch bridge پلکمانسراسری
transporter bridge پلانتقال
arch bridge پلقوسدار
wien bridge پل وین
bridge pier پایه پل
bailey bridge پل متحرک وموقتی
bascule bridge پل متحرک
bascule bridge پل قپانی
bascule bridge پل باسکولی
bascule bridge پل بازشو
lifting bridge پل بالارو
bascule bridge پل متحرک باسکولی
bridge carriageway شوسه پل
bascule bridge پل اهرمی
bridge head سر پل
bridge head سر پل ساحلی
bridge building پل سازی
bridge circuit مدار پلوار
bridge deck بدنه پل
bridge escape فرار از پل
trestle bridge پل پایه خرپایی
truss bridge پل اسکلت فلزی
suspension bridge پل معلق
suspension bridge پل اویزان
road bridge پل راه
weatstone bridge پل ویتستن
truss bridge پل خرپایی
truss bridge پل با تیر مشبک
weigh bridge قپان تخت قنطار کش
truss bridge پل دارای اسکلت اهنی
arched bridge پل کمانهای
arched bridge پل قوسی
asses bridge قضیه حماریه
wheatstone bridge مداری متشکل از مقاومتهای معلوم و مجهول که توسط ان میتوان مقاومت مجهول رادقیقا اندازه گیری کرد
lattice suspension bridge پل تعلیق مشبک پل اویز مشبک
vertical lift bridge پل بالارو
multi span bridge پل چند دهانه
jack knife bridge پل متحرک تاشو
maxwell wien bridge پل اندازه گیری ماکسول-وین
lattice suspension bridge پل اویزشی مشبک
material handling bridge پل باربری
material handling bridge پل بارگیری
three phase bridge tape اتصال گرتس سه فازه
center swing bridge پل میانگرد
cable suspension bridge پلی که از رشتههای سیمی بهم تابیده درست شده باشد
cable suspension bridge پل معلق با سیم تابیده
bridge spot weld جوشکاری نقطهای
The flood swepot away the bridge. سیل پل رابرد
turnable foot bridge پل پیاده رو گردان
village road bridge پل روستائی
container-loading bridge پلورودبستههابهکشتی
deck arch bridge پلمنحنی
half-through arch bridge پلازوسطکمانی
three phase bridge tape مدارگرتس سه فاز
three phase bridge tape circuit rectifying
highfrequency measuring bridge پل اندازه گیری فرکانس بالا
slide wire bridge پل ویتستن لغزان
frequency measuring bridge پل اندازه گیری فرکانس
floating pontoon bridge پل پونتون
dry gap bridge پل مخصوص اب بریدگی
dry gap bridge پل خشکی
dry gap bridge پل ابرویی
three phase bridge connection اتصال پل سه فازه
single-leaf bascule bridge اهرم پلمتحرک
single-span beam bridge پلمیلهایتکدهانهای
snows of yesteryear [water under the bridge] <idiom> هر چه گذشت گذشته. [غیر قابل تغییراست] [اصطلاح]
double track railway bridge پل راه اهن باسکوی دوبل
multiple-span beam bridge پلمیلهایچنددهانهای
high tension bridge equipment دستگاه ازمایش فشار قوی
high tension test bridge پل ازمایش فشار قوی
high tension measurement bridge پل اندازه گیری فشار قوی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com