English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 100 (6 milliseconds)
English Persian
mail cart ارابه پستی
mail cart گاری پست
Other Matches
e-mail [short for electronic mail] پست الکترونیکی
e-mail [short for electronic mail] رایانامه
e-mail [short for electronic mail] ایمیل
cart گاری
cart دوچرخه
go-cart تخت روان
cart چرخ باگاری بردن
go cart چارچوب غلتک داری که کودکان دست بدان گرفته راه رفتن میاموزند
go cart روروک
go cart گوکارت
cart ارابه
go-cart چرخ بچگانه
dandy cart چرخ فنری شیرفروشان
dog cart یکجورگردونه دوچرخه که کرسیهای ان پشت بپشت گذاشته شده وبرای
lifting cart جرثقیل دستی [یا برقی] با دو شاخه
shopping cart گاری خرید
tip cart چرخ خاکروبه خالی کنی
watering cart اب پاش
reel cart چرخ سیم کشی با قرقره چرخ سیم کشی
cart crossing گذرگاه ارابه
push cart چرخ دستی
hand cart چرخ دستی
hand cart ارابه دستی
golf cart گاری دوچرخه برای حمل وسایل بازیگران در زمین گلف
cart blanche اختیار نامحدود
electric golf cart ماشینگلف
put the cart before the horse <idiom> انجام کارها بدون نظم
The worst wheel of the cart creaks most. <proverb> بدترین چرخ گارى ,از همه بیشتر غرغر مى کند .
by next mail با پیت بعد
mail پیام های ارسالی بین کاربران صفحه آگهی یا شبکههای مابین
mail پست کردن
mail پست
mail چاپار
mail باپست فرستادن
mail پستی
mail نامه رسان
mail زره دار کردن پست
mail مراسلات
mail جوشن
mail که به سیستم پست الکترونیکی دستیابی دارد بدون ترک برنامه کاربردی
mail سیستم ارسال نامه و بستههای پستی از یک محل به دیگری
mail پیام های الکترونیکی از و به کاربران صفحه آگهی یا شبکه
sent via e-mail بوسیله ایمیل فرستاده شد
by next mail باپست اینده
e mail سیستم ارسال و دریافت پیام از سایر کاربران شبکه
e mail علامت اختصاری پست الکترونیکی پست الکترونیکی
mail زره
mail ارسال چیزی توسط پست
mail نامههای ارسالی یا دریافتی
snail mail اصط لاح عامیه به پست معمولی
snail mail و نه پست الکترونیکی
there was no mail to day امروز پست نبود
there was no mail to day امروز کاغذنداشتیم
sea mail پست دریایی
voice mail پست صوتی
mail services خدمات پستی
junk mail اقلام پستی ناخواسته
To mail a letter. نامه ای رابه پست انداختن
Registered mail. نامه سفارشی
voice mail پست اوایی پست صوتی
ring mail زره
chain mail زره زنجیری
mail box فضای ذخیره سازی الکترونیکی با آدرس که پیام های ورودی کاربر ذخیره می شوند
computerized mail پست کامپیوتری
certified mail پست سفارشی دو قبضه
certified mail پست سفارشی
coats of mail زره نیم تنهای
air mail پست هوایی
acknowledged mail تابعی که به فرستنده اعلام میکند پیام پستی الکترونیکی خوانده شده است
accountable mail پست یا نامه سفارشی و بیمه شده
registered mail پست سفارشی
coat of mail زره نیم تنهای
mail order سفارش از طریق پست فروش مکاتبهای
mail order سفارش کالا بوسیله پست
mail box جعبه پستی
mail call رسیدن نامه یا پست
mail gram پست زمینی
mail merge ادغام پستی
mail coach دلیجان پستی
mail orderly پستچی
mail server کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
overland mail پست زمینی
overland mail پستی که از راه خشکی برود
electronic mail پست الکترونیکی
mail call دریافت نامه از پستخانه
mail merging ادغام پستی
air mail receipt رسید پست هوایی
mail order business کسب و کار مکاتبهای
mail order of payment دستور پرداخت کتبی
She didnt let me mail the shelf . نگذاشت کاغذ را پست کنم
mail order house تجارت خرده فروشی بوسیله مکاتبات پستی
to mail a letter [American English] نامه ای را با پست فرستادن
mail application programming interface که نحوه ارسال و انتقال پست الکترونیکی را بیان می کنند
mail application programming interface مجموعه استانداردها
email [short for electronic mail] پست الکترونیکی
email [short for electronic mail] ایمیل
email [short for electronic mail] رایانامه
I dont quite remembered to post (mail)your letter. کاملا" بخاطرم ماند ( یادم نرفت ) که نامه تان را پست کنم
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com