English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 93 (6 milliseconds)
English Persian
mail merge ادغام پستی
Other Matches
e-mail [short for electronic mail] پست الکترونیکی
e-mail [short for electronic mail] ایمیل
e-mail [short for electronic mail] رایانامه
merge یکی کردن
merge ترکیب کردن
merge ادغام کردن
merge ترکیب دو فایل داده که هنوز ترتیب خود را دارند
merge برنامه کاربردی نرم افزاری که فایلهای ذخیره شده در فایل جدید ادغام شده اند
merge فرورفتن مستهلک شدن
merge غرق شدن ادغام کردن
merge ادغام شرکتها
merge در هم امیزی
merge ممزوج کردن ترکیب کردن
merge ادغام شدن
merge ترکیب کردن یکی شدن
merge sort ادغام و جور کردن
sort merge جور کردن و ادغام
merge print program برنامهای که به استفاده کننده اجازه میدهد تافرمهای مشخصی را تولیدکند
merge sorting algorithm الگوریتمی که در ان محتویات دو ارایه مرتب برای ایجادارایه مرتب سوم ترکیب می شوند
optimal merge tree نمایش درختی یک ترتیب که در ان رشته ها قرار است درهم ادغام گردند تا اینکه حداقل تعداد عملیات رخ دهد
sort merge program پردازش تعمیم یافته
sent via e-mail بوسیله ایمیل فرستاده شد
by next mail با پیت بعد
e mail علامت اختصاری پست الکترونیکی پست الکترونیکی
e mail سیستم ارسال و دریافت پیام از سایر کاربران شبکه
by next mail باپست اینده
mail زره
mail پیام های الکترونیکی از و به کاربران صفحه آگهی یا شبکه
mail مراسلات
mail پست کردن
mail ارسال چیزی توسط پست
mail نامههای ارسالی یا دریافتی
mail پیام های ارسالی بین کاربران صفحه آگهی یا شبکههای مابین
mail که به سیستم پست الکترونیکی دستیابی دارد بدون ترک برنامه کاربردی
mail سیستم ارسال نامه و بستههای پستی از یک محل به دیگری
mail پست
mail باپست فرستادن
mail جوشن
mail زره دار کردن پست
mail چاپار
mail پستی
mail نامه رسان
overland mail پستی که از راه خشکی برود
overland mail پست زمینی
voice mail پست صوتی
mail cart ارابه پستی
ring mail زره
sea mail پست دریایی
snail mail اصط لاح عامیه به پست معمولی
mail services خدمات پستی
snail mail و نه پست الکترونیکی
voice mail پست اوایی پست صوتی
junk mail اقلام پستی ناخواسته
To mail a letter. نامه ای رابه پست انداختن
Registered mail. نامه سفارشی
there was no mail to day امروز پست نبود
coats of mail زره نیم تنهای
electronic mail پست الکترونیکی
chain mail زره زنجیری
air mail پست هوایی
computerized mail پست کامپیوتری
certified mail پست سفارشی دو قبضه
certified mail پست سفارشی
mail order سفارش از طریق پست فروش مکاتبهای
coat of mail زره نیم تنهای
acknowledged mail تابعی که به فرستنده اعلام میکند پیام پستی الکترونیکی خوانده شده است
accountable mail پست یا نامه سفارشی و بیمه شده
registered mail پست سفارشی
mail order سفارش کالا بوسیله پست
mail coach دلیجان پستی
mail merging ادغام پستی
mail cart گاری پست
there was no mail to day امروز کاغذنداشتیم
mail call دریافت نامه از پستخانه
mail call رسیدن نامه یا پست
mail orderly پستچی
mail box جعبه پستی
mail box فضای ذخیره سازی الکترونیکی با آدرس که پیام های ورودی کاربر ذخیره می شوند
mail server کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
mail gram پست زمینی
mail order of payment دستور پرداخت کتبی
air mail receipt رسید پست هوایی
mail order business کسب و کار مکاتبهای
mail order house تجارت خرده فروشی بوسیله مکاتبات پستی
She didnt let me mail the shelf . نگذاشت کاغذ را پست کنم
mail application programming interface که نحوه ارسال و انتقال پست الکترونیکی را بیان می کنند
mail application programming interface مجموعه استانداردها
to mail a letter [American English] نامه ای را با پست فرستادن
email [short for electronic mail] رایانامه
email [short for electronic mail] ایمیل
email [short for electronic mail] پست الکترونیکی
I dont quite remembered to post (mail)your letter. کاملا" بخاطرم ماند ( یادم نرفت ) که نامه تان را پست کنم
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com